سریال «بورا! دبورا»؛ یک عاشقانۀ شاد کرهای
داستان سریال Bora! Deborah احتمالا به نظرتان آبکی و کلیشهای میآید؛ همینطور هم هست! اما موقعیتها و دیالوگهای بامزه، بازیهای پرانرژی و روند پرفراز و نشیب قصه، این سریال را به یک سرگرمی مفرح تبدیل کرده است.
فرادید| «بورا دبورا» یک درام عاشقانه و کمدی کرهای است که تا امروز ده قسمت از آن پخش شده است. این سریال از همان قسمت اول حال و هوایی مفرح و شاد دارد که همزمان با پیش رفتن ماجرا جذابتر و دوستداشتنیتر هم میشود.
به گزارش فرادید؛ داستان سریال دربارۀ زن جوانی به اسم یئون بورا است؛ یک «مربی روابط عاشقانه» که در کارش بسیار موفق است و به عنوان یک اینفلوئنسر پرطرفدار شناخته میشود. او دربارۀ چگونگی موفقیت در عشق و روابط عاطفی در صفحات اجتماعی خودش مطلب میگذارد و کتابهای پرفروشی هم در این زمینه منتشر کرده است.
اما خود بورا در رابطۀ عاطفیاش ظاهرا خیلی موفق نیست. او با صاحب یک کمپانی گوشت مرغ آشنا شده است و مدتهاست که انتظار دارد تقاضای خواستگاری این پسر جوان را بشنود؛ اما فعلا خبری نیست.
بورا به عنوان کسی که خودش برای دیگران نسخه میپیچد نمیخواهد قبول کند که انتظارات خودش در رابطۀ عاطفی برآورده نمیشوند؛ اما انگار واقعیت قرار است خودش را به او تحمیل کند.
ماجرا زمانی شکل اصلیاش را میگیرد که بورا با یک ناشر به اسم لی سو هیوک آشنا میشود؛ جوانی بینشاط و بیتفاوت که از قضا از توصیههای عشقی بورا حالش به هم میخورد. در همین حال بورا متوجه خیانت نامزدش میشود و کمپانی انتشارات لی سو هیوک هم تصمیم میگیرد که کتاب بعدی بورا را چاپ کند. نزدیک شدن این دو نفر به هم، در کنار اتفاقاتی که در زندگی شخصی هرکدامشان میافتد، مسیر اصلی ماجرای سریال را شکل میدهد.
اگر فکر میکنید این یک داستان کلیشهای است که شبیهش را بارها دیدهاید، کاملا درست فکر میکنید! اما با این حال این سریال تماشایی و جذاب است. چرا؟ چون همین قصۀ کلیشهای را بسیار شاد و سرگرمکننده به مخاطب ارائه میکند. موقع تماشای این سریال قرار نیست حوصلهتان سر برود؛ دیالوگها و موقعیتهای بامزه به اندازۀ کافی وجود دارند که رخوت و کسالت را از شما بگیرند.
مثلا در همان قسمت اول صحنۀ شام خوردن بورا با نامزدش در رستوران واقعا دیدنی و شیرین از کار درآمده است. بورا در این صحنه فکر میکند که قرار است نامزدش از او خواستگاری کند اما تمام حرفهای نامزدش دربارۀ موفقیتهای چشمگیر کمپانی مرغ «مامانجون» است!
بازیهای روان، پرانرژی و دوستداشتنی دو بازیگر اصلی (Yoo In-na و Yoon Hyun-min) هم نقش مهمی در کشش و گیرایی سریال دارد. روند داستان سریال و ریتم نسبتا پرشتاب آن هم عنصر مهم دیگری است که این داستان کلیشهای (و شاید حتی آبکی) را به یک سرگرمی مفرح تبدیل کرده است.