نقش اشرف پهلوى در استعفاى دكتر مصدق

نقش اشرف پهلوى در استعفاى دكتر مصدق

روزنامه «ايران ما» در شماره مورخ ۲۹ آذرماه خود مى نويسد: «روز شنبه دكتر مصدق آقاى علاء وزير دربار را خواسته و گله زيادى از دربار كرد و گفته است كه علياحضرت ملكه مادر و والاحضرت اشرف با اغلب نمايندگان مخالف دولت در مجلس ارتباط سياسى نزديك دارند و مخالفين دولت را پيوسته تحريك و تشويق مى كنند و آقاى «ميدلتن» كاردار سفارت انگليس نقشه هاى مخالفت آميز خود را در دربار طرح مى كند، اگر ارتباط دربار با وكلاى مخالف دولت قطع نشود من با بيان علت استعفاى خود براى مردم كناره گيرى خواهم كرد...»

کد خبر : ۴۱۷۷۲
بازدید : ۲۸۷۶

قيام سى ام تير ۱۳۳۱ نقطه عطفى در مبارزات نهضت ملى شدن صنعت نفت و يكى از جنبش هاى اصيل سياسى _ اجتماعى تاريخ معاصر ايران و اوج تجلى اراده مستقيم مردم در تاسيس دولتى مبتنى بر خواست ملت بود. پس از برگزارى انتخابات دوره هفدهم و افتتاح مجلس شوراى ملى و بازگشت دكتر مصدق از دادگاه لاهه و در بحبوحه مبارزات نهضت ملى شدن نفت با وجود اظهار تمايل اكثريت نمايندگان مجلس جديد به نخست وزيرى مجدد دكتر مصدق ناگهان وى از سمت خود استعفا داد. علت اين امر كارشكنى هاى اقليت مجلس تحت رهبرى سيد حسن امامى، عدم ابراز تمايل مجلس سنا به زمامدارى دكتر مصدق و اختلاف بر سر درخواست اختيارات بيشتر براى نخست وزيرى و علاوه بر آن دخالت هاى فتنه جويانه مادر و خواهر شاه بود.


بسيارى از وقايع و تحولات سياسى كه در فاصله دوازده سال يعنى ۱۳۳۲- ۱۳۲۰ به وجود آمد، بى ثباتى در عمر كابينه ها و دولت ها كه متوسط عمر هر كابينه به كمتر از ۵ ماه و جابه جايى ۱۲ تن از نخست وزيران طى دوازده سال و تشكيل ۱۳ كابينه بود را دامن زد كه در راس آنها نيرو هاى بالقوه اجتماعى بودند كه به دليل شكسته شدن سيطره ديكتاتورى پاى به ميدان تحركات سياسى، اجتماعى گذاشته و تلاش مى كردند هم از نظر اقتصادى وضعيت خود را بهبود بخشند و هم از نظر سياسى قدرت بهترى به دست آورند. لذا در اين ميان اشرف سال ها از جمله يكه تازان ميدان سياست ايران و حاكم بر دولت هاى وقت بود.در راس عواملى كه منجر به روى كار آمدن قوام السلطنه و پيشامد وقايع سى تير شد قبل از همه اشرف و ملكه مادر و بعد سياست خارجى نقش مهمى را بر عهده داشته اند.تقريباً هفت ماه قبل از وقايع سى تير بود كه دكتر مصدق از دست مداخلات نارواى شاهدخت اشرف و ملكه مادر مى خواست استعفا بدهد. توضيح آنكه روز دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۳۰ ناگهان خبرى به سرعت در محافل سياسى تهران انتشار يافت. اين خبر ناگهانى خبر استعفاى غيرمترقبه دكتر مصدق بود. دكتر مصدق جداً تصميم به استعفا گرفته و حتى اعلاميه مربوط به اين موضوع را نيز براى انتشار در راديو آماده كرده بود. (مكى، ،۱۳۶۶ ص ۹۳).خبر استعفاى ناگهانى دكتر مصدق در جرايد نيز انعكاس يافت:


روزنامه «ايران ما» در شماره مورخ ۲۹ آذرماه خود مى نويسد: «روز شنبه دكتر مصدق آقاى علاء وزير دربار را خواسته و گله زيادى از دربار كرد و گفته است كه علياحضرت ملكه مادر و والاحضرت اشرف با اغلب نمايندگان مخالف دولت در مجلس ارتباط سياسى نزديك دارند و مخالفين دولت را پيوسته تحريك و تشويق مى كنند و آقاى «ميدلتن» كاردار سفارت انگليس نقشه هاى مخالفت آميز خود را در دربار طرح مى كند، اگر ارتباط دربار با وكلاى مخالف دولت قطع نشود من با بيان علت استعفاى خود براى مردم كناره گيرى خواهم كرد...»


پيش از آن اشرف در دوران تبعيد محرمانه خود در اروپا به سر مى برد به طورى كه روزنامه فرانسوى «لايرس» در همان اوقات نوشت: «مخالفين سياسى مصدق را در كشور هاى اروپاى غربى به دور خود جمع و مبارزه عليه دولت را در خارج از ايران ادامه مى داد. از يك طرف به انتشار مقالات و مطالبى عليه دكتر مصدق در مطبوعات اروپايى مبادرت مى كرد و از طرفى مرتباً نامه هايى به برادر تاجدار خود و ساير كسانش مى نوشت و آنها را عليه مصدق دائماً تحريك مى كرد تا اينكه در تابستان ۱۳۳۱ اشرف براى نخستين بار با جناب اشرف (قوام السلطنه) در اروپا ملاقات كرد.» (مكى، ،۱۳۶۶ ص۹۴)در اين ملاقات اشرف به قوام گفت: «طبق گزارش هاى مرتبى كه از مقامات مختلف در تهران مستقيماً براى من مى رسد عفونت دستگاه حكومت همه را متنفر ساخته و وجود شخصيتى چون جناب اشرف (قوام السلطنه) در اين موقع بيش از هر وقت ديگر براى كشور خصوصاً خاندان ما ضرورت دارد، به ايران تشريف ببريد و حكومت را با اقتدار تمام در دست بگيريد اما قبل از عزيمت سرى به «جزيره بوزينگان دريايى» بزنيد، اينان در مجلس و دربار نفوذ بى حد و ناگسستنى دارند.»

قوام السلطنه راه تهران را در پيش گرفت و از آن پس رشته مكاتبات بين اشرف و جناب اشرف مرتباً برقرار بود.نامه هاى اشرف به قوام السلطنه و سايرين به تصور سانسور دكتر مصدق و از بيم آن با پست عادى فرستاده نمى شد بلكه به وسيله شوهرش احمد شفيق كه رياست اداره هواپيمايى را به عهده داشت، توسط خلبان هاى مورد اعتماد كه هر هفته چندبار به اروپا رفت و آمد داشتند، انجام مى گرفت.

قوام السلطنه در ورود به تهران نخست به سراغ دربار رفت و به توصيه اشرف با ملكه مادر كه به عقايد و نظريات دختر زيركش بيش از پسر تاجدار خود معتقد بود، تماس گرفت.دو هم سن و هم درد به زودى زبان يكديگر را فهميدند و به سرعت فعاليت را آغاز كردند. اعضاى پراكنده باند و نمايندگانى كه در دوران حكومت مصدق جز حقوق ناچيز نمايندگان استفاده اى نداشتند، بوى كباب شنيده گرداگرد آنها را فرا گرفتند و آنقدر جلسات شبانه و روزانه آشكار و مخفى تشكيل دادند تا حكومت مصدق را ضعيف كردند. در اين موقع به اشرف نوشتند كه حكومت به منتهاى ضعف رسيده و موقع آن است كه بازگردد و فرماندهى را بر عهده گيرد و او هم بلافاصله حركت كرد. روزى كه اشرف از مسافرت خود به اروپا بازمى گشت همين كه از هواپيما پياده شد و عده كم مستقبلين را ديد، خيلى ناراحت و در عين حال متوحش شد. او كمى و زيادى مستقبلين فرودگاه را معيارى براى شدت و ضعف دولت دكتر مصدق فرض كرده بود ولى جمعيت كم فرودگاه خاصه كه از دولتيان و سرشناسان كسى در ميان آنها ديده نمى شد، نشان مى داد گزارش هاى تهران درست نبوده است. به همين علت سردرد را بهانه ساخته در فرودگاه با هيچ كس حرف نزد.اشرف اشتباه كرده بود.

طرفداران موثر و شاغل از بيم گزارش مامورين به مصدق به پيشواز وى نرفته بودند و به او نيز فهماندند كه رسماً و ظاهراً از پذيرفتن اشخاص خوددارى كند و عجالتاً مبارزه بايد جنبه «زيرزمينى» داشته باشد. به همين مناسبت «دربار اشرف» را كه در دوران حكومت هژير و ساعد قبله حاجات و مركز بار عام بود، سكوت و سكونى مرموز فراگرفت ولى مبارزه زيرزمينى، ديد و بازديد ها و مهمانى ها و شب نشينى هاى خصوصى و مذاكرات تلفنى و كمك به ظهور و انتشار مطبوعات خودرو و موسمى به شدت آغاز و نتايج آن يكى پس از ديگرى به صورت انتخاب مورد نظر دربار به رياست مجلس و راى سفيد سناتور هاى انتصابى دربار در مقابل ۱۴ راى تمايل به مصدق و عدم تمكين فرماندهان ارتشى شهرستان و غيره و غيره ظاهر شد تا منجر به استعفاى مصدق و روى كار آمدن قوام شد.

منابع:
۱- مقصودى، مجتبى، تحولات سياسى اجتماعى ايران، ۱۳۵۷-،۱۳۲۰ انتشارات روزنه، تهران، ۱۳۸۰.
۲- مكى، حسين، وقايع سى ام تير ،۱۳۳۱ انتشارات ايران، تهران، ۱۳۶۶.
۳- اسنادى از قيام سى تير ،۱۳۳۱ مركز اسناد رياست جمهورى، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران ۱۳۸۲.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید