«فقط قتلهای این ساختمان»؛ شادترین سریال جنایی که دیدهاید!
فصل سوم سریال «فقط قتلهای این ساختمان» (Only Murders In The Building) ادامۀ درخشش دو فصل گذشته است؛ با موقعیتهایی تازه، شوخیهایی عمیق و ظریف و معماهایی واقعا گیرا و جذاب.
فرادید| سلنا گومز، مارتین شورت و استیو مارتین، از سال 2021 که پخش فصل اول این سریال آغاز شد، یک مثلث جادویی را شکل دادهاند که واقعا آدم دلش نمیخواهد داستانشان هیچ پایانی داشته باشد. بنابراین آغاز پخش فصل سوم سریال موهبتی برای همۀ کسانی است که به کمدیهای درجهیک و ظریف علاقه دارند.
به گزارش فرادید؛ فصل سوم با ماجرای تئاتری که الیور (مارتین شورت) قرار است بعد از سالها دوباره در نیویورک روی صحنه ببرد آغاز میشود؛ چارلز (استیو مارتین) هم بعد از سالها قرار است دوباره به صحنه برگردد و در تئاتر الیور نقش ایفا کند.
همین ماجرای تئاتر به خودی خودش باعث شکلگیری موقعیتهای بسیار خندهدار و جذابی میشود؛ تمرینهای بازیگران تئاتر برای گفتن دیالوگها، روابطی که با هم پیدا میکنند و تلاششان برای بهتر جلوه دادن خودشان، لحظات و صحنههای شادی را در سریال ایجاد میکنند.
اما اصل ماجرا مثل همیشه یک قتل است؛ در قسمت اول بازیگر نقش اصلی تئاتر به طرز مشکوکی کشته میشود و این موقعیتی است که میبل (سلنا گومز) میتواند در آن بدرخشد؛ از آنجایی که مارتین و چارلز کاملا سرگرم روی صحنه بردن تئاتر هستند، این بار میبل است که باید بار اصلی کارآگاهبازی را به دوش بکشد.
اتفاقا معمای قتل بسیار هم گیرا از کار درآمده و واقعا احساس تماشای یک سریال کارآگاهی کلاسیک مثل پوآرو یا خانم مارپل را به بیننده میبخشد. از همان ابتدا شما هم همراه با شخصیتها (و به خصوص میبل) شروع میکنید به حدس زدن دربارۀ اینکه قاتل چه کسی است و همین سوال، در کنار جذابیت کمدی سریال باعث میشود که قسمت به قسمت مشتاقانه داستان را دنبال کنید.
حضور مریل استریپ به عنوان بازیگر مهمان در این فصل طراوت خاصی به سریال بخشیده است؛ حضور او هم به کار عمق معمایی و رازآلود داستان میآید و هم امکان شکلگیری موقعیتهای کمدی تازه را فراهم میکند.
با اینکه در این فصل کمی بین میبل از یک طرف و چارلز و الیور از طرف دیگر فاصله میافتد (فاصلهای که علتش همکاری این دو نفر در تئاتر است) اما باز هم جاذبۀ ارتباط این سه دوست که از سه نسل مختلف هستند، ستون اصلی گیرایی سریال است؛ یک دوستی عمیق و رابطۀ صمیمانه که هرکسی آرزو میکند کاش میتوانست شبیه آن را تجربه کند.
از آنجایی که داستان دربارۀ یک قتل و یک معمای تازه است، حتی اگر دو فصل قبلی را ندیده باشید هم میتوانید خیلی راحت با فصل سوم سریال ارتباط برقرار کنید و مجذوب شخصیتها و شیوۀ جذاب روایتش شوید؛ اما در اینصورت واقعا کلی ماجراجویی فوقالعاده و شاد را در فصلهای اول و دوم از دست دادهاید. این سریال یکی از شادترین کمدیهای معمایی و جنایی است که تا به حال در قاب تلویزیون ظاهر شده و بنابراین اگر به این ژانر علاقه داشته باشید حتی یک قسمتش را هم نباید از دست بدهید.