محبیان: رئیسی قادر نیست چتری فراگیر بر سر همه اصولگرايان بگستراند
سید ابراهیم رئیسی با سر و صدایی فراوانی وارد عرصه انتخاباتی شد و از آنجایی که قرار اصولگرایان نیز حمایت قاطع از این چهره بود، از همان ماههای پیش از برگزاری انتخابات به عنوان جدیترین رقیب رییسجمهور مستقر در فضای رقابتی مطرح شد و در نهایت نیز اصولگراها، چهره شناختهشدهتری، چون قالیباف را مجبور به انصراف کردند تا بلکه با رئیسی بتوانند، پس از وقفهای ۴ ساله دولت را در دست بگیرند. اما ابراهیم رئیسی گرچه رای بالایی را به خود اختصاص داد ولی بازی را واگذار کرد.
کد خبر :
۴۵۰۳۵
بازدید :
۱۵۳۷
سید ابراهیم رئیسی با سر و صدایی فراوانی وارد عرصه انتخاباتی شد و از آنجایی که قرار اصولگرایان نیز حمایت قاطع از این چهره بود، از همان ماههای پیش از برگزاری انتخابات به عنوان جدیترین رقیب رییسجمهور مستقر در فضای رقابتی مطرح شد و در نهایت نیز اصولگراها، چهره شناختهشدهتری، چون قالیباف را مجبور به انصراف کردند تا بلکه با رئیسی بتوانند، پس از وقفهای ۴ ساله دولت را در دست بگیرند. اما ابراهیم رئیسی گرچه رای بالایی را به خود اختصاص داد ولی بازی را واگذار کرد.
این روزها نیز گویی همان جریانی که وی را به میدان آورد و از آن حمایت کرد، همچنان نیمنگاهی به پاستور نشینی دارد و از طرف دیگر میخواهد او را به عنوان لیدر جریانمحافظهکار به جامعه معرفی کند تا شاید جای خالی مرحومان مهدوی کنی و عسگراولادی را پر کند. اما برخی از اصولگرایان ابراهیم رئیسی را در این جایگاه نمیبینند.
در همین راستا امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی و از شخصیتهای اصولگرا، معتقد است که آقای رئیسی میتواند، مورد توجه در ساماندهی سیاسی جناح باشد، ولی اینکه هدایت جناح در اختیار ایشان قرار گیرد یا در انتخابات آینده، یگانه کاندیدای جناح باشد، چندان مطمئن نیستم که ظرفیت مناسب وجود داشته باشد. وی در خصوص نقش احتمالی سید ابراهیم رئیسی در سپهر سیاسی اصولگرایان به پرسشهای «قانون» پاسخ میگوید که درادامه میخوانید.
این ذهنیت راکه آقای رئیسی تلاش دارد تا همچنان در فضای سیاسی ماندگار شود، تاچه حد قبول دارید؟
این که یک فرد سیاسی و حتی غیر سیاسی تمایل داشته باشد مورد توجه افکار عمومی باشد، تا حدود فراوانی طبیعی است و نمیتوان بر خواهان آن خرده گرفت؛ آقای رئیسی نیز همینگونه است. ایشان در بالاترین سطح رقابتهای سیاسی یعنی سطح ریاستجمهوری وارد شدند و گمان دارند که ظرفیت بالقوهای حول ایشان پدید آمده است و میتوانند با حفظ این ظرفیت در زمان مناسب نقش مناسب را ایفا کنند و من این تقاضا را نامعقول نمیدانم.
این روزها نیز گویی همان جریانی که وی را به میدان آورد و از آن حمایت کرد، همچنان نیمنگاهی به پاستور نشینی دارد و از طرف دیگر میخواهد او را به عنوان لیدر جریانمحافظهکار به جامعه معرفی کند تا شاید جای خالی مرحومان مهدوی کنی و عسگراولادی را پر کند. اما برخی از اصولگرایان ابراهیم رئیسی را در این جایگاه نمیبینند.
در همین راستا امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی و از شخصیتهای اصولگرا، معتقد است که آقای رئیسی میتواند، مورد توجه در ساماندهی سیاسی جناح باشد، ولی اینکه هدایت جناح در اختیار ایشان قرار گیرد یا در انتخابات آینده، یگانه کاندیدای جناح باشد، چندان مطمئن نیستم که ظرفیت مناسب وجود داشته باشد. وی در خصوص نقش احتمالی سید ابراهیم رئیسی در سپهر سیاسی اصولگرایان به پرسشهای «قانون» پاسخ میگوید که درادامه میخوانید.
این ذهنیت راکه آقای رئیسی تلاش دارد تا همچنان در فضای سیاسی ماندگار شود، تاچه حد قبول دارید؟
این که یک فرد سیاسی و حتی غیر سیاسی تمایل داشته باشد مورد توجه افکار عمومی باشد، تا حدود فراوانی طبیعی است و نمیتوان بر خواهان آن خرده گرفت؛ آقای رئیسی نیز همینگونه است. ایشان در بالاترین سطح رقابتهای سیاسی یعنی سطح ریاستجمهوری وارد شدند و گمان دارند که ظرفیت بالقوهای حول ایشان پدید آمده است و میتوانند با حفظ این ظرفیت در زمان مناسب نقش مناسب را ایفا کنند و من این تقاضا را نامعقول نمیدانم.
ولی ایشان و هر اهل سیاست دیگری باید بدانند که حضور در صحنه، دارای اقتضائات و فرمولهای حرفهای خود است. عدم توجه به این اصول باعث میشود که فرد معروف شود، ولی محبوب نشود!
آیا میتوان اینگونه گفت که جریان اصولگرایی رئیسی را به عنوان یک چهره شاخص و اثرگذار حساب میکند؟
عملکرد آقای رئیسی با توجه به عدم تجربه در سپهر سیاسی تاحدودی خوب بود؛ هر چند به نظر من پتانسیل لازم برای پیروزی وجود نداشت. در آینده هم آقای رئیسی میتواند، مورد توجه در ساماندهی سیاسی جناح باشد. ولی اینکه هدایت جناح در اختیار ایشان قرار گیرد یا در انتخابات آینده، یگانه کاندیدای جناح باشد، چندان مطمئن نیستم که ظرفیت مناسب وجود داشته باشد.
رئیسی از پتانسیل و قابلیت لازم برای مطرحشدن برخوردار است؟
موضوعی که شما بیان میکنید، بستگی به آن دارد که راهبرد جناح اصولگرا برای ساماندهی مجدد خود چگونه باشد؛ اگر مانند گذشته اتصال به منابع و نهادهای قدرت عاملی تاثیر گذار باشد، بیشک جناب رئیسی میتواند بهدلیل این ارتباطات در صحنه حضور داشته باشد.
اما اگر مکانیزم اتکا به بدنه اجتماعی عامل اصلی در سامان دهی باشد، نقش چهرههایی که اتکای سازمانی یا اتصال حزبی ندارند، کاهش مییابد و جناب رئیسی از آن جملهاند.
آیا رئیسی میتواند همه سلایق اصولگرایی را به اشتراک نظر برساند و به معنای واقعی اتحاد را در این جریان سیاسی، هدفی محقق بکند؟
خیر؛ نه آقای رئیسی و نه هیچ چهره دیگری قادر نیست چتری فراگیر بر سر همه گرایشهایی که تضاد دیدگاه با یکدیگر دارند، بگستراند. تنها راه، ایجاد ساز و کاری است که بتواند جریانات و گرایشها را بهصورت فراکسیون درون خود بپذیرد. این طرحی است که تحت عنوان مجلس عالی اصولگرایان پیشنهاد دادهام.
۱۶ میلیون رای رئیسی تا چه حد ماناست و آیا میتواند با این ذهنیت که کمترین رای او ۱۶ میلیون است، وارد فضای انتخاباتی ۱۴۰۰ شود؟
این آرا به هیچ وجه شخصی نیستند، البته در حجم کلی آرا، بعضی افراد دارای سطحی از آرای شخصی هستند. برای مثال احمدینژاد بیشک بخشی از آرای شخصی دارد و حتی قالیباف و همچنین رئیسی؛ اما اگر کسی فکر کند ۱۶ میلیون رای برای فرد آمده و با او جابهجا میشود، بیتردید تجربه لازم را در انتخابهای کشور ندارد.
اینکه رئیسی به عنوان چهرهای قضایی شناخته میشود، چه تاثیری در تحرکات سیاسی احتمالی او میتواند داشته باشد؟
گاهی یک چهره قضایی قادر است، تصویری فسادستیز و قاطع از خود نشان دهد که او را نمیتوان خرید یا فاسد کرد. این افراد در جوامعی که مبارزه با فساد به عنوان یک فاکتور مهم مطرح است، امکان طرح خود را دارند و حتی ممکن است پیروز هم شوند. ولی قضات ما، بهدلیل نقشی که نهاد قضا به عنوان عامل کنترل تحرکات سیاسی در دورههای مختلف داشته، قادر نیستند چنین تصویری از خود ایجاد کرده و این عنوان در فضای سیاسی فعلی ایران، رای آوری کمی دارد و چه بسا، رایریزی بالایی داشته باشد.
آیا میتوان اینگونه گفت که جریان اصولگرایی رئیسی را به عنوان یک چهره شاخص و اثرگذار حساب میکند؟
عملکرد آقای رئیسی با توجه به عدم تجربه در سپهر سیاسی تاحدودی خوب بود؛ هر چند به نظر من پتانسیل لازم برای پیروزی وجود نداشت. در آینده هم آقای رئیسی میتواند، مورد توجه در ساماندهی سیاسی جناح باشد. ولی اینکه هدایت جناح در اختیار ایشان قرار گیرد یا در انتخابات آینده، یگانه کاندیدای جناح باشد، چندان مطمئن نیستم که ظرفیت مناسب وجود داشته باشد.
رئیسی از پتانسیل و قابلیت لازم برای مطرحشدن برخوردار است؟
موضوعی که شما بیان میکنید، بستگی به آن دارد که راهبرد جناح اصولگرا برای ساماندهی مجدد خود چگونه باشد؛ اگر مانند گذشته اتصال به منابع و نهادهای قدرت عاملی تاثیر گذار باشد، بیشک جناب رئیسی میتواند بهدلیل این ارتباطات در صحنه حضور داشته باشد.
اما اگر مکانیزم اتکا به بدنه اجتماعی عامل اصلی در سامان دهی باشد، نقش چهرههایی که اتکای سازمانی یا اتصال حزبی ندارند، کاهش مییابد و جناب رئیسی از آن جملهاند.
آیا رئیسی میتواند همه سلایق اصولگرایی را به اشتراک نظر برساند و به معنای واقعی اتحاد را در این جریان سیاسی، هدفی محقق بکند؟
خیر؛ نه آقای رئیسی و نه هیچ چهره دیگری قادر نیست چتری فراگیر بر سر همه گرایشهایی که تضاد دیدگاه با یکدیگر دارند، بگستراند. تنها راه، ایجاد ساز و کاری است که بتواند جریانات و گرایشها را بهصورت فراکسیون درون خود بپذیرد. این طرحی است که تحت عنوان مجلس عالی اصولگرایان پیشنهاد دادهام.
۱۶ میلیون رای رئیسی تا چه حد ماناست و آیا میتواند با این ذهنیت که کمترین رای او ۱۶ میلیون است، وارد فضای انتخاباتی ۱۴۰۰ شود؟
این آرا به هیچ وجه شخصی نیستند، البته در حجم کلی آرا، بعضی افراد دارای سطحی از آرای شخصی هستند. برای مثال احمدینژاد بیشک بخشی از آرای شخصی دارد و حتی قالیباف و همچنین رئیسی؛ اما اگر کسی فکر کند ۱۶ میلیون رای برای فرد آمده و با او جابهجا میشود، بیتردید تجربه لازم را در انتخابهای کشور ندارد.
اینکه رئیسی به عنوان چهرهای قضایی شناخته میشود، چه تاثیری در تحرکات سیاسی احتمالی او میتواند داشته باشد؟
گاهی یک چهره قضایی قادر است، تصویری فسادستیز و قاطع از خود نشان دهد که او را نمیتوان خرید یا فاسد کرد. این افراد در جوامعی که مبارزه با فساد به عنوان یک فاکتور مهم مطرح است، امکان طرح خود را دارند و حتی ممکن است پیروز هم شوند. ولی قضات ما، بهدلیل نقشی که نهاد قضا به عنوان عامل کنترل تحرکات سیاسی در دورههای مختلف داشته، قادر نیستند چنین تصویری از خود ایجاد کرده و این عنوان در فضای سیاسی فعلی ایران، رای آوری کمی دارد و چه بسا، رایریزی بالایی داشته باشد.
منبع: روزنامه قانون
۰