زندگی بیخانمانهای ثروتمند
وقتی چیزی نداری، لازم نیست آن چیز را نگه داری. همین که سر و کلهٔ خودت پیدا شود کافی است
کد خبر :
۷۰۹۷۷
بازدید :
۱۷۲۵
خانهدار شدن برای جوانان امروزی تقریباً به نوعی رؤیا تبدیل شده است و این ماجرا هم تنها محدود به کشور ما نیست. به همین واسطه، اجارهکردن خانه در فرهنگ ما مسئلهٔ آشنایی است. اما اجارهکردن میز کار، ماشین لباسشویی یا کمد چطور؟ اقتصاد اجاره در میان گروههایی از جوانان، به مرزهای بیسابقهای رسیده است. جوانانی که علیرغم داشتن شغلی پردرآمد، ترجیح میدهند اطرافشان را با وسایل رنگارنگ پر نکنند و مثل بیخانمانها به زندگیشان ادامه دهند.
جوانان به شکل روزافزونی به اقتصاد اجاره یا اشتراک تمایل پیدا کردهاند. این نوع اقتصاد به معنی تملکِ چیزهای کمتر و اجارهکردن چیزهای بیشتر یا استفادهٔ شراکتی از آنهاست، چیزهایی از قبیل: مَسکن، ماشین، قطعههای موسیقی، فضای کار. در بعضی جاها، مثل لسآنجلس، این زندگیِ اجارهای به حد افراط رسیده است.
استیون تی. جانسون ۲۷ساله در بخش تبلیغات در رسانههای اجتماعی شاغل است و در هالیوود زندگی میکند. او اکثر روزهایش را با استفاده از چیزهایی میگذرانَد که به خودش تعلق ندارد.
چون ماشین ندارد، برای رفتن به باشگاه ورزشی از خدمات سواری اشتراکی۱ استفاده میکند. در باشگاه کمد اجاره میکند. از خدمات اتوشویی آنجا هم استفاده میکند، چون خودش ماشین لباسشویی ندارد.
در واقع، استیون حتی اتاقی هم برای خودش ندارد. با استفاده از برنامک «پادشِر» تختی را در اتاقی بزرگ اجاره کرده است. دیگران هم برای گذراندن شبها، هفتهها یا ماهها تختی در آن اتاق اجاره میکنند. همهٔ ساکنان از آشپزخانه و دستشویی مشترک استفاده میکنند. جانسون همچنین میزی در «ویورک»، فضای کار اشتراکی، اجاره کرده است.
او میگوید تنها لباسهایی که دارد دو دست لباس از یک نوع واحد است.
جانسون میگوید چیزهایی که دارد آنقدر کم است که حتی توانسته از دست کولهپشتیاش هم خلاص شود. میگوید: «دو ماه پیش گذاشتمش کنار».
به گفتهٔ استیون، این سبک زندگی برایش پردردسر نیست و آشفتهاش نمیکند. «وقتی چیزی نداری، لازم نیست آن چیز را نگه داری. همین که سر و کلهٔ خودت پیدا شود کافی است».
او عضوی از گروه تقریباً جدیدی از جوانان است: تحصیلکرده است و کسبوکار خودش را دارد. میتوان او را پولدار قلمداد کرد، اما از یک نظر بیخانمان هم هست. البته به میل خودش.
این تغییر بزرگ دو علت دارد: هزینهٔ مَسکن و بدهی وام دانشجویی. کمی بیش از یکسوم هزارهایها۲ در حال حاضر صاحب خانهاند و این میزان کمتر است از تعداد افرادی که در نسل ایکس۳ و نسل انفجار جمعیت۴ وقتی در این سن بودند خانه داشتند.
اما آیا تغییر دیگری هم در جریان است؟ آیا جانسون نمایندهٔ تغییری بنیادینتر در سرمایهداری آمریکایی، آنگونه که ما میشناسیمش، است؟
اسکایلر ونگ، دانشجوی دکتری در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که دربارهٔ اقتصاد اشتراک تحقیق میکند، میگوید حتی اگر جوانان دارایی کمتری داشته باشند و کمتر از والدینشان شیفتهٔ مالکیت باشند، باز هم چیزهای زیادی دارند؛ مسئله اینجاست که این چیزها فقط مادی نیستند.
ونگ میگوید: «من با خیلی از آدمهای مینیمالیست صحبت کردهام. آنها عاشق اقامت رایگان در خانهٔ میزبانهای محلیاند۵. کل مایملکشان حدود ۳۰ چیز بیشتر نیست، اما... انباشتکردنشان دیجیتالی است. عکسهای زیادی دارند. هزاران هزار پست اینستاگرامی دارند».
آنها هنوز هم در اقتصادِ چیزها زندگی میکنند؛ اما نوع این چیز است که متفاوت شده: حالا این چیزْ تجربه است.
کسبوکارها چگونه با این تغییر دستوپنجه نرم میکنند؟ در درجهٔ اول شرکتهای بسیاری وارد بازار اجاره شدهاند. حتی ایکیا هم شروع به اجارهدادن اثاثیه کرده است.
آر. ای. آی۶، شرکت زنجیرهای خدمات طبیعتگردی، اخیراً اعلام کرده که مشغول گسترش برنامهٔ اجارهٔ لوازم کمپینگ است. اریک آرتز، جانشین مدیرعامل شرکت، میگوید این کار نوع متفاوتی از برقراری ارتباط را ایجاب میکند.
او میگوید: «ما شادی میفروشیم. وقتی قدم به کورهراهی میگذارید یا به دوچرخهسواری میروید، الهام میفروشیم. هیجان ناشی از آدرنالین در انتهای مسیر را میفروشیم و فقط تلاش میکنیم که این هیجان را، به هر شیوهٔ ممکن، میسر کنیم».
جولیت شور، جامعهشناسی در کالج بوستون که دربارهٔ اقتصادهای اجاره و اشتراک مطالعه میکند، میگوید همهٔ افراد به علتی واحد به این اقتصاد روی نمیآورند. بعضی فقط برای لذتبردن چیزها را اجاره میکنند. برخی دیگر چیزها را اجاره میکنند تا به معاملاتی برسند که کمتر گروهی و بیشتر شخصیاند. دیگران مایلاند پول بیشتری صرف آسایش خود کنند.
اما افراد بسیاری چیزها را اجاره میکنند و شریکی از آنها استفاده میکنند، چون بیپولاند و نیاز دارند پسانداز کنند.
شور میگوید: «فکر میکنم اشتباه است که همهٔ این افراد را با یک نوع از جهتگیری اقتصادی یا جهتگیری به پول توصیف کنیم».
این مسئله پیشبینی را دشوار میکند که آیا اجارهکردن و استفادهٔ اشتراکی در آیندهٔ درازمدت ما حضور دارد یا فقط میلی گذراست؛ حتی برای جانسون که کاملاً به زندگی اجارهای روی آورده است.
جانسون میگوید: «نمیتوانید برای همیشه این کار را بکنید، چون به جایی نیاز دارید که واقعاً نشانش دهید و بگویید اینجا خانهام است».
پینوشتها:
• این مطلب را سم سندرز نوشته است و در تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۱۹ با عنوان «The Affluent Homeless: A. Sleeping Pod, A. Hired Desk And A. Handful Of Clothes» در وبسایت ان. پی. آر منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۸ با عنوان «چند تکه لباس و تمام: زندگی بیخانمانهای ثروتمند» و ترجمۀ الهام آقاباباگلی منتشر کرده است.
استیون تی. جانسون ۲۷ساله در بخش تبلیغات در رسانههای اجتماعی شاغل است و در هالیوود زندگی میکند. او اکثر روزهایش را با استفاده از چیزهایی میگذرانَد که به خودش تعلق ندارد.
چون ماشین ندارد، برای رفتن به باشگاه ورزشی از خدمات سواری اشتراکی۱ استفاده میکند. در باشگاه کمد اجاره میکند. از خدمات اتوشویی آنجا هم استفاده میکند، چون خودش ماشین لباسشویی ندارد.
در واقع، استیون حتی اتاقی هم برای خودش ندارد. با استفاده از برنامک «پادشِر» تختی را در اتاقی بزرگ اجاره کرده است. دیگران هم برای گذراندن شبها، هفتهها یا ماهها تختی در آن اتاق اجاره میکنند. همهٔ ساکنان از آشپزخانه و دستشویی مشترک استفاده میکنند. جانسون همچنین میزی در «ویورک»، فضای کار اشتراکی، اجاره کرده است.
او میگوید تنها لباسهایی که دارد دو دست لباس از یک نوع واحد است.
جانسون میگوید چیزهایی که دارد آنقدر کم است که حتی توانسته از دست کولهپشتیاش هم خلاص شود. میگوید: «دو ماه پیش گذاشتمش کنار».
به گفتهٔ استیون، این سبک زندگی برایش پردردسر نیست و آشفتهاش نمیکند. «وقتی چیزی نداری، لازم نیست آن چیز را نگه داری. همین که سر و کلهٔ خودت پیدا شود کافی است».
او عضوی از گروه تقریباً جدیدی از جوانان است: تحصیلکرده است و کسبوکار خودش را دارد. میتوان او را پولدار قلمداد کرد، اما از یک نظر بیخانمان هم هست. البته به میل خودش.
این تغییر بزرگ دو علت دارد: هزینهٔ مَسکن و بدهی وام دانشجویی. کمی بیش از یکسوم هزارهایها۲ در حال حاضر صاحب خانهاند و این میزان کمتر است از تعداد افرادی که در نسل ایکس۳ و نسل انفجار جمعیت۴ وقتی در این سن بودند خانه داشتند.
اما آیا تغییر دیگری هم در جریان است؟ آیا جانسون نمایندهٔ تغییری بنیادینتر در سرمایهداری آمریکایی، آنگونه که ما میشناسیمش، است؟
اسکایلر ونگ، دانشجوی دکتری در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که دربارهٔ اقتصاد اشتراک تحقیق میکند، میگوید حتی اگر جوانان دارایی کمتری داشته باشند و کمتر از والدینشان شیفتهٔ مالکیت باشند، باز هم چیزهای زیادی دارند؛ مسئله اینجاست که این چیزها فقط مادی نیستند.
ونگ میگوید: «من با خیلی از آدمهای مینیمالیست صحبت کردهام. آنها عاشق اقامت رایگان در خانهٔ میزبانهای محلیاند۵. کل مایملکشان حدود ۳۰ چیز بیشتر نیست، اما... انباشتکردنشان دیجیتالی است. عکسهای زیادی دارند. هزاران هزار پست اینستاگرامی دارند».
آنها هنوز هم در اقتصادِ چیزها زندگی میکنند؛ اما نوع این چیز است که متفاوت شده: حالا این چیزْ تجربه است.
کسبوکارها چگونه با این تغییر دستوپنجه نرم میکنند؟ در درجهٔ اول شرکتهای بسیاری وارد بازار اجاره شدهاند. حتی ایکیا هم شروع به اجارهدادن اثاثیه کرده است.
آر. ای. آی۶، شرکت زنجیرهای خدمات طبیعتگردی، اخیراً اعلام کرده که مشغول گسترش برنامهٔ اجارهٔ لوازم کمپینگ است. اریک آرتز، جانشین مدیرعامل شرکت، میگوید این کار نوع متفاوتی از برقراری ارتباط را ایجاب میکند.
او میگوید: «ما شادی میفروشیم. وقتی قدم به کورهراهی میگذارید یا به دوچرخهسواری میروید، الهام میفروشیم. هیجان ناشی از آدرنالین در انتهای مسیر را میفروشیم و فقط تلاش میکنیم که این هیجان را، به هر شیوهٔ ممکن، میسر کنیم».
جولیت شور، جامعهشناسی در کالج بوستون که دربارهٔ اقتصادهای اجاره و اشتراک مطالعه میکند، میگوید همهٔ افراد به علتی واحد به این اقتصاد روی نمیآورند. بعضی فقط برای لذتبردن چیزها را اجاره میکنند. برخی دیگر چیزها را اجاره میکنند تا به معاملاتی برسند که کمتر گروهی و بیشتر شخصیاند. دیگران مایلاند پول بیشتری صرف آسایش خود کنند.
اما افراد بسیاری چیزها را اجاره میکنند و شریکی از آنها استفاده میکنند، چون بیپولاند و نیاز دارند پسانداز کنند.
شور میگوید: «فکر میکنم اشتباه است که همهٔ این افراد را با یک نوع از جهتگیری اقتصادی یا جهتگیری به پول توصیف کنیم».
این مسئله پیشبینی را دشوار میکند که آیا اجارهکردن و استفادهٔ اشتراکی در آیندهٔ درازمدت ما حضور دارد یا فقط میلی گذراست؛ حتی برای جانسون که کاملاً به زندگی اجارهای روی آورده است.
جانسون میگوید: «نمیتوانید برای همیشه این کار را بکنید، چون به جایی نیاز دارید که واقعاً نشانش دهید و بگویید اینجا خانهام است».
پینوشتها:
• این مطلب را سم سندرز نوشته است و در تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۱۹ با عنوان «The Affluent Homeless: A. Sleeping Pod, A. Hired Desk And A. Handful Of Clothes» در وبسایت ان. پی. آر منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۸ با عنوان «چند تکه لباس و تمام: زندگی بیخانمانهای ثروتمند» و ترجمۀ الهام آقاباباگلی منتشر کرده است.
•• سم سندرز (Sam Sanders) گزارشگر و میزبان برنامهٔ رادیویی «یک دقیقه با سم سندرز» در ان. پی. آر است. او در برنامهاش با دعوت از روزنامهنگاران و هنرمندان به دنبال گزارشکردن وجوهی از دنیای فرهنگ است که تنها در خلال گفتگو پدیدار میشوند.
[۱]برنامکها یا سرویسهایی هستند که برای افراد این امکان را فراهم میکنند که در طول مسیر رانندگیشان مسافران دیگری را هم به مقصد برسانند [مترجم].
[۲]millennials: به نام نسل ایگرگ یا نسل وای هم شناخته میشوند، نسلی که اوایل دههٔ ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۰ متولد شدهاند، اما در مورد این تعریف اتفاق نظر وجود ندارد [مترجم].
[۳]Generation X: نسلی که بعد از اتمام انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم متولد شدهاند. این نام معمولاً به متولدین دههٔ ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ اطلاق میشود [مترجم].
[۴]baby boomers: نسلی که در دورهٔ انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ متولد شدهاند [مترجم].
[۵]couch-surf
[۶]REI (Recreational Equipment, Inc)
۰