(تصاویر) ۱۰ اتفاق جالب و خنده داری که در هر اپیزود از سریال «ریک و مورتی» رخ می دهد
این سریال حول دو شخصیت اصلی ریک و نوهاش مورتی میچرخد که در سراسر جهان سفر میکنند. بقیه اعضای خانواده آنها اغلب در این ماجراجویی های بامزه و خنده دار به آنها پیوسته و تحت تأثیر رفتار آنها قرار می گیرند.
سریال ریک و مورتی (Ricky and Morty) یک سریال کمدی انیمیشنی پرطرفدار است که اخیراً فصل هفتم آن به پایان رسیده است، سریالی که در چند سال گذشته به عنوان یک انیمیشن بزرگسالانه همواره در حال انتشار بوده و موفقیت آن به دلیل اتفاقات آشنایی است که در هر اپیزود رخ می دهد. این سریال که توسط دن هارمون ساخته شده است، به دلیل استحالههای مکرر در ژانر علمی تخیلی اش شناخته شده است. سریال تلویزیونی قبلی هارمون، جامعه (Community)، یک کمدی موقعیت بود که انتظارات از این ژانر را دگرگون می کرد، بنابراین این رویکرد برای طرفداران این نویسنده کاملاً مورد انتظار بود. با این حال، ریک و مورتی در کاوش نظریههای واقعیتهای چندگانه که هارمون در سریال جامعه به آن پرداخته بوده، مرزها را جابجا کرده و حتی تجربیتر شده است.
اگرچه ریک و مورتی با رویکردی اپیزودیکتر شروع کرد، اما در طول فصلهای بعدی، داستانش سریالی شد و روایتهای کلی اهمیت فزایندهای برای ساختار سریال پیدا کردند. این سریال حول دو شخصیت اصلی ریک و نوهاش مورتی میچرخد که در سراسر جهان سفر میکنند. بقیه اعضای خانواده آنها اغلب در این ماجراجویی های بامزه و خنده دار به آنها پیوسته و تحت تأثیر رفتار آنها قرار می گیرند. با این حال، این زوج اصلی همیشه بخش مرکزی روایت سریال بوده اند. با این حال، پایان فصل هفتم ریک و مورتی نشان داد که سریال از منشأ خود دور خواهد شد و ریک و مورتی به تنهایی در حال تجربه ماجراجویی هایشان هستند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ اتفاقی آشنا کنیم که در تمام اپیزودهای سریال ریک و مورتی رخ می دهند.
۱۰- ریک به جری ناسزا می گوید
ریک در داستان سریال ریک و مورتی با هیچکس خوب نیست، اما فردی که به نظر میرسد بیش از همه از او متنفر است، جری است، مردی بی عرضه و بی دست و پا که با دختر ریک، بث ازدواج کرده است. بث و ریک رابطه تیرهای دارند زیرا ریک سالها از زندگی او غایب بوده تا اینکه ناگهان از راه رسیده و با نقل مکان به زیرزمین خانه آن ها همه چیز را تغییر داده است. از بسیاری جهات، بث به اندازه ریک باهوش و توانا است، و به همین دلیل است که او از دخترش انتظارات زیادی دارد و از جری به خاطر اینکه این همه مدت مانعی بر سر راه موفقیت و خلاقیت دخترش بوده، متنفر است.
جری نیز در این خصومت شریک است، اما به ندرت آنقدر سریع عمل میکند که توهینهایی را که ریک انجام میدهد، پاسخ دهد. با این حال، برخی از بهترین قسمتهای ریک و مورتی روی شخصیت جری تمرکز میکنند، زیرا او در طول سریال به طور قابل توجهی پیشرفت میکند و مورد احترام خانوادهاش قرار میگیرد. با این حال، حتی زمانی که ریک و جری رشد کرده و تغییر میکنند، مناسبات کانونی آنها به اصطکاک نیاز دارد تا فرمول سریال خوب کار کند. از بسیاری جهات، این دو شخصیت متضاد هستند، که مسلماً باعث اختلاف نظر و درگیری بینشان میشود، حتی اگر نفرتی که نسبت به هم دارند به اندازه زمان شروع سریال نباشد.
۹- ریک در گاراژ چیزی اختراع می کند
هر دانشمند تجربی به یک آزمایشگاه نیاز دارد، و از بخت بد خانواده اسمیت، ریک گاراژ آنها را به عنوان مکانی انتخاب می کند که در آن ماشین ها و دستگاه های عجیب و غریبش را اختراع می کند که معمولاً سعی می کنند جهان را تسخیر کنند. یکی از بهترین قسمتهای داستان سریال ریک و مورتی این است که بر خلاف سایر انیمیشنها، کنشهای شخصیت ها پیامدهایی دارند و طرح داستان از قسمتی به قسمت دیگر با در نظر گرفتن وقایع گذشته پیش میرود. گاهی اوقات، ریک چیزی وحشتناک خلق می کند که ساختار جهان را تغییر می دهد.
با این حال، لحظات زیادی وجود دارد که سریال از بازگشت به عقب امتناع میکند و یک روایت و زمینه جدید برای داستان ایجاد میکند. تقریباً همیشه، این وقایع و روایت هر خط داستانی توسط ریک شروع میشود که در گاراژ دست به خرابکاری می زند و چیزی را خلق میکند که به نظرش جالب است. ممکن است ریک عامل بسیاری از مشکلات در سریال باشد، اما همین ماهیت مبتکر است که در نهایت بسیاری از این مشکلات را حل می کند. با این حال، با پیشرفت فصلها، مورتی و شخصیتهای فرعی سریال ثابت کردهاند که به اندازه ریک توانمند هستند.
۸- دیوار چهارم شکسته می شود
شکستن دیوار چهارم میتواند برای یک سریال تلویزیونی مخاطرهآمیز باشد، زیرا میتواند مخاطب را از روایت بیرون آورده و به راحتی تبدیل به مانعی بر سر راه داستان شود. با این حال، ریک و مورتی علاقهای به اجازه دادن به شکستن دیوار چهارم ندارد. در عوض، این سریال باعث میشود که این شکستن دیوار چهارم احساس تازگی داشته باشد، حتی زمانی که در هر قسمت از آنها استفاده میشود. خودآگاهی در سینما و تلویزیون اخیراً بیداد می کند. با این حال، ریک و مورتی، و به طور کلی هارمون، اولین پذیرندگان این رویه و دارای توانایی اظهار نظر در مورد کلیشه های تلویزیونی بیش از حد استفاده شده و در عین حال احیای آنها بودند.
در دنیای ریک و مورتی، تعداد اندکی از خطوط داستانی خارج از دسترس هستند، زیرا واقعیتها و جهانهای متعددی که شخصیتها مرتباً از میان آن ها عبور میکنند، اساساً همه چیز را ممکن میسازد. در این سریال بارها اشاره شده و گاهی کاملاً تأیید می شود که شخصیت ها می دانند که در دنیای یک سریال تلویزیونی حضور دارند، یا اینکه این بخشی قابل درک از جهانی بزرگتر است. غیر از آگاهی بیرونی از دیوار چهارم، ریک و مورتی اغلب با مفاهیم ساختار داستان و فرمول های رایج اپیزودهای تلویزیونی مانند نمایش کلیپی از قسمت های قبلی یا روایت در یک مکان واحد بازی می کند.
۷- ریک از یکی از تکیه کلام های مشهورش استفاده می کند
تکیه کلام یکی از ویژگی های سریال های کمدی موقعیت قدیمی است و با استانداردهای رسانه های پرطرفدار امروزی، عنصر کمدی تنبلی به حساب می آید. با این حال، این باعث نمیشود که بسیاری از فرنچایزها و سریالهای محبوب از تکیه کلام ها برای برجسته کردن یک صحنه و ایجاد خندهای آسان در زمانی که نویسندگان نمیدانند چگونه یک سکانس را جذاب نمایند، باز نمیدارد. ریک و مورتی ضعیفترین بخشهای دنیای تلویزیون را بهسخره میگیرد، مانند تکیه کلام ها، اما همیشه این کار را بهگونهای انجام میدهد که از داستان پشتیبانی کرده و آن را پیش ببرد. ریک عبارت های بی معنی می سازد که دائماً تغییر می کنند، اما آنها همیشه برای داستان بی اهمیت نیستند.
بزرگترین عبارت ساختگی جذاب ریک و مورتی، ووبا لوبا دوب دوب است که برای شروع به تسلیم شدن در برابر همان کلیشه ای که قصد براندازی اش را داشت، در سریال به کار گرفته شده است. با این حال، استفاده از عبارت های شخصی و ساختگی هنوز هم بخشی به یاد ماندنی از سریال است و ثابت می کند که ریک و مورتی تا کجاها پیش رفته است. در بهترین حالتشان، این عبارات ساختگی ریک کاملاً غیرمنتظره هستند. آنها همزمان بینش بیشتری نسبت به احساس ریک و برنامه های نهایی او به مخاطب می دهند. وضعیت عبارات ساختگی و تکیه کلام های ریک می تواند به خوبی نشان دهد که داستان آن اپیزود به کجا ختم می شود.
۶- یک موجود فضایی نام عجیب و غریبی دارد
مانند هر سریال علمی-تخیلی خوب دیگری، ریک و مورتی سهم نسبتاً قابل توجه و خوبی از موجودات فرازمینی دارد، و موجوداتی که شخصیت ها در طول سریال با آنها روبرو میشوند هم دوست و هم دشمن هستند. غیر معمول نیست که اقدامات ریک یا مورتی ناخواسته همه را به دشمن شان تبدیل کند که در ادامه باعث می شود از سیاره بیگانه به زمین فرار کنند. با این حال، صرف نظر از دیدگاه یا تمایل موجود بیگانه برای نابودی جهان، آنها نامی خواهند داشت که خیلی راحت خنده دار است. حتی ریک، که دائماً در جهان سفر می کند، مدام از اسامی غیرقابل باور و خاصی برای نامگذاری این موجودات بیگانه استفاده می کند.
این نامها میتوانند هر چیزی باشند، از مجموعهای از یک سری صداهای درهم شکسته، نام یک شخص واقعی یا یک کلمه نامناسب که برای تلویزیون مناسب است، زیرا از نظر فنی یک نام است. این سریال در خلق این نامها، طراحی شخصیت بصری بیگانگان و فرهنگ کاملاً آشکارشان در سیارات مختلفی که ریک و مورتی خود را در آن ها می یابند، بسیار نوآورانه عمل کرده است. حتی با وجود اینکه نامها و رویدادها تخیلی هستند، ریک و مورتی گم شدن در دنیای داستان را آسان میکند و اینکه تماشاگر ناباوری خود را کنار گذاشته و با داستان همراه شود.
۵- مورتی یک حادثه شدید و خونین را تجربه می کند
فصل هشتم ریک و مورتی منحصر به فردترین فصل این سریال تا به امروز خواهد بود، زیرا قرار است در آن مورتی یک شخصیت جدید و متفاوت از قسمت های قبلی باشد. مورتی شیطانی، مورتی از خط زمانی دیگری، پتانسیل مورتی برای شخصیتی منفی و شیطانی را نشان میدهد، اما همزمان توانایی او را برای روایتی مجزا و به تنهایی را نیز نشان خواهد داد، و این واقعیت که او آنقدرها هم که فکر میکند به ریک نیاز ندارد. وقتی انتشار این سریال شروع شد، ریک یک مورتی درمانده و ناامید را به سراسر جهان می برد، از او به عنوان طعمه استفاده می کرد و او را در موقعیت های خطرناک قرار می داد.
متأسفانه مورتی به ندرت آنقدر سریع عمل می کرد که از این حوادث خطرناک جلوگیری کند. خشونت فراون چیزی است که به اندازه ارجاعات به رسانه های دیگر، سریال ریک و مورتی به خاطر آن ها شناخته می شود. انیمیشن به گونه ای طراحی شده است که امکان استفاده واضح بیشتر از خشونت و تصاویر منزجر کننده را فراهم می کند و ریک و مورتی از این توانایی در بیشترین پتانسیلش استفاده می کند. مورتی به دلیل شخصیتپردازیاش، اغلب به سوژه این شوخی ها تبدیل می شود و در پایان هر اپیزود به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته یا در یک سانحه آسیب جسمی قابل توجهی می بیند.
۴- بث و جری رابطه عاشقانه شان را از سر می گیرند
بث و جری زوجی به شدت نامتجانس و دور از انتظار هستند، اما وقتی به ترس از رها شدن و دردی که بث از داشتن ریک به عنوان پدر تجربه کرد نگاه میکنیم، منطقی است که او به دنبال شریکی باشد که به اندازه جری برایش احساس امنیت و آرامش ایجاد کند. ریک بخش زیادی از چند فصل اول را صرف تلاش برای از هم پاشاندن رابطه این زوج می کند، و با توجه به تعداد زیاد دفعاتی که جری خرابکاری می کند، و خشم آشکار بث از خوش خیالی و آسیب پذیر بودنش در برابر اشتباه کردن، به راحتی می توان با بث احساس همدردی کرد. با این حال، حتی زمانی که تا سرحد تحمل تحت فشار قرار می گیرند، این زوج همیشه انتخاب می کنند که در کنار هم بمانند.
در بسیاری از اپیزودها، این زوج را در آستانه طلاق میبیننم و در شرایطی که به یکدیگر اولتیماتوم می دهند، موضوعی که توصیف رابطه این دو بهعنوان رابطه ای ناسالم و در آستانه سمی شدن را آسان می کند. با این حال، بث و جری نماد واقعی این گفته هستند که شخصیت های متضاد همدیگر را جذب می کنند، زیرا هر کدام چیزی را دارند که طرف مقابل در زندگی خود به آن نیاز دارد. جری یک نقطه اتکا و حضور مداوم برای بث است، در حالی که بث جری را تحت فشار قرار می دهد تا خودانگیخته تر باشد و از چهارچوب ایمنش خارج شود. دیدن تهدید این جفت به ترک یکدیگر و در نهایت آشتی دوباره به یک قوس داستانی آشنا برای سریال ریک و مورتی تبدیل شده است.
۳- ارجاعی به فرهنگ عامه رخ می دهد
همه پروژههای دن هارمون ارتباط نزدیکی با گستره وسیعتر و انتقاد از فرهنگ عامه دارند، به ویژه وقتی صحبت از فیلم و تلویزیون میشود. پیش نیاز لازم برای درک بسیاری از جوک های ریک و مورتی، دانش تقریباً دایره المعارفی از فیلم ها و سریال های تلویزیونی در تمام ژانرها و در طی دهه ها است. این دانش و درک عمیق از تلویزیون نشاندهنده عشق خالقان ریک و مورتی به این رسانه است، که باعث میشود که برداشتهای طنز کارگردانان، نویسندگان و داستان سرایی با احترام فراوان همراه باشد.
چیزهای کمی به هیجان انگیزی روایت یک جوک وجود دارد، بهخصوص وقتی که در سریال هایی مانند ریک و مورتی، جوکی مبهم باشد. اگرچه این سریال تضمین میکند که روایت ها قابل درک هستند حتی اگر مخاطب با سریال یا فیلمی که به آن ارجاع میدهد آشنا نباشد، اما وقتی آن اثر برای مخاطب آشنا باشد، جوک ارائه شده سرگرمکنندهتر و بامزه تر خواهد بود. هیچ پروژه ای، مهم نیست که چقدر شناخته شده یا ناشناخته باشد، در این زمینه در امان نیست، بنابراین در طول فصول سریال، ارجاعات بسیاری برای هر فیلم و سریالی وجود دارد.
۲- ریک سامر را دستکم می گیرد
سامر، خواهر بزرگتر مورتی، چیزی بسیار بیشتر از کهنالگوی نوجوان بی احساس است که در این سریال نمادی برای آن به شمار می آید. سامر نیز مانند مادرش شخصیتی تیزبین و باهوش دارد و بسیار بیشتر از آن چیزی که ریک تصدیق می کند، دارای قدرت و توانایی است. ریک و مورتی همیشه او را از ماجراجوییهایشان کنار میگذارند، یا وقتی او با این دو همراه میشود با وی بد رفتار میکنند. با این حال، سامر بارها و بارها خود را در سیارات بیگانه و بعدهای متناوب ثابت کرده است. این بدان معنی است که اگر به او فرصت داده شود، سامر می تواند ستاره واقعی سریال باشد.
ریک و مورتی در فصل هفتم خود یک دگرگونی در شخصیت سامر را نشان داد که سالها در حال شکل گیری بوده است و به این موضوع اشاره دارد که سامر نقش بزرگتری در ادامه سریال خواهد داشت. او به اندازه ریک یا مورتی شخصیتی قوی است، و اینکه او به پتانسیل کامل خود می رسد، روشی بی نقص برای رشد و تحول سریال و تازه ماندن آن به نظر می رسد. ریک و مورتی به دلیل اینکه در داستان سرایی خود کمی پسرانه و مرد محور است، مورد انتقاد قرار گرفته است، اما افزودن بیشتر سامر به این ترکیب راهی عالی برای تغییر این فضا خواهد بود.
۱- ریک یک گونه زیستی دارای حس و ادراک خلق می کند
هر شخصیت در این سریال به شدت از خودخواهی ریک و ناتوانی او در فکر کردن به تأثیر کارهایش بر سایرین آگاه است. اگرچه او اغلب به ده قدم جلوتر فکر می کند، این آینده نگری تقریباً همیشه فقط به خود او و خواسته هایش مربوط می شود. حتی با وجود اینکه بخشی از شخصیت او خواهان عشق و پذیرفته شدن توسط خانواده اش است، ریک نمی تواند مانعی بر سر راه خود نباشد یا انگیزه واحد خود برای انتقام را کنار بگذارد. با توجه به هوشی که دارد، برای ریک آسان است که نقش خدا را بازی کند و واقعیت را دستکاری نماید.
این موضوع از طریق خلق مداوم حیات توسط او به طور کامل به نمایش گذاشته می شود. از میزیک ها گرفته تا توسعه یک تمدن کامل برای راه اندازی یک باتری، خلق حیات توسط ریک به وضوح نشان می دهد که تا چه اندازه او برای زندگی دیگران اهمیت اندکی قائل است. اگرچه حیات هایی که او در داستان ریک و مورتی خلق می کند، بهعنوان اقداماتی بی ارزش و ناخوشایند در نظر گرفته میشوند، حتی این مخلوقات نیز از شخصیت درونی ریک سخن می گویند. حتی با تمام کارهای عجیب و غریبی که ریک از زمان شروع فصل اول تاکنون انجام داده است، او هنوز راه درازی در پیش دارد، و دیدن اینکه وی در آینده به چه ایده های جالبی خواهد رسید، سرگرم کننده و جذاب است.
منبع: روزیاتو