ملت همیشه در انتظار!
در واقع از روزی که ایرانستیزان روی پرونده هستهای ایران متمرکز شدند و عظیمترین خسارات را متوجه اقتصاد ایران کردند مردم در انتظاری تلخ قرار گرفتند تا ستم تحریمها کی از شانه ایشان برداشته میشود؟
جعفر گلابی | انتظار برای آدمی سخت و بعضا تلخ است. انتظار هنگامی که طولانی شود کمکم روزنههای امید پیش چشم انسان بسته میشود و گاهی خستگی ناشی از انتظار مخرب و آسیبزا میشود.
شیوع و استیلای انتظار در یک جامعه اگر مدیریت نشود و ناظر به رسیدن به مقصد نباشد یا رسیدن به مقصد مرتبا به تاخیر افتد، ممکن است عواقب خطرناکی به بار آورد و پیامدهای مختلف و غیرقابل پیشبینی داشته باشد.
بر فراز همه تحولات و رویداهای ۴۰ سال گذشته همواره جامعه ما به نوعی در انتظارهای گوناگون به سر برده و قرار و آرامش طولانی را تجربه نکرده است. وقتی جنگ آغاز شد با همه نجابت و شجاعتی که مردم از خویش بروز دادند همواره این انتظار وجود داشت که جنگ با پیروزی یا دفع دشمن خاتمه یابد و دوران اضطرار و استرس و بحران خاتمه پیدا کند.
وقتی جنگ خاتمه پیدا کرد شور و نشاط زندگی در جامعه جانی دوباره گرفت و احساس امنیت استحکام روح و روان مردم را بالا برد. در دوران سازندگی بازگشت به زندگی عادی خود موتور محرکه کشور شد و بسیاری از پیشرفتها از این ناحیه به دست آمد.
اتخاذ سیاست تشنجزدایی در روابط بینالمللی توسط دولت اصلاحات با همه مخالفتهای داخلی و با همه کارشکنیها نتایج چشمگیری خصوصا در ابعاد اقتصادی حاصل کرد و آمارها و شاخصهای اقتصادی مثبت شد و میرفت تا ایران حداقل در زمینه اقتصادی از همه رقبای منطقهای خود پیشی گیرد.
تلاش این دولت برای حل موضوع پرونده هستهای آرامش نسبی به وجود آورد ولی بالاخره نتیجه فیصلهبخش نداد. دولت احمدینژاد که آمد تشنج در روابط خارجی در ابعاد مختلف خصوصا در موضوع هستهای به اوج خود رسید و ایران حتی در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای خطرسازی دریافت کرد و انواع تحریمها از هر سو متوجه ایران شد و چین و روسیه هم به تماشاگری روی آوردند!
از همان زمان تهاجم اقتصادی رفتهرفته به جنگ اقتصادی شبیه شد و برجام هم عقیم ماند و با آمدن ترامپ بیسابقهترین تحریمهای اقتصادی علیه ایران شکل گرفت و بیشترین خسارات گسترده آن متوجه اقشار ضعیف و متوسط جامعه ما شد.
در واقع از روزی که ایرانستیزان روی پرونده هستهای ایران متمرکز شدند و عظیمترین خسارات را متوجه اقتصاد ایران کردند مردم در انتظاری تلخ قرار گرفتند تا ستم تحریمها کی از شانه ایشان برداشته میشود؟
ترامپ رفت ولی انتظار رفع تحریم به جایی نرسید و حالا هم همچنان سایه این انتظار سخت و طاقتفرسا روح و روان مردم ما را دچار فرسایشی روزافزون میکند. بازارها، کارخانهها، کارگاهها و انواع بنگاههای اقتصادی با گوشهای تیز و چشمان خیره خبرهای مذاکرات را دنبال میکنند، تورم افسارگسیخته است و رنجها را گاهی ساعت به ساعت بیشتر میکند.
من نمیدانم درجه شمار خسارتهای ظالمانهای که تحریمها متوجه مردم ایران میکند دقیقا چه رقمهایی را نشان میدهد و تغییر اعدادش چه سرعتی گرفتهاند؟ ولی کاملا مشخص است که امتداد انتظار مردم برای رفع این ستم بزرگ سخت آزاردهنده و پرآسیب است.
اقتصاد کار خود را میکند، تورم راه بیرحمانه خود را میرود و از هزاران تبلیغ و سخن و تصمیم و دستور و روانه کردن انبوه خبرهای پیشرفت، کار چندانی برنمیآید. اقتصادی که اگر رها شود، اگر قواعدش مورد بیاعتنایی قرار گیرد وحشی میشود و ویرانگری پیشه میکند.
در جنگ فرزندان غیور این سرزمین بسیاری از کمبودها و نقصها و اتحاد دشمنان را با ایثار جان خویش جبران کردند. جنگ اقتصادی قواعد خاص خود را دارد و خصوصا نمیتوان انتظار داشت که محرومان و اقشار متوسط ایثارگرانه سفرههای خود را کوچکتر کنند در حالی که سفرههای الوان اغنیا هر روز بزرگتر میشود.
با اینکه تحریمهای امریکا غیرانسانی و خروج او از برجام ستمکارانه است ولی اگر انتظار داریم که روزی ۱+۵ در برابر ایران زانو بزند و همه شرایط ایران را بپذیرد و بازی برد- برد به بازی برد-باخت به نفع ایران تبدیل شود باید ادله، شواهد و مستندات و منطقش را بیان کنیم تا کارشناسان هم بر آن صحه بگذارند و مردم هم برای رسیدن به این فتح بزرگ صبر و تحمل پیشه کنند.
در محاسبات مسوولان رنج و مشقت ناشی از گرانیها باید به خط قرمز تبدیل شود و اگر راهی بلدند که بدون رفع تحریمها فشار روزافزون تورم و گرانی و بیکاری متوقف میشود آن را اعمال کرده و خبر خوش توقف تورم را به سمع مردم برسانند. انتظار، انتظار، انتظار برای گشایش در معیشت دردآسا و صبر و صبر و صبر روزبهروز سختتر میشود.