تصاویر؛ مجسمههای درختی ریشه در زمین دارند

جنس چوبی که برای ساخت تندیسهای ماندگار استفاده میشود با جنس چوب درختانی که در خیابانهای شهر کاشته شدهاند، متفاوت است. تندیسهای چوبی در فضای بسته نگهداری میشوند تا از عوارض آب و هوایی دور باشند اما آثار هنری که روی تنه درختان ساخته میشود در خطر فرسایش و نابودی قرار دارند با این حال مجسمههایی که جای درختان را میگیرند نشانهای از توجه شهرها به دارایی خود به شمار میآیند.
درختان شهر بخشی از میراث طبیعی آن هستند و از دست رفتن آنها به معنی نابودی قسمتی از محیط زیست و زیبایی شهر است. ساخت آثار هنری از باقیمانده این درختان، یاد این ساکنان قدیمی شهر را در تجسمی هنرمندانه زنده نگه میدارد.
از چند دهه قبل ساخت چنین مجسمههایی در شهرهای جهان رایج شده است و با روند گرمایش جهانی، در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
جنس چوبی که برای ساخت تندیسهای ماندگار استفاده میشود با جنس چوب درختانی که در خیابانهای شهر کاشته شدهاند، متفاوت است. تندیسهای چوبی در فضای بسته نگهداری میشوند تا از عوارض آب و هوایی دور باشند اما آثار هنری که روی تنه درختان ساخته میشود در خطر فرسایش و نابودی قرار دارند با این حال مجسمههایی که جای درختان را میگیرند نشانهای از توجه شهرها به دارایی خود به شمار میآیند.
در تهران چندین بار جشنوارههای تبدیل تنه خشک درختها به مجسمه اجرا شده که نمونههای آن در نقاط مختلف شهر قابل مشاهده است.
ایتالیا
مجسمهسازی در مهد مجسمهها
ایتالیا برای قرنها مرکز هنرهای تصویری و تجسمی بود و پیشینه بسیار طولانی در هنر مجسمهسازی دارد.
در شهر رم برای یک دوره ۵ تا ۱۰ ساله تعدادی از درختان بیمار و خشک شدند. در این زمان رم بیش از ۳۰۰ هزار درخت داشت که کمتر از ۸۰ هزار اصله آن آسیب دیده بودند. برخی از این درختان بیش از ۱۰۰ سال سن و تنههای بزرگی داشتند.
تعدادی از درختان هم در جریان طوفان شکسته شده بودند و احتمال سقوط آنها روی شهروندان و خودروها زیاد بود برای همین شهرداری رم تاج درختان را قطع میکرد. باقیمانده تنه ماده اولیه مناسبی برای مجسمهسازها بود. در ابتدا هیچ برنامهای برای تبدیل بازمانده درختها به مجسمه وجود نداشت تا زمانی که هنرمندان تجسمی متوجه اهمیت این مواد اولیه آماده شدند.
نمایشگاه تراشیدن چوب
هنرمندان مجسمه ساز قسمت زیادی از کار خود را با چکش و اسکنه به شیوه سنتی انجام میدادند و از دستگاههای برقی جدید مانند اره خودکار استفاده نمیکردند. همین هم باعث شده بود که عدهای برای تماشای کار آنها توقف کنند. این موضوع هم مطرح شد که مجسمهسازی در پیادهروها نوعی کسب و کار برای جلب گردشگر است و ممکن است درباره استفاده از اموال عمومی شهر مشکل قانونی برای این هنرمندان به وجود آید. با این حال پس از مدتی این تصور به وجود آمد که تبدیل درختان مرده به مجسمه، نوعی احترام گذاشتن به زندگی است.
در این دوره یکی از مجسمهسازانی که طرحهای زیادی روی تنه و کُنده درختان ایجاد کرد، آندره گاندینی بود. او چهره آدمهای ناشناس را روی تنه درختان کندهکاری میکرد که هریک با دیگری متفاوت بود.
استرالیا
مجسمههایی به یاد جنگ
شهرداری لگروود در استرالیا در سال ۱۹۱۸ و بعد از پایان جنگ جهانی اول به یاد سربازانی که در این جنگ کشته شده بودند چند اصله درخت در ورودی شهر کاشت. این درختان که مورد توجه اهالی شهر بودند نزدیک یک قرن به حیات خود ادامه دادند و در مقابل طوفان و گرمای هوا مقاومت کردند اما چند سال قبل نوعی بیماری در این منطقه شیوع پیدا کرد و درختان هم به آن مبتلا شدند.
شهرداری و اهالی شهر نزدیک ۵ سال تلاش کردند تا درختان را حفظ کنند اما بیماری آنها قابل درمان نبود و درختان که همگی خشکیده بودند، باید قطع میشدند. بعد از قطع قسمتهای آلوده، تنه چند درخت باقی ماند. با تصویب شورای شهر، باقیمانده درختان به شکل مجسمههایی از سربازانی که در لباس جنگ و در حال نبرد هستند، تراشیده شد. این محل اکنون به صورت نماد شهر درآمده است.
سرباز و پرستار
مشابه همین اتفاق در شهر دارتمور استرالیا رخ داد و تعدادی سرباز و پرستار از این شهر به میادین جنگ جهانی اول فرستاده شدند. شهرداری در خیابانی که اعزام از آن صورت گرفته و به نام خیابان افتخار نامیده شده بود، تعدادی نهال کاشت. در سال ۱۹۹۳ بیشتر این درختان بزرگ آسیب دیده و خشک شده بودند. اکنون این درختها به شکل تصاویر نمادین از نیروهایی که به جنگ اعزام شده بودند تراشیده شده و پلاکهایی که این موضوع را شرح میدهد روی آنها نصب شده است.
خیابانهای افتخار در برخی شهرهای استرالیا وجود دارد و درختانی که به یاد کشتهشدگان جنگ کاشته شده بودند، همچنان حفظ شده یا با درختان جدید جایگزین شده است.
منبع: همشهری