ارتقای زنان؛ باور یا شعار؟

ارتقای زنان؛ باور یا شعار؟

در انتصاب زنان وقتی از دیدگاه‌های سلیقه‌ای صحبت می‌کنیم باید در کنارش برخی دیدگاه‌های سنتی و مذهبی که بر پایه درستی هم شکل نگرفته‌اند را هم در نظر بگیریم که در عمل و با ایجاد برخی فشار‌های اجتماعی تبدیل به موانعی بر سر راه انتصاب زنان می‌شوند.

کد خبر : ۵۱۵۱۴
بازدید : ۱۰۶۳
ارتقای زنان؛ باور یا شعار؟ سودابه احسانی | در حوزه به‌کارگیری زنان در پست‌های مدیریتی، دولت دوازدهم فراز و نشیب‌هایی داشته است. به عنوان مثال در وزارت راه‌وشهرسازی خوشبختانه یک خانم به عنوان مدیرعامل شرکت هواپیمایی ایران‌ایر و این خوب است که آقای وزیر در میان این همه گزینه، یک خانم را برای این سمت انتخاب کرد؛ و البته باید امیدوار بود که این نوع انتخاب تنها به سبب جنبه‌های نمایشی و سیاسی نبوده باشد.
ان‌شا الله که ارتقای زنان توانمند در سطوح مدیریتی یک باور قلبی باشد. به هر حال به جز مورد هواپیمایی ایران‌ایر که نمونه‌ای برجسته از انتصاب زنان بود، ما شاهد نمونه دیگری در این حوزه وزارتی نبودیم. در واقع از نظر من عزم جدی برای این انتصابات وجود ندارد.
اگر قرار باشد که حوزه زنان ارتقا پیدا کند و خانم‌ها بیشتر از قبل وارد رده‌های مدیریتی شوند یکی از مهم‌ترین پیش‌نیاز‌ها این است که سلیقه‌ای عمل نشود. باید برای کار اساسی در این مورد قوانینی وجود داشته باشد و شایسته‌سالاری مد نظر قرار بگیرد، اما متاسفانه در حال حاضر برای تعیین کردن یا نکردن گزینه‌های زن سلیقه‌ای عمل می‌شود، چون یکی به توانمندی زنان باور دارد و یکی دیگر باور ندارد.
پس اگر قرار به این است که در آن امر جدی عمل شود باید مصوبات، آیین‌نامه‌ها و حمایت‌ها به پشتیبانی از آن برآیند؛ و برای همین است که به نظر نمی‌رسد این عزم به صورت جدی وجود داشته باشد چرا که در سطح معاونت زنان ریاست‌جمهوری را هم نمی‌توان این حمایت و عزم را دید.
شعار دادن کلی در حوزه زنان وقتی مشخص می‌شود که در عمل تفاوتی میان قبل و بعد از شعارهای‌مان به وجود نیامده باشد.

در زمینه دستور رییس‌جمهور به کابینه برای انتخاب معاونان زن می‌توان مشاهده کرد که از ١٨ وزارتخانه تنها ٦ معاون وزیر زن انتخاب شدند و این موضوع نشان‌دهنده عمقی نبودن این باور است. کسانی که شعار به‌کارگیری زنان در پست‌های مدیریتی ارشد را می‌دهند در عمل خودشان به آن پایبند نمی‌مانند.
می‌بینید که در عمل نه وزیر زن داریم، نه تعداد معاونان زن قابل قبول است و تنها یک سفیر زن در میان سفرای کشور وجود دارد. اگر حقیقتا این باور وجود داشت که با توجه به شایستگی زنان باید به آن‌ها منصب داد نباید شاهد چنین وضعیتی می‌بودیم.
به خصوص در وزارتخانه‌هایی که حضور زنان در آن‌ها می‌تواند به سادگی افزایش پیدا کند مانند وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت بهداشت و، اما می‌بینیم که پس از چند سال، به عنوان مثال وزیر بهداشت به تازگی یک مشاور زن انتخاب کرده است. رد پای باور‌های کهنه و قدیمی را می‌توان به وضوح در همین دولت هم دید که حتی به نظر می‌رسد بیشتر از قبل درگیر این دیدگاه است.
در دولت‌های نهم و دهم می‌دیدیم که وقتی معاون زنان ریاست‌جمهوری در جلسه هیات وزیران حرف می‌زد نتیجه‌اش مستند شدن حرف‌ها و شکل‌گیری قوانین و مصوبات بر اساس آن بود و به مرحله اجرا می‌رسید، مانند پرداخت عائله‌مندی به زنان مجرد، کاهش ساعت کار زنانی که فرزند و همسر معلول داشتند و مساله دورکاری خانم‌ها، اما پس از آن ما ندیدیم که معاونت زنان ریاست‌جمهوری آنقدر قاطعیت داشته باشد که بتواند در حوزه زنان قانونی تصویب کند.
البته باید در نظر گرفت که در انتصاب زنان وقتی از دیدگاه‌های سلیقه‌ای صحبت می‌کنیم باید در کنارش برخی دیدگاه‌های سنتی و مذهبی که بر پایه درستی هم شکل نگرفته‌اند را هم در نظر بگیریم که در عمل و با ایجاد برخی فشار‌های اجتماعی تبدیل به موانعی بر سر راه انتصاب زنان می‌شوند.
اما فشار نمی‌تواند عمر درازی داشته باشد. زمانی هم بود که وقتی خانم‌ها رانندگی می‌کردند همه نگاه‌شان می‌کردند، اما الان این یک امر متداول محسوب می‌شود. این موضوع هم جا می‌افتد، سخت است، اما باید گفت، باید تلاش کرد تا برای مرد‌ها جا بیفتد که زنان اگر درس می‌خوانند و کار می‌کنند باید مطابق شایستگی‌شان هم به آن‌ها ارتقای مقام داد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید