۱۰ دوستی پایدار در دنیای مارول
در این نوشتار به سراغ ۱۰تا از این پیوندهای دوستی پایدار بین شخصیتهای مارول خواهیم رفت.
خوانندگان کمیکهای مارول در طول زمان پیوندهای فراوانی بین شخصیتها دیدهاند؛ از روابط رمانتیک که زندگی کاراکترها را زیر و رو میکنند تا دوستیهایی بین قهرمانان و ویلنها که دینامیک این دنیا را تغییر میدهند و دشمنیهایی که مایهی نابودی میشوند. در بین همهی این پیوندها ولی روابط دوستانهای بین شخصیتهای مارول وجود دارند که جایگاه ویژهای در این دنیا پیدا کردهاند. بعضی از پیوندهای دوستی در دنیای مارول دوام ندارند و شماری هم در مشاجره و درام غرق شدهاند.
با این حال، برخی پیوندهای دوستی را بین شخصیتهای دنیای مارول میتوان یافت که هیچ چیز توانایی خراب کردنش را ندارد. گاهی این روابط دوستانه در طول زمان بین کاراکترهایی پدید آمدهاند که نقاط مشترک کمی با یکدیگر دارند ولی هرگز به دیگری پشت نمیکنند. در این نوشتار هم به سراغ ۱۰تا از این پیوندهای دوستی پایدار بین شخصیتهای مارول خواهیم رفت.
مرد عنکبوتی و ولورین
اسپایدرمن یکی از قهرمانان ویژهی دنیای کمیکهاست که همیشه به دنبال بهترینها میگردد. حس مسئولیتپذیری او باعث میشود تا این قهرمان هر روز خودش را به دردسر بیندازد و به محافظت از کسانی که نمیتوانند از خود نگهداری کنند سرگرم شود. این در حالیست که ولورین مجبور شده بود تا کارهای وحشتناکی انجام دهد و اکنون تصمیم گرفته است تا مسیر خشنش را ادامه دهد و در همین راه مراقب دوستان و عزیزانش در برابر همهی کشتاری باشد که در دور و برش است.
اسپایدرمن و ولورین نمیدانستند چه میزان شبیه هم هستند تا این که یک سفر باعث شد تا مدت درازی را با هم سپری کنند. دوستی این دو تبدیل به پیوندی شد که دور از انتظار همه بود؛ چرا که این دو شخصیت پیش از این با هم درگیریهایی هم داشتهاند. اکنون، مرد عنکبوتی و لوگان به یکدیگر احترام میگذارند و هیچکس نمیتواند دوستی آنها را خراب کند.
دکتر دووم و نیمور
دکتر دووم از آن دسته افرادی به شمار نمیآید که انتظار دوستی از آنها را داشته باشید. دووم باور دارد که خودش برترین انسان زمین است و هیچ کس همتای او نیست. چنین اندیشهای باعث میشود تا برقراری هر گونه پیوند با دکتر دووم بسیار دشوار باشد. برای همین نیز جفتِ دکتر دووم و نیمور چیزی شگفتانگیز به چشم میآید. این دو با غرورشان و بیزاری مشترکی که از رید ریچاردز دارند به همدیگر نزدیک شدهاند.
متنفر بودن از مستر فنتستیک چیزی است که دووم و نیمور را به هم سوق میدهد. این دو چندین بار با هم (که بیشترش در برابر فنستیتک فور بود) همکاری داشتند که عمده دلیلش اعتمادی است که به هم دارند. دووم در واقع نیمور را همچون همتای خود میبیند و سوای نخستین همکاریشان خیانتی بین آنها وجود ندارند. پیوند دوستی این دو نامتعارف است و در ظاهر اصلاً نباید عملی شود اما این دو همیشه هوای همدیگر را دارند.
بیست و واندر من
بیست بیشتر زمان خود را با ایکس-من میگذراند ولی بهترین دوستش را هنگامی پیدا کرد که به اونجرز پیوست. واندر من و بیست با هم به خاطر شوخطبعی مشترکشان همراه شدند. این دو عملاً یک شبه تبدیل به بهترین دوست هم شدند و این پیوند در طول زمان پایدار ماند.
تفاوتی ندارند که چه مدتی همدیگر را ندیده باشند، همیشه این گونه به چشم میآید که بیست و واندر من هرگز یکدیگر را ترک نکردهاند. آنها یک سبک مبارزه را پدید آوردند که اجازه میدهد هر کدامشان در عین پوشاندن نقطهضعف دیگری، بهترین کارکرد خود را داشته باشد. پیوندی که این جفت به این شکل با هم برقرار کردند تبدیل شد به بهترین رابطهی دوستانهی زندگیشان.
مایلز مورالز و میس مارول
اسپایدرمن مایلز مورالز به دنیای ۶۱۶ مارول راه یافت تا خودش را در انجمنی نو از ابرقهرمانان ببیند. او در این مسیر به اونجرز پیوست و میس مارول را در این گروه ملاقات کرد. در ابتدا، آنها تنها دو قهرمان جوان بودند که خودشان هوادار ابرقهرمانان به شمار میآمدند. بدین گونه توانستند با هم پیوندی برقرار کنند و خیلی زود دوستانی عالی برای هم شوند. آنها حتی در کنار سم الکساندر زیرگروه خود را در اونجرز پایهگذاری کردند.
مایلز مورالز و کامالا خان از اونجرز برای پیوستند به گروه چمپیونز جدا شدند و قهرمانان همنسلشان را همراه خود کردند. با همکاری هم، رهبری این گروه را بر دوش داشتند و به این ترتیب دوستی آنها بیشتر رشد کرد. کامالا و مایلز جزو شخصیتهای پایهای تازهترین نسل قهرمانان مارول هستند و پیوند دوستی بین آنها در سختترین شرایط به کمکشان میآید.
مستر فنتستیک و ثینگ
اوریجین فنتستیک فور دگرگونیهایی را به خود دیده ولی دوستی بین رید ریچاردز و بن گریم همیشه یکسان باقی مانده است. این دو در کالج خیلی زود با هم دوست شدند، در کنار هم در ارتش خدمت کردند و رید، بن را تبدیل به خلبان اصلی خود کرد تا سفینهی تازهاش را به پرواز درآورد. البته که این رویداد باعث پدیدآمدن فنتستیک فور شد تا یک چالش نو در پیوند دوستی این دو رخ دهد.
ریچاردز توانایی کششی شگفتانگیزی به دست آورد که با ذهن انعطافپذیرش همسان است در حالی که گریم تبدیل به یک هیولای سنگی وحشتناک شد و انسانیتش را برای همیشه از دست داد. رید قول داد تا مایهی بهبودی دوستش شود ولی هرگز نتوانست به این قول خود عمل کند. البته دوستی آنها حتی از این رویداد تلخ نیز جان سالم به در برد تا ثینگ با دوستش همکاری داشته باشد و عملاً عضوی از یک خانواده شود. با وجود همهی بلاهایی که سر مستر فنتستیک و ثینگ آمده است ولی هیچ چیز نتوانسته تا این پیوند دوستی در دنیای مارول را از بین ببرد.
استیو راجرز و باکی بارنز
کاپیتان آمریکا در جایگاه یک نماد در طول جنگ جهانی دوم میجنگید و به نجات جانها سرگرم بود. ولی زمانی که در پایان جنگ درون یک کوه یخ گم شد، گمان میکرد که شریکش باکی بارنز از دنیا رفته است. اما چنین چیزی درست نبود چرا که شروریها او را پیدا و تبدیل کردند به یک آدمکش شست و شوی مغزی داده شده با نام وینتر سولجر که در دنیا آشوب ایجاد میکرد.
هنگامی که کاپیتان فهمید بهترین دوستش زنده است، هر کاری که از دستش برمیآمد را انجام داد تا او را نجات دهد. فداکاری استیو راجرز برای یک پیوند دوستی که در ظاهر خیلی وقت پیش از بین رفته بود جواب داد. او توانست باکی را نجات دهد، برنامهریزیاش را بزداید و به سمت آدم خوبها برش گرداند. دوستی این دو چیزیست که پس از نبردها و جنگهای فراوان و گذر نزدیک به ۸۰ سال هنوز هم باقی مانده است.
ولورین، کلوسوس، نایتکرالر، استورم و کیت پراید
کل تیم ایکس-من بر اساس دوستی بنا شده ولی نزدیکترین گروه دوستی از این تیم مربوط به دوران دومین دسته است. ولورین، کلوسوس، نایتکرالر و استورم در یک مأموریت در کراکوآ با همدیگر ملاقات کردند و در هنگام همکاری به یکدیگر نزدیک شدند. کیت پراید نیز به این گروه پیوست تا چهار کاراکتر دیگر او را همچون یک خواهر کوچکتر بپذیرند و به او آموزش دهند.
این پنج شخصیت هستهی ایکس-من را آفریدند و پیوندی را ایجاد کردند که در سختترین دوران گروه هم پایدار ماند. در پایان، شماری از آنها از ایکس-من جدا شدند ولی آسیبی به دوستیشان وارد نشد. این گروه دوستی همچون یک خانواده همیشه هوای همدیگر را دارند و از روابط عاطفی پر آشوب تا نسلکشی جهشیافتهها را پشت سر گذشته است.
دردویل و فاگی نلسون
مت مورداک زندگی سختی دارد و با وجود دشمنانی همچون کینگپین و هند، دوستِ او بودن خطرناک به شمار میآید. برای همین نیز حضور همیشگی فاگی نلسون شگفتانگیز به چشم میآید. فاگی برای دوستیاش با دردویل آسیبهای فراوانی دیده ولی هرگز پشت شریک کهنه و بهترین دوستش را خالی نکرده است.
فاگی با مت در کالج ملاقات کرد تا این دو یک دوستی را آغاز کنند که زندگی و شغلشان را تحت تأثیر قرار دهد. نلسون یک مبارز فیزیکی نیست اما همیشه هوای دردویل را دارد. هر کس دیگری خیلی وقت پیش از مت مورداک دور میشد ولی فاگی دفعات بسیاری به شیطان هلز کیچن کمک کرده است تا زندگیاش را از نو بسازد.
لوک کیج و آیرون فیست
دوران حضور لوک کیج به عنوان یک قهرمان مزدور باعث شد تا در دنیای مارول شناخته شود. اما این همکاریاش با آیرون فیست بود که کمک کرد به جایگاههای بالاتری برسد. این دو برای سالهاست که با یکدیگر همراه هستند و گاهی هم رابطه آنها به هم میخورد ولی همیشه راهی پیدا میکنند که در پایانش به دوستی پرسابقهشان بازگردند.
دوستی لوک کیج و دنی رند همچون یک چراغ راهنما در زندگی هر دویشان بوده است. این پیوند اجازه داد تا از چیزی که به تنهایی بودند بزرگتر شوند. مهم نیست که اوضاع خوب است یا بد، لوک کیج و آیرون فیست همیشه پشت یکدیگر را دارند؛ چه برای جشن گرفتن پس از پیروزی یا به عنوان شانهای برای گریه کردن.
پروفسور ایکس و مگنیتو
پروفسور ایکس شخصیت مشکوکی به شمار میآید که کم و بیش رازهایی را از همه پنهان میکند. اما به گونهای او با بهترین دوست و بدترین دشمنش، مگنیو، همیشه صادق است. این دو در اسرائیل با هم ملاقات کردند و به لطف تواناییهای جهشیافتگی و خواستهی مشترکشان در نجات مردم با هم پیوند برقرار کردند. بدین گونه، اگزویر راز مویرا مکتاگرت را به لنشر گفت تا این سه با کمک یکدیگر کراکوآ را پایهریزی کنند.
پس از این و در سالهای پیش رو، پروفسور ایکس و مگنیتو درگیر یک چرخهی مرگ شدند. اگزویر حتی در دورهای ذهن مگنیتو را نیز پاک کرد. با همهی این اوصاف ولی آنها همیشه یکدیگر را بخشیده و به همکاری ادامه دادهاند. در دوران فعالیتشان به عنوان نیروی پیشبرندهی کراکوآ نشان داد که این دو چقدر خوب با یکدیگر همکاری میکنند. پیوند دوستی این دو میتواند از هر چیزی جان سالم به در ببرد؛ حتی از دشمنیشان!
منبع: ویجیاتو