توصیههای علمی برای پیدا کردن عشق و شریک زندگی
بسیاری از افراد تمایل دارند یک زندگی عاشقانه، طولانیمدت و باثبات داشته باشند و برای پیدا کردن شریک عاطفی مناسب آزمونو خطاهای زیادی کردهاند. اگر شما هم در زمره این افراد هستید پیشنهاد میکنیم این مقاله را تا انتها بخوانید. این مقاله بر اساس یافتههای علمی به شما نشان میدهد چرا احساس عاشقی میکنید؛ چه رفتارهایی میتواند پایان زودهنگام یک رابطه را پیشبینی کند؛ و در شروع یک رابطه چه پرسشهایی باید از خودتان بپرسید تا مطمئن شوید انتخابتان درست است.
فرادید | باید اعتراف کنم که همیشه از کتابهای خودیاری متنفر بودهام. من اصلاً باور ندارم روش واحدی وجود دارد که همه افراد با تمامی تفاوتهایشان میتوانند با پیروی از آن به فردی باهوشتر، مناسبتر، ثروتمندتر، خوشحالتر و موفقتر تبدیل شوند.
به گزارش فرادید به نقل از دیلیمیل ؛ من به عشق دریکنگاه معتقد نیستم و مانند بسیاری از شما بارها قلبم شکسته است. من از آن راهنماهای کلاسیک معنوی عشق یا آنچه به آن گوروی عشق میگویند نیستم. من به علم باور دارم. من در علوم اعصاب تحصیل کردهام و سالهاست که به عنوان خبرنگار حوزه سلامت کار میکنم.
طی ۱۵سال گذشته که مشغول نوشتن درباره مغز بودهام به این درک رسیدهام که خیلی اتفاقی به کارشناسی در زمینه تمام مباحث خودیاری شامل چگونگی پیدا کردن همسر و حفظ یک رابطه عاشقانه تبدیل شدهام. ای کاش زودتر چنین چیزی به ذهنم خطور کرده بود.
میخواهم به شما بگویم ما با شناخت و فهم آنچه در زمان بودن در یک رابطه در مغزمان اتفاق میافتد و واقف شدن به این که تعصبات ذاتیمان میتوانند بر میزان جذابیتمان اثر بگذارند، میتوانیم در بازی عشق بهتر عمل کنیم. پس من در اینجا بهترین توصیههای علمی را درباره چگونگی پیدا کردن همسر، پیشبینی کردن طلاق و حتی چگونگی درمان کردن یک قلب شکسته در اختیار شما قرار خواهم داد.
چطور او را تبدیل به شریک عشقی دائمی کنیم؟
این صحنه بسیار دراماتیک بود و مسیر زندگی من را تغییر داد. چرا؟ چون من مطمئنم این تنها دلیلی بود که منجر شد ما یکبار دیگر با هم ملاقات کنیم و ملاقات سوم و ملاقاتهای بعدی آنقدر خوب پیش رفت که ما نهایتاً با هم ازدواج کردیم.
درواقع، تجربه من با نتیجه بیشمار مطالعه علمی مطابقت دارد که نشان میدهند فضای دراماتیک یا ملاقات با افراد در زمانیکه به لحاظ روانی دچار برانگیختگی شدهاید شانس اینکه احساسات عاشقانه بینتان جرقه بزند را افزایش میدهد.
دلیلش آن است که بین اضطراب، برانگیختگی و جذابیت در مغز پیوندی قوی برقرار است. در مطالعهای قدیمی با عنوان «پل لرزان» که توسط روانشناسان انجام شده است، آنها به این نتیجه رسیدند که مردانی که روی یک پل بلند و لرزان و زهوار دررفته با زنان ملاقات میکنند آن ملاقات را جذابتر و عاشقانهتر از مردانی توصیف میکنند که روی مکانی کمارتفاع و باثبات با زنان ملاقات کردهاند.
ملاقات در شهربازی هم نتیجه شگفتآوری دارد. در یک مطالعه به افراد تصاویری از جنس مخالف را نشان دادند. بعضی از این تصاویر بلافاصله بعد از پایین آمدن از ترن هوایی ثبت شده بود و در بعضی دیگر افراد در صف ایستاده بودند تا سوار ترن هوایی شوند. نتیجه آن بود که افرادی که تازه از ترن هوایی پایین آمده بودند از نظر جنس مخالف بسیار جذابتر از کسانی بودند که در صف استفاده از ترن هوایی ایستاده بودند.
به همین دلیل مکانی که نخستینبار در آن افراد را ملاقات میکنید و همینطور فیلمی که نخستینبار با آنها تماشا میکنید بسیار اهمیت دارد. چرا؟ زیرا زوجها پس از تماشای یک فیلم پرتعلیق و هیجانآور بیشتر احساس میکنند عاشق هم هستند تا بعد از تماشای یک فیلم آرام که حتی میتواند یک فیلم عاشقانه باشد. نظریه پشت این قضیه آن است که در هنگام احساس خطر، ترس یا هیجان آدرنالین در خون بالا میرود که مغز آن را «اشتباهی» به جذابیت ربط میدهد.
در هنگام گفتگو با کسی که احساس میکنید میتواند شریک عاطفی شما باشد، از واژگان کوتاه و تشویقی که نشان دهند شما به ادامه گفتگو تمایل و علاقه دارید بسیار استفاده کنید. برای مثال میتوانید از عباراتی مانند «خوب ادامه بده»، «بسیار خوب»، «متوجه شدم» استفاده کنید. در آزمونهای علمی نشان داده شده افرادی که از این عبارتها استفاده میکنند بسیار جذابتر از سایرین به نظر میرسند. خوب این اصلاً شگفتیآور نیست، زیرا استفاده از این عبارات شما را شنونده باعلاقهای نشان میدهد.
بهترین عبارت برای باز کردن بحث چیست؟
مثلاً وقتی طرف مقابل فنجانش را برمیدارد تا جرعهای قهوه بنوشد شما هم اینکار را بکنید. این کار باعث میشود احساس نزدیکی به طرف مقابل القا شود. بسیاری از افراد آگاه نیستند که افراد در حال «انعکاس دادن» رفتار خودشان هستند، اما این شباهت را به صورت ناخودآگاه بسیار مطلوب ارزیابی میکنند.
تماس چشمی چه؟ تماس چشمی برای جرقه زدن احساس بین دو نفر بسیار مطلوب است و روانشناسان هم آن را تأیید کردهاند. وقتی دو غریبه به چشمان یکدیگر خیره میشوند، احساسات آنها درباره نزدیکی و جذابیت بیشتر از زمانیکه مثلاً به دستهای هم خیره میشوند، افزایش پیدا میکند. شگفتآور است که در یکی از آزمایشهایی که با حضور شرکتکنندگان انجام شد، زوجی که به چشمان هم خیره شده بودند با هم ازدواج کردند.
چند توصیه کوتاه علمی. خودتان را ارزان نفروشید. بیشتر مردم به دنبال شرکای عاطفی مطلوبی مانند شما هستند که حداقل ۲۵درصد از خودشان مطلوبتر باشند. نکته بعدی هرگز از طریق چتهای نوشتاری طولانی نمیتوانید به جذابیتهای طرف مقابل پی ببرید.
چطور تشخیص بدهیم او «آدم مناسب» است؟
ایدئالترین حالت ممکن آن است که شریکی را برای زندگیتان انتخاب کنید که ژنهای MHC او شبیه ژنهای شما نباشد. علت آن است که چنین ترکیبی میتواند منجر به تولد فرزندانی با سیستم ایمنی سلامتتر و توانمندتر بشود؛ بنابراین آیا ما باید برای انتخاب شریک زندگیمان آزمایش ژنتیک بدهیم؟ نه لزوماً. ما حتی بدون دانستن این مطلب، گرایش داریم افرادی را انتخاب کنیم که ژنهای MHC آنها با ما تفاوت دارد.
علیرغم سالها پژوهش، هنوز مشخص نیست که چطور میتوانیم شرکای خود را بر اساس شباهت و تفاوت ژنتیکی انتخاب کنیم. یک احتمال میگوید که بوی افراد در این انتخاب نقش ایفا میکند. در مجموعهای از آزمایشها از افراد درخواست شد پیراهنهایی که توسط دیگران پوشیده شده بود را ببویند و بگویند به کدام کشش دارند. نتیجه آزمایش نشان داد که افراد جذب بوهایی شده بودند که صاحبانشان با آنها در MHC بیشباهت بودند.
شاید بتوان گفت این دقیقاً معنای «کشش جنسیِ ناشی از فعلوانفعلات شیمیایی» است. پس پیامی که در اینجا میتوان گرفت این است که به غریزه خود توجه کنید، اما چند استثناء را در نظر داشته باشید.
زنانی که داروهای ضدبارداری مصرف میکنند به مردانی تمایل پیدا میکنند که به لحاظ MHC به آنها شباهت دارند. این یعنی مصرف قرصهای ضدبارداری [که ممکن است به دلایلی غیر از پیشگیری از بارداری و مثلاً برای درمان بیماریهای پوست و مو هم استفاده شود]میتواند باعث شود که شما شریکی را انتخاب کنید که به لحاظ ژنتیکی برای شما مناسب نیست؛ این انتخاب میتواند روی سلامت فرزندان حاصل از این ازدواج اثر بگذارد؛ بنابراین وقتی زنان چنین داروهایی را مصرف میکنند باید مراقب انتخابهایشان باشند. توصیه میشود در هنگام ارزیابی طرف مقابل مصرف این قرصها را قطع کنید تا از انتخاب درست خود مطمئن شوید.
راز پایداری یک رابطه چیست؟
برای فهم این مطلب به سراغ یک رواندرمانگر رفتهایم. جان گاتمن که او را «انیشتین عشق» هم میشناسند. او و تیمش سالهاست درباره روابط تازهعروسودامادها و زوجهای دیگر تحقیق میکنند.
این تیم تحقیقاتی ۶ سال بعد به زوجها مراجعه کردند و دیدند زوجهایی که ۸۷ درصد مواقع به اظهارنظرهای یکدیگر واکنش مثبت نشان داده و در بحث مشارکت کرده بودند، هنوز مشغول زندگی با هم بودند. زوجهایی که طی این مدت از هم جدا شده بودند آنها بودند که فقط ۳۳درصد به اظهارنظرهای هم واکنش نشان داده بودند.
چه رفتارهایی طلاق را پیشبینی میکند؟
به نظر او منفیترین رفتار تحقیر کردن است که شامل کاربرد توهینهای مستقیم و طعنهزدن است. اما آنچیزی که طلاق را پیشبینی میکند خودبرتربینی و وجود این احساس در هر یک از طرفین است که برتر از نفر مقابل است.
ضمناً کسانی که توجیه میکنند معمولاً وارد تعامل عاطفی با طرف مقابل نمیشوند. آنها به جای آنکه به شریک خود نگاه کنند به سمت دیگر نگاه میکنند.
چه پرسشهایی قبل از شروع رابطه از خودم بپرسم؟
آیا فکر میکنید حمایت و مراقبت دوطرفه است؟
آیا واقعاً از وقت گذراندن با این فرد رضایت دارید طوریکه که انگار زمان در چشمبههمزدنی میگذرد؟
آیا در کنار او بودن برایتان آسان است؟
وقتی کنار این فرد هستید خودتان را دوست دارید؟
چطور عذرخواهی کنم و اوضاع را سامان دهم
چاره قلب شکستهام چیست؟
وقتی که قلب میشکند، هیچچیزی ویرانگر و خانمانبراندازتر از درد عاطفی و جسمی عشق یک-طرفه نیست. چرا چنین وضعیتی تا این حد صدمه میزند؟ باید بگویم عاشق بودن درست مانند معتاد بودن است؛ در هر دو وضعیت سیستم پاداش در مغز فعال میشود؛ بنابراین شگفتیآور نیست که برایمان از دست دادن ابژه مطلوب [شخصی یا شیء یا هر چیزی که به آن وابسته شدهایم]و برحذر داشتن خودمان از دیدنش، شنیدن صدایش و لمس کردنش، تااینحد سخت باشد.
اجازه ندهید هیچ کسی به شما بگوید که این درد واقعی نیست؛ زیرا تیم فیشر همچنین فعالیتهایی را در نواحیای از مغز کشف کرد که مسئول دردهای جسمی و اضطراب بودند. یک داروی معمولی و رایج وجود دارد که میتواند این دردها را کاهش دهد: داروی مسکن پاراسِتامول [استامنیوفن].
شاید به نظر برسد که این دارو نمیتواند درد ناشی از شکستگی قلب یا سردردهای ناشی از درد این اتفاق را تخفیف دهد، اما علم چیز دیگری به ما میگوید. دلیلش این است که دردهای جسمی و اجتماعی مانند دردهای ناشی از طرد اجتماعی توسط سیستمهای عصبیِ همپوش کنترل میشوند.
پاراستامول از طریق مسدود کردن پیامرسانهای شیمیایی در مغز درد را کاهش میدهد، پس منطقی به نظر میرسد که قلب شکسته را درمان کند. برطبق مطالعات افرادی که به مدت سه هفته روزی یک عدد پارستامول مصرف کرده بودند نسبت به کسانی که در طی این مدت شبهدارو مصرف کرده بودند، احساس آسیبدیدگی کمتری را گزارش میدادند.
اگر در طی این مدت روزانه وقت بگذارید و به بخشیدن فردی که مسبب رنجهایتان بوده فکر کنید دارو هم سریعتر جواب میدهد.
یک هشدار جدی: تحقیقات نشان میدهد که مصرف پاراستامول همدلی نسبت به رنجهای دیگران را کاهش میدهد. ازآنجایی که همدلی از ما انسانهایی شریف میسازد و برای زندگی اجتماعی ضروری است، باید نسبت به مصرف طولانیمدت این دارو احتیاط کنید.
ضمناً مصرف هر دارویی مضراتی دارد که آن را نیز باید در نظر داشته باشید. پس با در نظر گرفتن همه اینها، شاید باید روشی ایمنتر و سادهتر برای کنار آمدن با مسئله پیدا کرد.
درست مانند هر معتادی که برای بهبود باید از منبع تأمین مواد فاصله بگیرد، شما هم باید از برقراری هر تماس، فرستادن هر متن یا تماشای هر عکسی از طرفی که ترکتان کرده خودداری کنید. برای اینکه بتوانید اوضاع را درست کنید باید این رفتارها را با رفتارهای دیگری جایگزین کنید که هورمونهای احساسِ خوب شامل دوپامین و اوکسیتوسین را را در شما افزایش میدهند.
ورزش کردن هورمون دوپامین و سایر فعالیتها مانند لمس کردن (مثل در آغوش گرفتن دیگران) و تعاملات اجتماعی مانند (دیدن دوستان نزدیک) میزان اکسیتوسین را در خون شما افزایش میدهد. علاوه بر همه این موارد، با گذشت چند ماه نواحیای از مغز که مسئول احساس وابستگی است فعالیتشان را کم میکنند.
در نهایت، زمان درمان دردهاست. این چیزی بود که مادرم همیشه میگفت و اثبات شده که درست است.