عباس عبدی/ در منافع دولت سایه
طرح دولت در سایه میتواند به آسیبشناسی سیاسی ایران کمک کند. به طور مشخص، در همین تابستان ۹۶ با دو مسئله روبهرو بودیم؛ اول تشکیل کابینه و دوم تعیین «شبهکابینه» برای شهرداری تهران.
کد خبر :
۴۳۳۱۱
بازدید :
۱۷۰۶
عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در شرق نوشت:
طرح دولت در سایه میتواند به آسیبشناسی سیاسی ایران کمک کند. به طور مشخص، در همین تابستان ۹۶ با دو مسئله روبهرو بودیم؛ اول تشکیل کابینه و دوم تعیین «شبهکابینه» برای شهرداری تهران.
طرح دولت در سایه میتواند به آسیبشناسی سیاسی ایران کمک کند. به طور مشخص، در همین تابستان ۹۶ با دو مسئله روبهرو بودیم؛ اول تشکیل کابینه و دوم تعیین «شبهکابینه» برای شهرداری تهران.
در مورد اول، جالبترین مسئله این بود که تا روز معرفی کابینه، نامزد پیشنهادی برای وزارت علوم نیز معلوم نبود! و هنوز هم که سال تحصیلی آغاز شده، این وزارتخانه بدون وزیر است! از همه بدتر اینکه وزرایی که رأی آوردند، عموما در چارچوب تعاملات و لابی با نمایندگان توانستند رأی بیاورند و تنها چیزی که در این میان کمتر دیده شد، مسئولیتها و برنامههایی است که باید انجام دهند.
دولتهای دوم معمولا مشکلات کمتری در معرفی کابینه دارند؛ چون بیشتر وزرای پیشین معرفی میشوند و سایر وزرای پیشنهادی هم وارد وزارتخانهای میشوند که پیش از آنها شکل گرفته و کموبیش باید همان مسیر را ادامه دهند؛ درحالیکه رؤسایجمهور منتخب در اولینبار که انتخاب میشوند، برای حل مشکل معرفی کابینه، خود را به رفقای قدیمی و همراهانشان متکی میکنند و تازه پس از رسیدن به قدرت است که تصمیم میگیرند چه کار و با چه کسانی کار کنند.
بنابراین اگر احزاب و گروهها پیشاپیش گزینههای خود را برای اداره هر وزارتخانه تعیین کرده باشند و آن گزینه از خلال کمیته حزبی به رصد مسائل و سیاستهای وزارتخانه مدنظر بپردازد، در صورت پیروزی آن حزب، نهتنها دیگر با مسئلهای به نام انتخاب فردی بهعنوان نامزد پیشنهادی مواجه نیستیم، بلکه در اولین فرصت کابینه نهایی میشود و همه از آن مطلع میشوند و اصولا رأیدادن به گروه یا نامزد پیروز نیز در پرتو همین اعضای کابینه سایه معنادار است.
برای ما که حتی نمیتوانیم سه ماه پس از پیروزی در انتخابات وزرای خود را انتخاب کنیم، جای تعجب دارد چگونه در بریتانیا فقط چند روز پس از پیروزی، کل کابینه مشخص میشود و همه به انجام وظایف خود مشغول میشوند.
برای ما که حتی نمیتوانیم سه ماه پس از پیروزی در انتخابات وزرای خود را انتخاب کنیم، جای تعجب دارد چگونه در بریتانیا فقط چند روز پس از پیروزی، کل کابینه مشخص میشود و همه به انجام وظایف خود مشغول میشوند.
اختلالی که در اجرای امور هر وزارتخانه ایران بر اثر این معطلی و نیز مسائلی که در این فاصله پیش میآید، پرهزینه و زیانبار است. به علت فقدان چنین دولت در سایهای است که پس از پیروزی یک نفر، صف بلندی از افراد رزومهبهدست تشکیل میشود و هرکس خود را بهترین و باصلاحیتترین فرد برای فلان پست یا وزارتخانه معرفی میکند و در صورت انتخاب گزینهای غیر از او، آن را به رانت، رفاقت و... ربط میدهد.
مستقل از همه اینها، به نظر بنده وجود دولت در سایه به نفع دولت مستقر نیز هست؛ چرا؟ به این علت که افرادی که متولی یک وزارتخانه در سایه هستند، موظفاند تمام مسائل و سیاستهای آن وزارتخانه را پیگیری کنند و باید حرفهای کارشناسانه و درستوحسابی بزنند. آنان باید تصور کنند اگر فردا بهجای وزیر فعلی متصدی کار شدند، چه باید انجام دهند؟ با امکانات و وضعیت فعلی چه سیاستی میتوانند داشته باشند که بهتر از سیاست فعلی باشد؟ در این صورت شاید انتقادات آنها به دولتهای مستقر خیلی کمتر از آنچه شود که هست.
برای نمونه، چرا وزرایی که جای افراد قبلی میآیند، پیش از آمدن خیلی منتقد هستند، ولی پس از آمدن کموبیش همان سیاستها را ادامه میدهند؟ به این علت که موقعیت انتقادی آنان مسئولانه و آگاهانه نبوده است. وزیران دولت در سایه، از حیث مسئولیتپذیری کموبیش و در عمل مثل وزیر مستقر رفتار خواهند کرد. اگر نامزدهای ریاستجمهوری با دولت در سایه وارد انتخابات شوند، نیاز نیست که وعدههای خیالی بدهند و اگر هم بخواهند چنین وعدههایی بدهند، بهسرعت دستشان رو میشود.
نکته مثبت دیگر در حرکت به سوی تشکیل دولت در سایه، این است که افراد از حیث سیاسی نیز مسئولیتپذیر میشوند و نمیتوانند همزمان از چند منبع متضاد ارتزاق کنند. فرصتطلبی به حداقل کاهش خواهد یافت، هرکس متوجه میشود که برای کسب کرسی وزارتخانه، باید پیش از پیروزی در انتخابات، فعالیت سیاسی شفافی داشته باشد و از موضع کارشناسانه و با آگاهی نسبت به امور نظر دهد. فرصتطلبی سیاسی یکی از بدترین ویژگیهای رفتاری در جامعه غیرحزبی ایران است.
مشکل اصلی در شکلگیری دولت در سایه، فقدان نظام حزبی است؛ چون شکلگیری چنین دولتی، فقط در یک ساختار حزبی ممکن میشود؛ ولی کوشش برای شکلگیری آن شاید به تقویت تحزب نیز کمک کند. هرچند گمان نمیکنم در شرایط حاضر هیچ حزب و گروهی قادر باشد گام اولیه را برای تشکیل چنین طرحی بردارد؛ چراکه بدنه آنها ضعیفتر از آن است که بتوانند چنین دولتی را با اتکا به اعضای خود شکل دهند.
۰