۸ فیلم ترسناکی که شخصیتهای شرور و شیطانی آن ها در واقع قهرمانهای داستان هستند
گاهی اوقات قهرمان بودن شخصیت شرور فیلم مثل روز روشن است در حالی که برخی مواقع تشخیص این موضوع به کمی دقت و کندوکاو نیاز دارد.
با توجه به ماهیتشان، فیلم های ترسناک در واقع تصویر سازی های متنوعی از داستان کلاسیک خیر در برابر شر هستند اما واقعیت این است که گاهی اوقات فیلم های این ژانر آنطور که بسیاری فکر می کنند تصویری سیاه و سفید نیست.
نکته این است که در اکثر فیلم های ژانر وحشت شخصیت های شرور یا همان آدم بدها در واقع نهایت شرارت و بدی هستند. اما در آنسوی این سکه، شخصیت هایی هستند که در جایگاه شخصیت شرور داستان قرار دارند اما واقعیت این است که با توجه به فعل و انفعالات داستان و اعمالشان جایگاه قهرمان را ایفا می کنند.
گاهی اوقات قهرمان بودن شخصیت شرور فیلم مثل روز روشن است در حالی که برخی مواقع تشخیص این موضوع به کمی دقت و کندوکاو نیاز دارد.
در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۸ فیلم ترسناک آشنا کنیم که شخصیت های شرور به تصویر کشیده شده در آن ها در واقع قهرمان داستان هستند.
۸- Friday The 13th
چطور ممکن است زنی داغدیده که به دنبال گرفتن انتقام مرگ تراژیک پسر جوانش است را در جایگاه یک شخصیت شرور قرار داد؟ شکی وجود ندارد که پاملا وورهیس در فیلم Friday The 13th خشم و نفرت خود را متوجه افراد اشتباهی می کند اما او زنی است که بسیار اشتباه به تصویر کشیده شده است.
بعد از اینکه پسر او به شکلی تراژیک و در نتیجه بی توجهی برخی انسان ها که تنها به خوشگذرانی هایشان اهمیت می دهند به کام مرگ می رود، وورهیس یک سال بعد از مرگ پسرش کشتار خود را آغاز می کند. در فیلم Friday the 13th شاهد اتفاقاتی هستیم که ۲۱ سال بعد رخ می دهند و پاملا خشم خود را متوجه جوانانی می کند که در کنار دریاچه کریستال در حال خوشگذرانی هستند.
از دیدگاه پاملا، او قهرمان داستان خودش است. پسر دوست داشتنی اش بی دلیل به خاطر دیدگاه پست کسانی که قرار بود مراقبت او باشند جان باخت و او غم از دست دادن فرزندش را به خشمی قابل درک تبدیل کرده که به انتقام کشیده می شود.
۷- Carrie
شاید بتوان گفت کری وایت متعادل ترین شخصیت منفی است که در این مطلب به نام او اشاره می شود. در حالی که کری در فیلم Carrie دچار جنون ذهنی می شود اما می توان او را همزمان قهرمان و شخصیت شرور فیلم برایان دی پالما دانست. اگر چه کری وایت دبیرستان محل تحصیلش را به آتش می کشد، معلمان و هم کلاسی هایش را در آنجا محبوس می کند تا بسوزند و بعد از بازگشت به خانه مادرش را به صلیب می کشد، اما می تواند همچنان مدعی شد که کری وایت خجالتی بعد از سال ها اذیت و آزار و مورد تمسخر قرار گرفتن در نهایت خود را نشان می دهد.
علیرغم کشتارهای واضح کری در ۲۰ دقیقه پایانی فیلم، لحظه ای فکر نخواهید کرد که کری وایت عامدانه و با برنامه از پیش طراحی شده دست به کشتار می زند. کارهای او با هدف آدمکشی نبوده بلکه اعمال خشونت آمیز او نتیجه انباشت و سپس ازاد شدنی ترومایی بوده که سال ها در ذهن و روح او متمرکز شده است. او همزمان قهرمان و شرور، قربانی و متجاوز است.
۶- Candyman
نسخه اورجینال کندی من از برنارد رُز در سال ۱۹۹۲ یک شاهکار همیشگی در تاریخ ژانر وحشت است. تونی تاد در نقش مرد آب نباتی جایگاه خود را در فولکلور وحشت تثبیت کرده است. در ظاهر، این شخصیت یک قاتل بیرحم است که برای زنده نگه داشتن میراثش دست به کشتار می زند اما وقتی کمی عمیق تر به شخصیت او نگاه می کنیم متوجه چیزهای زیادتری در مورد او می شویم.
شاید بتوان براحتی برچسب «شرور قابل درک» را به او داد. دانیل روبیتیل یک شخصیت قهرمان است که شیطان او را گول زده و به همین دلیل می توان او را یک قهرمان با دست چنگکی دانست تا شروری با دست چنگکی.
به عنوان پسر برده ای که بعد از جنگ داخلی در صنعت تولید کفش به موفقیت دست یافته، ربیتیل بزرگ شده و به هنرمندی تبدیل می شود که در نقاشی برای ثروتمندان موفق است. اشتباه او اما این است که شیفته یکی از مشتریانش می شود و گروهی خلافکار به او حمله کرده و پس از آغشته کردنش به عسل او را به حال خود رها می کنند تا در اثر نیش زنبور بمیرد. اما این پایان کار نیست و مرد آبنباتی برای انتقام باز می گردد.
۵- Scream 2
خانم وورهیس یکی از دو شخصیت شرور فیلم Scream 2 است اما او یک شخصیت شرور شیطانی کلیشه ای نیست که در طی دهه ها در ژانر وحشت شاهد آن بوده ایم. وورهیس در این فیلم شخصیتی است که مانند بسیاری دیگر قهرمان داستان خود است و کسی که از نگاه بیرونی می تواند قهرمان داستان باشد.
وقتی متوجه می شویم که او یکی از قاتلان فیلم Scream 2 است، با انگیزه او در داستان آشنا می شویم و واقعیت این است که انگیزه او بسیار منطقی و قابل درک به نظر میرسد. برای خانم وورهیس، داستان او شامل رابطه نامشروع شوهرش با زنی دیگر است و اینکه بعد از جدایی پسرش نیز کشته می شود. در واقع او در تلاش برای پیدا کردن کسانی است که پسرش را به قتل رسانده اند و همچنین کسی مادرش مسئول فروپاشی ازدواج و از هم پاشیدن خانواده او بوده است.
۴- Saw
جان کرامر یا همان قاتل اره برقی شخصیتی در فیلم Saw است که مسئولیت قرار دادن بسیاری را در شرایط بسیار دشوار و شیطانی دارد که به اعمال هولناک و مرگ بسیاری از آن ها منجر می شود. روی کاغذ، کرامر یک شرور ترسناک و دیوانه است که تمایلات و اهدافی کاملاً شیطانی دارد
. اما چیزهایی بیشتر از بد بودن ظاهری در مورد این شخصیت وجود دارد. بعد از پی بردن به اینکه یک تومور غیرقابل جراحی در روده خود دارد، جان تصمیم می گیرد به زندگی خود پایان دهد. اما تلاش او برای خودکشی به شکست منتهی شده و وی در می یابد که زندگی بسیار ارزشمند بوده و بسیاری چنین چیز ارزشمندی را هدر می دهند.
با پردازش این تفکر، او با قرار دادن خود در جایگاه اره برقی و ساختن تله هایی که قربانیانش را در شرایط سخت برای تصمیم گیری قرار می دهد سعی می کند ارزش زندگی را به دیگران یادآور شود. در واقع او این کار را برای منفعت قربانیانش انجام می دهد و هدف اصلی او در واقع متوجه کردن افراد نسبت به اشتباهاتشان و زندگی کردن به شکلی متوازن تر است.
۳- The Silence Of The Lambs
در یک بازی وحشت گاهی اوقات بده بستان وجود دارد. در فیلم ترسناک The Silence Of The Lambs، شخصیت هانیبال لکتر با بازی آنتونی هاپکینز در نهایت برای پیدا کردن یک قاتل ترسناک به نام بوفالو بیل که قربانیانش را پوست می کند به یک مامور اف بی آی کمک می کند.
نکته اما اینجاست که کمک او در این زمینه بهایی دارد و این هزینه با آدمخواری همراه می شود. بدون همکاری دکتر لکتر، کلاریس استرلینگ نخواهد توانست بوفالو بیل را دستگیر کند اما لکتر نیز نمی تواند عادت تاریکش را فراموش کند.
در سراسر فیلم The Silence of the Lambs، مخاطب همواره با این احساس روبرو می شود که لکتر می تواند مانند آب خوردن از زندان فرار کند. اما او صبر می کند تا تمام سرنخ های مورد نیاز استرلینگ را در اختیار او قرار دهد تا بوفالو بیل را بیابد و بعد از آن است که آن سکانس آزادی ترسناک اما بی نقص رخ می دهد. او حتی پس از فرار نیز از فکر کمک به استرلینگ خارج نمی شود و در آخرین لحظات نیز به او کمک می کند.
۲- Freddy Vs. Jason
فردی کروگر در مبارزه با جیسون وورهیس در ترکیب با نوجوانان بی ارزشی که آماده تکه تکه شدن هستند؟ داستان جالبی است. شاید نقاط ضعف خودش را داشته باشد اما فیلم Freddy Vs. Jason ساخته رانی یو یک انفجار مطلق از وحشت و خونریزی است که در نهایت با مبارزه دو افسانه دنیای وحشت همراه می شود.
با در نظر گرفتن نمادهای وحشت دنیای مدرن، کمتر شروری را می توان با فردی و جیسون مقایسه کرد وقتی که پای بدنامی، حضور در صحنه، فراری دادن مخاطبان و کشتار در میان باشد. اما با شروع داستان خیلی زود مشخص می شود که جیسون در واقع قهرمان داستان است و نه یک قاتل دیگر که عاشق تکه تکه کردن نوجوانان است.
در حالی که فردی با شیوه خود او را کنترل می کند، آخرین بخش فیلم نشان می دهد که شخصیت های قربانی باقیمانده کمکی بزرگ را از جیسون دریافت می کنند. اگر چه وورهیس نیز در سکانس پایانی فیلم به خواسته خود می رسد اما با زخمی کردن کروگر این فرصت را به لوری می دهد که سر فردی را از تنش جدا کند.
۱- Frankenstein
به اولین باری فکر کنید که با هیولای فرانکشتاین آشنا شدید. در نگاه اول، این هیولا شخصیتی شرور است که یکی از ترسناک ترین حضورها را در ژانر وحشت دارد اما این یکی از معمول ترین کج فهمی های تاریخ سینماست.
وقتی که هر یک از تجسمات متعدد شخصیت کلاسیک Frankenstein را می خوانیم یا می بینیم، خیلی زود فاش می شود که هیولای فرانکشتاین فاصله زیادی با یک شرور دارد. در واقع شرور واقعی فیلم Frankenstein همان دکتر ویکتور فرانکشتاین است.
این دکتر نیک سرشت تصمیم می گیرد سعی کند جای خدا را بگیرد و برای تقویت اعتماد به نفسش و نشان دادن باهوشی خود به جهان، هیولای خودش را خلق می کند. اما وقتی هیولایش را ساخت، دکتر فرانکشتاین مخلوقش را به حال خود رها می کند که مردم محله را قربانی کند.
اگر چه فرانکشتاین باعث آشوب و خونریزی بسیاری می شود اما تنها چیزی که او می خواست حس داشتن تعلق و تجربه تعامل با انسان ها بود. علیرغم قول هایی که به فرانکشتاین داده می شود، او به حال خود رها شده و به سپر بلایی برای اعمال شیطانی ویکتور فرانکشتاین تبدیل می گردد.
منبع: روزیاتو