(تصاویر) ۱۰ شخصیت سینمایی که در دنبالهها تغییر زیادی کردند
یکسان بودن شخصیتهای سینمایی در یک دنباله، باعث میشود مخاطبان بتوانند بهتر با آن شخصیتها ارتباط برقرار کنند. وقتی یک شخصیت در قسمت دوم یک فیلم یا قسمتهای دیگر نسبت به قسمت پیشین تغییرات شگرفی میکند، بازیگر ایفاکنندهی آن تغییر میکند یا بنا به دلایل مختلفی شمایل انیمیشنی آن دست خوش تغییر میگردد، مخاطبان نمیتوانند در همان لحظهی نخست و به محض دیدن آن شخصیت که از پیش با او آشنایی داشتهاند با او همذاتپنداری کنند و مدتی طول خواهد کشید تا مخاطب بتواند با شمایل جدید این شخصیت ارتباط برقرار نماید.
دلایل مختلفی برای تغییر پیدا کردن شخصیتهای سینمایی در دنبالههای سینمایی وجود دارند. معمولا شرایطی خارج از کنترل کارگردانها و تهیهکنندهها پیش میآید که باعث میشود یک شخصیت نسبت به فیلم قبلی تغییر کند؛ شاید یک بازیگر جدید برای ایفای نقشی که در فیلم قبلی شخصیتی دیگر ایفاکنندهی آن بود انتخاب شود.
در رابطه با شخصیتهای انیمیشنی، گاهی پیشرفتهای چشمگیری در زمینهی تکنولوژی حاصل میگردد که باعث میشود شخصیت فیلم جدید به کلی با شخصیت فیلم قبلی متفاوت باشد. گاهی یک تهیهکننده یا کارگردان از آن جایی که میداند پیشرفت تکنولوژی باعث بهبود پیدا کردن جنبههای دیگر یک شخصیت میگردد، یکسان بودن چهره و همانندی شخصیت با فیلم قبلی را فدا میکند.
البته دلیل دیگری هم میتواند برای تغییر شخصیتهای سینمایی وجود داشته باشد، شاید با گذر زمان، با توجه به روند داستان، چهره و ویژگیهای ظاهری شخصیت تغییر پیدا کند. در رابطه با شخصیتهای انیمیشنی، تغییر چهرهی شخصیتی سینمایی نیازمند تلاش فراوان است، در حالی که در فیلمهای سینمایی، یک بازیگر با گذر زمان پیرتر میشود و یا مجریان گریم و طراحان لباس با کمک چند حقهی تازه او را پیرتر نشان میدهند.
در تمام موارد، شخصیتهایی که در مقابل دیدگان مخاطبان حاضر میشوند نسبت به فیلم قبلی کاملا متفاوت هستند. حالا مخاطبان فرصت این را دارند که از بین دو نسخهی متفاوتی که برایشان به نمایش در آمده است، نسخهی مورد علاقهی خود را انتخاب کنند.
یکسان بودن شخصیتهای سینمایی در یک دنباله، باعث میشود مخاطبان بتوانند بهتر با آن شخصیتها ارتباط برقرار کنند. وقتی یک شخصیت در قسمت دوم یک فیلم یا قسمتهای دیگر نسبت به قسمت پیشین تغییرات شگرفی میکند، بازیگر ایفاکنندهی آن تغییر میکند یا بنا به دلایل مختلفی شمایل انیمیشنی آن دست خوش تغییر میگردد، مخاطبان نمیتوانند در همان لحظهی نخست و به محض دیدن آن شخصیت که از پیش با او آشنایی داشتهاند با او همذاتپنداری کنند و مدتی طول خواهد کشید تا مخاطب بتواند با شمایل جدید این شخصیت ارتباط برقرار نماید. گاهی اما محدودیتهای ساخت به تهیهکنندهها و کارگردانها اجازه نمیدهد که به شکل ایدهآل قسمتهای بعدی فیلمهایی که قسمت نخست آن را ساختهاند بسازند.
۱۰. مامور اسمیت
فیلمها:
«ماتریکس» (The Matrix)
- محصول: ۱۹۹۹
- کارگردان: واچوفسکیها
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
«رستاخیزهای ماتریکس» (The Matrix Resurrections)
- محصول: ۲۰۲۱
- کارگردان: لانا واچوفسکی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
بازیگران ایفاکنندهی نقش شخصیتهای مامور اسمیت و مورفیوس در فیلمی که سال ۲۰۲۱ به عنوان دنبالهای برای سهگانهی «ماتریکس» ساخته شد، تغییر کردند. نتیجه این بود که یکی از این تغییرات عملکرد بهتری نسبت به دیگری داشت. شمایل تازهی مورفیوس توانست با مخاطبان به خوبی ارتباط بر قرار کند؛ چراکه این شخصیت جدید قرار نیست همان مورفیوس قبلی باشد. او برنامهای رایانهای است خلق شده توسط نئو که مورفیوس ما به ازای بیرونی آن در دنیای شبیهساز خط داستانی اصلی «ماتریکس» است. در مجموع باید گفت یحیی عبدالمتین دوم توانست در آخرین قسمت مجموعه فیلمهای «ماتریکس» بهتر از جاناتان گراف در نقش خود فرو برود.
گراف از نظر فنی قرار بوده نقش همان مامور اسمیتی را ایفا کند که این همه سال در حال جنگیدن با نئو بوده است؛ به همین دلیل است که پذیرفتن گراف مشکلتر است. اگرچه گراف بازیگری با تواناییهای زیاد است، نقشآفرینی او کیفیت مورد قبولی در مقایسه با نقشآفرینی درخشان هوگو ویوینگ که در سه قسمت پیشین ایفاکنندهی نقش مامور اسمیت بوده است ندارد.
همهی این تفاوت ها وقتی برجستهتر میشوند که داستان از مخاطبان میخواهد به همان شکلی که با مامور اسمیت در سه فیلم گذشته برخورد کردهاند، در این قسمت برخورد کنند. سازندگان قسمت چهارم مجموعه فیلمهای «ماتریکس» با یک انتخاب اشتباه باعث شدند ارتباط مخاطبان با ضد قهرمان پرطرفدار داستانشان یعنی مامور اسمیت قطع شود.
در خلاصهی داستان فیلم «ماتریکس» چنین آمده است: در آیندهای ضد آرمانی، نئو (کیانو ریوز) از وجود ماتریکس با خبر میشود؛ یک واقعیت شبیهسازی شده که حقیقت به بردگی کشیده شدن انسانها توسط ماشینها را مخفی میکند. نئو به گروه شورشیانی که مورفیوس مرموز رهبری آنها را بر عهده دارد میپیوندد. مورفیوس معتقد است که منجی انسانها و کسی که آنها را آزاد خواهد کرد نئو است. خیانتهایی که صورت میگیرد باعث رویارویی مامور اسمیت با نئو میشود و در همین نبرد است که نئو به قدرتهای واقعی خودش پی میبرد، دشمنان خود را شکست میدهد و قول میدهد که دنیا را تغییر دهد.
وقایع فیلم «رستاخیزهای ماتریکس» شصت سال بعد از وقایع فیلم «انقلابهای ماتریکس» (Matrix Revolutions) رخ میدهند. در این فیلم علمی-تخیلی و اکشن شاهد بازگشت کیانو ریوز و کری-ان ماس، بیست سال بعد از به اکران در آمدن فیلم قبلی هستیم. نئو تبدیل به یک طراح بازی شده است که با واقعیت کسلکننده سر و کله میزند و وقتی که نسخهای جدید از مورفیوس از راه میرسد تا به نگرانیهای او اعتبار ببخشد و او را از زندان خودآغاز کند، ماتریکسی جدید شکل میگیرد. نئو در مییابد که ترینیتی زنده است و زندانی شده. او برای نجات دادن ترینیتی به گروه شورشیان جدید میپیوندد و با دشمنی جدید و خطرناک به نام تحلیلگر روبهرو میشود.
۹. تونی ریدینگر
فیلمها:
«شگفتانگیزان» (The Incredibles)
- محصول: ۲۰۰۴
- کارگردان: برد برد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
«شگفتانگیزان ۲» (The Incredibles 2)
- محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: برد برد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
بسیاری از شخصیتهای سینمایی قسمت دوم انیمیشن «شگفتانگیزان» به دنبال تغییرات شگفتانگیز تکنولوژی در ۱۵ سال فاصلهی زمانی بین دو قسمت تغییر کردهاند؛ اگرچه این انیمیشن و سازندگان آن تمام تلاش خود را کردهاند تا شباهتهای مهم و حیاتی حفظ شوند. یکی از شخصیتهایی که نسبت به قسمت قبلی تغییر زیادی کرد، دوست وایولت، تونی بود. این شخصیت یکی از شخصیتهای فرعی داستان است که تنها دلیل حضورش در آن، نشان دادن افزایش تدریجی اعتماد به نفس وایولت است. تونیای که در «شگفتانگیزان ۲» میبینیم، شبیه به یک محصول جانبی از تونیای است که در «شگفتانگیزان» با او آشنا شدهایم.
سالها پیش وقتی که مراحل تولید انیمیشن «شگفتانگیزان» در حال پیشروی بود، انیمیشن سه بعدی تقریبا عرصهای جدید محسوب میشد و شکل دادن و خلق کردن هر شخصیت انیمیشنی چالشی بزرگ به همراه داشت. به نظر میآید در آن سالها سازندگان این انیمیشن تمام تمرکز خود را بر شخصیتهای اصلی گذاشتند و همین مسئله باعث شد در نهایت تونی تبدیل به شخصیتی عجیب و غریب و خندهدار شود که ویژگیهایی فراموشنشدنی دارد.؛ مانند پلکهایی که همیشه تا نیمه بسته شدهاند. در عوض وقتی که نوبت به ساختن «شگفتانگیزان ۲» رسید، خلق شخصیتهای انیمیشنی بسیار آسانتر شده بود و همین نکته باعث شد سازندگان قسمت دوم شمایلی قابل قبولتر و مناسبتر برای این شخصیت خلق کنند.
«شگفتانگیزان» محصول سال ۲۰۰۴ شرکت پیکسار، داستان خانوادهای از ابرقهرمانها را روایت میکند که مجبور شدهاند قدرتهای خود را مخفی نمایند. سالها بعد از این که استفاده از قدرتهای ابرقهرمانی ممنوع شده است و ابرقهرمانها مجرم محسوب میشوند، این خانواده زندگیای مانند مردم معمولی را از سر میگذرانند. اگرچه بعد از این که پرده از رخ دادن وقایعی توظئهآمیز برداشته میشود و ضد قهرمانی جدید متولد میگردد، آقای شگفتانگیز به کمک همسر خود، دختر آلاستی، و فرزندانش وایولت و دش در جهت نجات دادن دنیا و شکست دادن شرور ماجرا نیاز دارد.
قسمت دوم مجموعه فیلمهای «شگفتانگیزان» یعنی «شگفتانگیزان ۲» محصول سال ۲۰۱۸ داستان همان خانوادهی قسمت نخست را دنبال میکند که بعد از وقایع قسمت نخست حالا به عنوان ابرقهرمانها در حال جنگیدن با جرم و جنایت هستند. در دنیایی که به تازگی یکبار دیگر به حضور ابرقهرمانها احساس نیاز کرده است، ساختن اعتماد مهمترین چیز است. با وجود این، وقتی که دختر الاستی یعنی همسر آقای شگفتانگیز از یک توطئهی شیطانی پرده بر میدارد، خانوادهی ابرقهرمانها بیش از همیشه در معرض خطر قرار میگیرند و باید در حالی که خودشان را به دنیا ثابت میکنند و اعتماد آن را به دست میآورند، شرور مرگبار را هم از پیشرو بردارند.
۸. گلرت گریندلوالد
فیلمها:
«جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها» (Fantastic Beasts and Where to Find Them)
- محصول: ۲۰۱۶
- کارگردان: دیوید یتس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
«جانوران شگفتانگیز: اسرار دامبلدور» (Fantastic Beasts: The Secrets of Dumbledore)
- محصول: ۲۰۲۲
- کارگردان: دیوید یتس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
شمایل گریندلوالد بین دو فیلم از مجموعه فیلمهای «جانوران شگفتانگیز» دستخوش تغییر قابل توجهی شد. جانی دپ به دنبال مشکلات حقوقیای که با همسر سابق خود داشت، بعد از حضوری کوتاه پیدا کردن در قسمت نخست این مجموعه فیلمها و سپس ایفا کردن نقش ضد قهرمان اصلی در قسمت دوم، از مجموعه فیلمهای «جانوران شگفتانگیز» اخراج شد. فیلمسازان تلاش کردند تا بین شخصیتهای سینمایی متفاوت گریندلوالد ارتباطاتی برقرار کنند؛ مانند حفظ کردن سایه روشن نقرهای در موها. اگرچه، آنها در نهایت مجبور بودند به میزان پذیرش مخاطبان وابسته باشند؛ چرا که مدس میکلسن هم بازیگری قدرتمند است و به خوبی از عهدهی ایفای این نقش بر آمده. در نهایت این فیلم نتوانست در گیشه با موفقیت روبهرو شود.
علاوه بر اینها چهرهی گریندلوالد جوان که در «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت یک» (Harry Potter and the Deathly Hallows: Part 1) شاهد آن بودیم نسبت به فیلم «جانوران شگفتانگیز: جرمهای گریندلوالد» (Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald) محصول سال ۲۰۱۸ تغییرات زیادی کرده بود؛ از جمله تغییر رنگ چشم. در مجموعه فیلمهای «هری پاتر»، جیمی کمپبل باور و توبی رگبو به ترتیب ایفاگر شخصیتهای سینمایی گریندلوالد جوان و دامبلدور جوان بودند و در فیلم «جانوران شگفتانگیز: جرمهای گریندلوالد» به ترتیب جانی دپ و جود لاو نقش بزرگسالی این شخصیتها را ایفا کردند.
طی سال ۱۹۲۶ یک جانورشناس بریتانیایی به شهر نیویورک سفر میکند تا به تحقیقات خود در رابطه با موجودات جادویی ادامه دهد. او در آمریکا ناگهان در مییابد که درگیر ماجراهای خطرناکی با نوماج، نیروی قانونی جادوگری محلی و جادوگر خبیث، گریندلوالد شده است. در سومین و آخرین قسمت از مجموعه فیلمهای «جانوران شگفتانگیز» خطر گریندلوالد از همیشه برجستهتر میشود. برای شکست دادن او، آلبوس دامبلدور، جانورشناس بریتانیایی را همراه با چند تن دیگر از جادوگرها و ساحرههای بااستعداد استخدام میکند. تیم دامبلدور باید پیش از این که گریندلوالد نقشهاش را برای نابود کردن دنیای غیرجادویی عملی کند، او را متوقف سازند.
۷. ویکتوریا
فیلمها:
«گرگومیش» (Twilight)
- محصول: ۲۰۰۸
- کارگردان: کاترین هاردویک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰
«گرگومیش: خسوف» (The Twilight Saga: Eclipse)
- محصول: ۲۰۱۰
- کارگردان: دیوید اسلید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۱ از ۱۰
شمایل یکی از شخصیتهای سینمایی مجموعه فیلمهای «گرگومیش» به نام ویکتوریا در فیلمهای مختلف این مجموعه دستخوش تغییر میشود. مخاطبان این مجموعه فیلمها برای نخستینبار ویکتوریا را در فیلم «گرگومیش» میبینند و او سپس در فیلم «گرگومیش: خسوف» به عنوان ضد قهرمان اصلی به داستان باز میگردد. نکتهی جالب این است که وقتی بازیگر ایفاکنندهی نقش ویکتوریا نسبت به فیلم «گرگومیش» تغییر کرد، توجه زیادی به آن نشد. هنگامی که ریچل لفور نقش این شخصیت را در فیلم نخست این مجموعه ایفا کرد، سازندگان به این نتیجه رسیده بودند که ویژگیهای فیزیکی این شخصیت نیاز نیست سختگیرانه مورد توجه قرار گیرند و به همین دلیل آنها اجازه دادند این شخصیت موهای طلایی داشته باشند.
اگرچه در قسمت سوم برای ایفای این نقش بازیگری با موهای قرمز انتخاب شد تا ویژگیهای تشریحشده در کتاب، وفادارانه به تصاویر سینمایی بدل شوند. این وفادار ماندن به کتاب باعث شد که هنگام نبرد مهمی که بین ادوارد و ویکتوریا در میگیرد، هم خون بلا و هم موهای سرخ ویکتوریا تضادی زیبا با صحنهی پوشیده شده از برف ایجاد کنند. در نهایت اما این تغییر بازیگر ناگهانی به نفع فیلم تمام نشد و سازندگان آن مجبور شدند تصمیمگیری نهایی را به مخاطبان بسپارند. نقش ویکتوریا در قسمت سوم مجموعه فیلمهای «گرگومیش» را برایس دالاس هاوارد ایفا کرد.
مجموعه فیلمهای «گرگومیش» بر اساس کتابی به همین نام از استفنی میر ساخته شدهاند. این فیلمها داستان بلا سوان (کریستین استوارت) را دنبال میکنند که دیوانهوار عاشق ادوارد کولن (رابرت پتینسون) میشود و خیلی زود در مییابد که او یک خونآشام است. ادوارد هم بلافاصله دلباختهی بلا میشود. این دو عاشق باید با یکدیگر همکاری کنند و موانع موجود بر سر راهشان را یکی پس از دیگری از پیش رو بردارند.
سومین قسمت از مجموعه فیلمهای «گرگومیش» روایتگر داستان بلا سوان است در حالی که او با خطرات زیادی روبه رو میشود. یک خونآشام شیطانی که زن است، برای گرفتن انتقام خونین خود، شروع به کشتن انسانها میکند. در بین تمام این خطرات، بلا مجبور میشود بین عشق خودش، ادوارد و دوست خود، جیکوب بلک یکی را انتخاب کند؛ در حالی که میداند انتخابش ممکن است آتش جنگی قدیمی بین گرگینهها و خونآشامها را یکبار دیگر روشن کند.
۶. بو بیپ
فیلمها:
«داستان اسباببازی» (Toy Story)
- محصول: ۱۹۹۵
- کارگردان: جان لستر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
«داستان اسباببازی ۴» (Toy Story 4)
- محصول: ۲۰۱۹
- کارگردان: جاش کولی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
درست مانند «شگفتانگیزان»، شمایل شخصیتهای سینمایی مجموعهی انیمیشنی «داستان اسبابازی» هم با گذر زمان دستخوش تغییر شدند؛ چرا که در این فاصلهی زمانی، تکنولوژی انیمیشن پیشرفت چشمگیری نمود. با وجود آن چه گفته شد، شخصیتهایی مانند وودی، باز و سایر شخصیتهای اصلی تقریبا به طور کامل شبیه نسخههای قدیمی قسمت نخست هستند.
شمایل بو بیپ اما عامدانه نسبت به آخرین مرتبهای که مخاطبان او را در این مجموعهی انیمیشنی دیده بودهاند تغییرات زیادی کرده است. چرا که در «داستان اسبابازی ۴» او بیرون از اتاق خواب یک بچه زندگی میکند و در محلی دیگر اقامت دارد. هنرمندان پیکسار به شکلی هوشمندانه شمایل این شخصیت را تغییر دادند تا نشان دهند او چگونه بیشتر عملگرا شده است و با سبک زندگی سخت خود تطبیق یافته.
بو بیپ طی گذر کردن از مراحل مختلف زندگی خود و تغییرات محیطیاش به تدریج کلاه قدیمی خود را از دست داده است و برای خودش پاپیونی طراحی کرده. او دامن خود را هم عوض کرده است و آن را به نوعی شلوار تبدیل کرده. عصای او هم به واسطهی شکستگیهای متعدد در موقعیتهای مختلف، باندپیچی شده است. توضیح دادن بعضی از تغییرات ایجاد شده در این شخصیت دشوار است؛ مانند توضیح دادن این نکته که چرا لباس اصلی او به کلی تغییر کرده است. اگرچه به نظر میآید پرسیدن سوال خیلی هم کارساز نیست چرا که طراحان پیکسار تصمیم گرفتهاند در این زمینه آزادی عمل بیشتری به خودشان بدهند.
در نخستین فیلم از مجموعه فیلمهای «داستان اسباببازی» شرکت پیکسار، داستان وودی (تام هنکس) دنبال میشود؛ یک عروسک گاوچران که میترسد صاحبش او را جایگزین کند. والدین اندی برای او عروسک فضانوردی به نام باز لایتیر (تیم آلن) را خریداری میکنند و وودی احساس میکند لایتیر قرار است جای او را بگیرد. وودی که به واسطهی اضطراب هیجانزده شده است، خیلی سریع تمام عروسکها را جمع میکند و وارد ماموریتی علیه زمان میشود. او یکبار دیگر عروسکها را متحد میکند تا آنها را به صاحبشان برساند، پیش از این که به واسطهی اسبابکشی پیشرو، آنها برای همیشه تبدیل به اسباببازیهای گمشده شوند.
چهارمین قسمت از مجموعهی انیمیشنی «داستان اسباببازی» را جاش کولی کارگردانی کرده است. این قسمت چهارم دنبالهای مستقیم است برای «داستان اسباببازی ۳» محصول سال ۲۰۱۰. در این قسمت هم بازیگرانی مانند تام هنکس، تیم آلن و آنی پاتس صداپیشگی شخصیتهای سینمایی این مجموعهی انیمیشنی را بر عهده دارند. در «داستان اسباببازی ۴» محصول ۲۰۱۹ داستان وودی روایت میشود که نمیتواند با زندگی جدید خود به عنوان عروسک بانی کنار بیاید. اما از طرفی دیگر مجبور است اندی را ترک کند چرا که اندی قرار است به دانشگاه برود.
۵. واندا مکسیکوف
فیلمها:
«انتقامجویان: عصر اولتران» (The Avengers: Age of Ultron)
- محصول: ۲۰۱۵
- کارگردان: جاس ویدون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«دکتر استرنج در چند جهانیِ دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness)
- محصول: ۲۰۲۲
- کارگردان: سم ریمی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
مانند سایر بازیگران ایفاکنندهی شخصیتهای سینمایی دنیای مارول، شمایل واندا مکسیموف هم به تدریج کاملتر شد. این تغییرات الهامگرفته بودند از شمایل این ابرقهرمانها در دنیای کتابهای کمیک که به تدریج بیشتر مورد قبول و ستایش مخاطبان قرار گرفتند. واندا کار خودش در دنیای مارول را با یک ژاکت چرمی قرمز اغاز کرد که شباهت زیادی به شخصیت کتابهای کمیک نداشت. این ژاکت در فیلم «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War) و «انتقامجویان: جنگ بینهایت» (Avengers: Infinity War) تبدیل به کتی بلندتر شد و در کنار تغییر لباس او در این فیلمها رنگ موی او هم دچار تغییر شد.
وقتی او که یکی از مهمترین شخصیتهای سینمایی دنیای مارول است بعد از سریال «وانداویژن» (WandaVision) به دنیای فیلمهای سینمایی مارول بازگشت، حالا واندا تبدیل به اسکارلت جادوگری شده بود که در کتابهای کمیک آن را دیده بودیم و نسبت به واندایی که در قسمتهای قبلی این فیلمها حضور داشت به کلی متفاوت بود. به طور جالبی، نسخهای که از واندا در دنیای ایلومیناتی فیلم «دکتر استرنج در چند جهانیِ دیوانگی» دیدیم شباهتهای زیادی به شخصیت واندا در فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» داشت؛ حداقل رنگ موهای او دوباره مانند قبل شده بود. با وجود تمام نقاط ضعف فیلم «دکتر استرنج در چند جهانیِ دیوانگی» به عنوان یک فیلم، میتوان به تغییرات واندا در آن توجه کرد و تلاش کرد تا دلیل این تغییرات را دریافت.
در «انتقامجویان: عصر اولتران» قدرتمندترین ابرقهرمانهای زمین باید با یکدیگر متحد شوند و با تازهواردهایی به نامهای کوئیکسیلور و اسکارلت جادوگر همکاری کنند تا ضد قهرمان جدیدی به نام اولتران را مغلوب کنند. انتقامجویان باید با این شرور جدید که خط داستانیای مختص به خودش را دارد، در حالی که با درگیریهای درونی رو به رو هستند مواجه شوند.
کوئیکسیلور و اسکارلت جادوگر اگرچه ممکن است در ابتدا با انتقامجویان موافق نباشند و تونی استارک را مسئول مرگ والدین خود و خلق کردن این شرور جدید بدانند، اما در نهایت راهی ندارند جز همکاری با آنها و نابود کردن دشمن مشترک. «انتقامجویان: عصر اولتران» را جاس ویدون کارگردانی کرده و کوین فایگی تهیهکنندگی آن را برای استودیوی مارول بر عهده داشته. این فیلم ۱۳ آوریل ۲۰۱۵ منتشر شد. سه سال بعد، قسمت بعدی این مجموعه با نام «انتقامجویان: جنگ بینهایت» منتشر شد و یک سال بعد، فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» به اکران در آمد.
در فیلم «دکتر استرنج در چند جهانیِ دیوانگی» محصول استودیوی مارول، مارول نگاهی عمیقتر میاندازد به چندجهانی و دنیای ناشناخته. در این فیلم مجموعهای از نسخههای مختلف دوستان و دشمنان متفاوت، از جمله ایلومیناتی، به مخاطبان معرفی میشوند و نحوهی چگونگی ارتباط بین آنها برای مخاطبان توضیح داده میشوند.
این فیلم داستان استفان استرنج را دنبال میکند که دیگر جادوگر اعظم نیست. وقتی که یک هیولای ترسناک به نیویورک حمله میکند و سعی میکند دختری جوان به نام آمریکا چاوز را که متعلق به جهانی موازی است بدزدد، استرنج در مییابد که تبدیل به محافظ این دختر شده است. متاسفانه یکی از دشمنان جدید استرنج، یکی از متحدان قدیمی او یعنی واندا مکسیموف است. برای محافظت کردن از چاوز و متوقف کردن دیوانگی واندا، استرنج در جهانهای چندبعدی سفر میکند و به دنبال جواب میگردد. او در این جستوجوی خود واقعیتهای و دنیاهای موازی دیگری را پیدا میکند که دنیای مارول را به شکلی باورنکردنی گسترش میدهند.
۴. سارا کانر
فیلمها:
«نابودگر» (The Terminator)
- محصول: ۱۹۸۴
- کارگردان: جیمز کامرون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«نابودگر: پیدایش» (Terminator: Genisys)
- محصول: ۲۰۱۵
- کارگردان: آلن تیلور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
«نابودگر: سرنوشت تاریک» (Terminator: Dark Fate)
- محصول: ۲۰۱۹
- کارگردان: تیم میلر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
شمایل سارا اوکانر از «نابودگر» تا «نابودگر ۲: روز داوری» (Terminator 2: Judgment Day) تغییر میکند؛ در قسمت دوم، شخصیت سارا مدل مویی جدید دارد و لباسهایش به کلی تغییر کردهاند. اگرچه با وجود تمام این تغییرات هنوز هم میتوان او را شناخت. مشکل از جایی آغاز میشود که در فیلم سال ۲۰۱۵، این بار نقش سارا را امیلیا کلارک ایفا میکند و همانطور که انتظار میرود، اینبار سارا به کلی نسبت به فیلمهای قبلی تغییر کرده است.
تا جایی که به ترتیب زمانی وقایع مجموعه فیلمهای «نابودگر» مربوط است، این سارا همان سارایی است که سال ۱۹۸۴ در نسخهی اصلی او را دیدهایم؛ اگر بخواهیم از زاویهی ژنتیکی به داستان نگاه کنیم. این فیلم از مخاطبان میخواهد که انتخاب بازیگری جدید برای ایفای نقش سارا که یکی از اصلیترین شخصیتهای سینمایی این مجموعه فیلمها است را به عنوان بخشی از پروژهی بازسازی مجموعه فیلمهای «نابودگر» بپذیرند. این مجموعهی بازسازی شده قرار بود سارا را وارد مجموعهای جدید از ماجراجوییها در رابطه با سفر در زمان کند.
پروژهی بازسازی مجموعه فیلمهای «نابودگر» و فیلم «نابودگر: پیدایش» به کلی نابود شدند و این نابودی باعث شد که تغییر بازیگر سارا، تبدیل به یکی از دلایل نابودی این پروژه شود. لیندا همیلتون چند سال بعد دوباره به عنوان سارا به دنیای مجموعه فیلمهای «نابودگر» بازگشت؛ این بار با فیلم «نابودگر: سرنوشت تاریک». بیشک او نسبت به فیلمهای قبلی متفاوت است چرا که پیرتر شده است، اما بعضی از تغییرات عامدانه که روی او صورت گرفتهاند باعث شده چهرهی جدید او بسیار جذاب و متناسب با فیلم به نظر برسد.
در «نابودگر: سرنوشت تاریک» موهای سارا کوتاهتر شدهاند و ابزار جدیدتری دارد، همین ویژگیها به خوبی نمایانگر تکامل پیدا کردن این شخصیت طی سالهایی که به تنهایی با نابودگرها مبارزه میکرده است هستند. سارا یکی از بهترین شخصیتهای سینمایی فیلمهای علمی-تخیلی و اکشن است.
طی سال ۱۹۸۴، یک سرباز انسانی که وظیفه دارد تا یک ماشین کشتار را متوقف کند، همراه با این ماشین کشتار یا همان نابودگر، از سال ۲۰۲۹ به عقب فرستاده میشوند. این سایبورگ که آن را با نام نابودگر میشناسیم ماموریت دارد تا یک زن جوان را به قتل برساند و سرباز انسانی ماموریت دارد تا جلوی این اتفاق را بگیرد. این زن جوان سارا کانر است که فرزند متولد نشدهاش کلید رهایی بشریت در آینده است.
«نابودگر: پیدایش» بازسازی مجموعه فیلمهای «نابودگر» است که جیمز کامرون آنها را ساخته بود. فیلمنامهی این فیلم تشکیل شده است از بازنویسی وقایع فیلمهای قبلی. اینبار امیلیا کلارک سارا کانر است با این تفاوت که او میداند چرا کایل ریس در زمان به عقب فرستاده شده است. در این فیلم یک نسخهی قدیمیتر از رباتهای تی-۸۰۰ که باز هم نقش آن را آرنولد شوارتزنگر ایفا میکند به سارا کمک میکند تا مانع خیزش هوش مصنوعی شود.
«نابودگر: سرنوشت تاریک» ادامهای مستقیم است برای فیلم «نابودگر ۲: روز داوری». این فیلم هیچ توجهی به سایر فیلمهای مجموعه فیلمهای «نابودگر» که در این بین ساخته شدند ندارد و قصد دارد داستانی جدید برای شخصیتهای سینمایی این مجموعه فیلمها خلق کند. وقایع این فیلم چندین سال بعد از این که سارا کانر به طور موفقیتآمیزی توانسته است روز داوری را متوقف کند رخ میدهند. نابودگری جدید فرستاده شده است تا مقاومت را پیش از شکلگیری آن نابود کند. حالا سارا مجبور میشود با یکی از مدلهای قدیمی تی-۸۰۰ همکاری کند تا بتواند انتقام خود را بگیرد و از دنی راموس در مقابل حملات اسکاینت محافظت نماید.
۳. نیمفدورا تانکس
فیلمها:
«هری پاتر و محفل ققنوس» (Harry Potter and the Order of the Phoenix)
- محصول: ۲۰۰۷
- کارگردان: دیوید یتس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
«هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت دوم» (Harry Potter and the Deathly Hallows – Part 2)
- محصول: ۲۰۱۱
- کارگردان: دیوید یتس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
تغییر قیافهی تانکس توضیحات قابل قبولی دارد که در «هری پاتر و محفل ققنوس» فقط به شکلی کوتاه به آن اشاره میشود، در صورتی که بهتر بود این دلایل به طور کامل شرح داده میشدند. تانکس یک متامورف است که قابلیتی نایاب دارد؛ او میتواند موها و ویژگیهای چهرهی خود را تغییر دهد. از آن جایی که نقش او و رموس در فیلمها بسیار کاهش پیدا کردهاند، شیوهی تغییر این شخصیت سینمایی که میتوانست یکی از شخصیتهای سینمایی مهم مجموعه فیلمهای «هری پاتر» باشد، از یک فیلم نسبت به فیلم دیگر، خیلی مورد توجه قرار نگرفته است.
پوسترهای فیلم اما به خوبی توانایی تغییر چهرهی تانکس رابه تصویر میکشند. او در کتابهای منبع اقتباس مجموعه فیلمهای «هری پاتر» تقریبا در هر گردهمایی با مدل مویی مختلف با رنگی متفاوت ظاهر میشود. برای این که زحمات بخش طراحی لباس و چهرهپردازی کمتر شود او در هر فیلم از مجموعه فیلمهای «هری پاتر» مدل مویی متفاوت دارد.
او به جای هر مهمانی، در هر فیلم لباسی متفاوت میپوشد تا تغییرش به چشم بیاید. اگرچه وقتی که او مادر میشود، سبک پوششاش تغییر میکند و لباسهایش سادهتر میشوند. شاید برای درک بهتر این نکته بهتر بود عوامل سازندهی مجموعه فیلمهای «هری پاتر» کمی بیشتر به خودشان فشار بیاورند.
«هری پاتر و محفل ققنوس» پنجمین فیلم در مجموعه فیلمهای «هری پاتر» شرکت برادران وارنر است. این بار بعد از این که وزیر جادو از پذیرفتن بازگشت لرد ولدمورت سر باز میزند و شروع میکند به تحت کنترل در آوردن هاگوارتز، هری (دنیل رادکلیف)، هرماینی (اما واتسون) و ران (روپرت گرینت) ارتش دامبلدور را تشکیل میدهند تا بتوانند از خودشان دفاع کنند و ارتباط بین هری و دامبلدور را قویتر نمایند.
آخرین قسمت از مجموعه فیلمهای «هری پاتر» که بر اساس رمانهای شناختهشدهی «هری پاتر» ساخته شدهاند، داستان هری و متحدانش را روایت میکند که برای آخرین نبرد با لرد ولدمورت اماده میشوند. این فیلم داستان هری، هرماینی و ران را دنبال میکند در حالی که آنها به دنبال کردن و نابود کردن هارکروکسها ادامه میدهند تا بتوانند ولدمورت را نابود کنند. همهی اینها در حالی است که این جادوگر خبیث همراه با یارانش از همیشه به هاگوارتز نزدیکتر است. شخصیتهای سینمایی معرفی شده در مجموعه فیلمهای «هری پاتر» از به یادماندنیترین شخصیتهای تاریخ سینما هستند.
۲. الیزابت سوان
فیلمها:
«دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» (Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl)
- محصول: ۲۰۰۳
- کارگردان: گور وربینسکی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«دزدان دریایی کاراییب: مردهها قصه نمی گویند» (Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales)
- محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: یواخیم رانینگ، اسپن سندبرگ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
اضافه شدن الیزابت به پنجمین قسمت از مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» تصمیمی لحظهی آخری بود. از آن جایی که طرفداران این مجموعه فیلمها دوست داشتند یکبار دیگر این شخصیت را ببینند، سازندگان تصمیم گرفتند که او را برای دقایقی کوتاه به این فیلم اضافه کنند.
کیرا نایتلی با هواپیما به محل فیلمبرداری سفر کرد تا یک روز سر صحنهی فیلمبرداری باشد. شمایل الیزابت در این قسمت به خوبی نشان میدهد که او در دقایق آخر به فیلم اضافه شده است؛ رنگ موهای او نسبت به گذشته تغییر کرده است و او لباسی ساده پوشیده که به خوبی بازتاب دهندهی شخصیت او یا آن چه شخصیت او در فیلمهای گذشته بوده است، نیست.
همهی طرفداران این مجموعه فیلمها میدانند که الیزابت حتی وقتی که یک دزد دریایی نبود هم نمیشد از او به عنوان یک الگو در زمینهی انتخاب لباس تقلید کرد، اما اگر لباسهای او متفاوت میبودند و جواهرات او به شکل بهتری انتخاب میشدند، شخصیت الیزابت در این فیلم میتوانست به شخصیتی کاملا متفاوت تبدیل شود.
شاید بتوان لباس و جواهرات بدی که برای او انتخاب شدهاند را به گردن تغییر سلیقهی این شخصیت سینمایی بعد از گذشت چندین سال انداخت، اما تمام نواقصی که در رابطه با این شخصیت وجود دارند، تنها بخشی از ایرادهای فراوان پنجمین قسمت از مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» هستند. فیلمی که شخصیتهای سینمایی آن در سالهای گذشته دوست داشتنی و مورد قبول بودند.
«نفرین مروارید سیاه» فیلم آغازکنندهی مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» است. مجموعه فیلمهایی متشکل از مجموعهای از ماجراجوییهای فراطبیعی. طی سال ۱۷۲۰ میلادی، آهنگری به نام ویل ترنر با یک دزد دریایی به نام کاپیتان جک اسپارو همتیمی میشود تا معشوقهی خود را نجات دهد.
معشوقهی او دختر فرماندار، الیزابت سوان است. آهنگر و اسپارو باید این دختر را از دست یکی از متحدان سابق جک اسپارو که حالا تبدیل به موجودی نامیرا شده است نجات دهند. این فیلم با بودجهی ۱۴۰ میلیون دلاری ساخته شد و در نهایت توانست در گیشه بیش از ۶۵۴ میلیون دلار بفروشد.
پنجمین قسمت از مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» داستان هنری ترنر جوان را روایت میکند در حالی که او کاپیتان جک اسپارو را مجبور میکند تا در مسیر نجات دادن پدرش، ویل ترنر، از نفرین داچمن پرنده نجات دهد. در این مسیر آنهادر مقابل یک روح شکارچی دزدان دریایی به نام کاپیتان سالازار قرار می گیرند که جک اسپارو با او گذشتهای ناگفته دارد.
اسپارو برای نجات دادن دوست قدیمی خود و رساندن دوبارهی او به فرزندش، باید با گذشتهی خود مقابله کند. این قسمت از مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» با بودجهی ۳۲۰ میلیون دلاری ساخته شد و در نهایت توانست بیش از ۷۹۵ میلیون دلار بفروشد. کاپیتان جک اسپارو یکی از بهترین شخصیتهای سینمایی تاریخ سینما است و بسیاری او را تنها دلیل موفقیت مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» میدانند.
۱. هیکاپ
فیلمها:
«چگونه اژدهای خود را آموزش دهید» (How to Train Your Dragon)
- محصول: ۲۰۱۰
- کارگردان: دین دیبلاس، کریس سندرز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«چگونه اژدهای خود را آموزش دهید ۲» (How to Train Your Dragon 2)
- محصول: ۲۰۱۴
- کارگردان: دین دیبلاس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
شمایل هیکاپ که یکی از بهرتین شخصیتهای سینمایی انیمیشنی است در این دو فیلم متفاوت میباشد؛ این تغییرات از طرفی نشاندهندهی تغییرات شخصیتی هیکاپ هستند و از طرفی دیگر به تغییرات نقش اجتماعی او در دهکدهاش اشاره میکنند. در قسمت نخست «چگونه اژدهای خود را پرورش دهید»، هیکاپ قرار است ضعیفترین بچهی کل قبیله باشد و به همین دلایل طراحی او نشاندهندهی متفاوت بودن و بیعرضه بودن او است.
در دومین فیلم اما هیکاپ پنج سال بزرگتر شده است. او حالا یک اژدها سوار درجه یک است و لقب افتخار قبیلهی برک را به او دادهاند. قد او بلندتر شده است، هیکلش حجیمتر شده است و تجهیزات بسیار بیشتری نسبت به قسمت اول در دسترس او قرار گرفتهاند.
آسترید و سایر وایکینگهای جوان هم در فیلم دوم دچار تغییر شدهاند؛ هر چه نباشد آنها هم رشد کردهاند. علاوه بر افزایش سن، بهبود پیدا کردن برنامههای رایانهای در راستای انیمیشنسازی در سال ۲۰۱۴ نسبت به سال ۲۰۱۰ هم در رابطه با تغییر شمایل این شخصیتهای سینمایی انیمیشنی بیتقصیر نیست.
طراحی جدید شخصیت آسترید به خوبی نشان میدهد که او حالا چقدر کمتر به حرفهای دیگران اهمیت میدهد. او حالا همیشه با استورمفلای پرواز میکند و نسبت به فیلم اول با اطرافیانش مهربانتر است. در مجموع باید گفت تغییراتی که در فیلم «چگونه اژدهای خود را آموزش دهید ۲» نسبت به فیلم «چگونه اژدهای خود را اموزش دهید» ایجاد شدهاند، از بهترین تغییرات ایجاد شده در شخصیتها طی فیلمهای مختلف یک مجموعه هستند و به خوبی تغییرات درونی این شخصیتها را بازتاب میدهند.
«چگونه اژدهای خود را آموزش دهید» یک فیلم انیمیشنی محصول سال ۲۰۱۰ است که وقایع آن در دنیای وایکینگی برک رخ میدهند. در این دنیا مخاطب با هیکاپ، پسر رئیس قبیله آشنا میشود؛ پسری بیعرضه که با یک اژدها دوست میشود. روش هیکاپ به تدریج سنتهای روستا را که در آن آنها اژدهاها را به بردگی میگرفتند، کنار میزند و وایکینگها را وارد مراحل تازهای از زندگی با اژدهاها میکند.
«چگونه اژدهای خود را آموزش دهید ۲» یک انیمیشن ماجراجویانه و کمدی است که ادامهی داستان هیکاپ و دوستانش را تعریف میکند. در این قسمت هیکاپ و بیدندان وارد ماجراهای جدیدی میشوند و جهانهای تازهای را کشف میکنند. وقتی که هیکاپ و بیدندان غاری پر از اژدهاهای جدید و یک اژدهاسوار مرموز را پیدا میکنند، خیلی زود مجبور میشوند تمام یاران خود را متحد کنند و یک شکارچی اژدهای بیرحم را شکست دهند؛ این شکارچی شروری است که میتواند آزادی و امنیت تمام اژدهاها را برای همیشه از بین ببرد.
منبع: خبرآنلاین