۶ اژدهای بدون صاحب در سریال خاندان اژدها
از اژدهایان آشنایی مانند سی اسموک و ورمیثور گرفته تا موجودات افسانه ای از جمله کانیبال، اینها اژدهایان بی سواری هستند که می توانند نتیجه جنگ داخلی تارگرین ها موسوم به رقص اژدهایان را تغییر دهند.
اوضاع در سریال اسپینآف پیش درآمدی خاندان اژدها ، در حال داغ شدن است، در حالی که سبزجامگان و سیاه جامگان اکنون برای ادعای تاج و تخت آهنین مقابل هم صف آرایی کرده اند. در حالی که هر دو طرف در حال حاضر متحمل ضربات و ضایعه هایی قابل توجهی شده اند، مبارزه رسماً در شدیدترین شکل ممکن به آسمان کشیده شده است و اکنون بین اژدهایان برقرار است.
در حالی که هر یک از طرفین به تلاشهای خود روی زمین برای جلب حمایت سایر خاندان های بزرگ و به تصرف درآوردن قلمروهای حیاتی در سراسر وستروس ادامه میدهند، سیاه جامگان به شدت به اژدهایان بیشتری نیاز دارند تا در این نبرد بیرحمانه شانسی برای پیروزی داشته باشند.
دراگون استون خانه چندین اژدهای وحشی و سابقاً دارای سوار است که میتوانند نقش مهمی در نقشههای سیاه جامگان داشته باشند، و با وجود چند دانه اژدها (فرزندان نامشروع تارگرین ها) و اژدهایان بدون سوار که از قبل وارد داستان شدهاند، میتوان گفت که اژدهایان بیشتری به این نبرد سهمگین برای بدست آوردن تخت آهنین خواهند پیوست.
از اژدهایان آشنایی مانند سی اسموک و ورمیثور گرفته تا موجودات افسانه ای از جمله کانیبال، اینها اژدهایان بی سواری هستند که می توانند نتیجه جنگ داخلی تارگرین ها موسوم به رقص اژدهایان را تغییر دهند.
۶- کانیبال
کانیبال یا همجنس خوار پیرترین و بزرگ ترین اژدهای وحشی است که در آتشفشان، موسوم به دراگون مونت، که در سمت شرقی دراگون استون قرار دارد، زندگی می کند. او به عنوان اژدهای سیاهی به سیاهی زغال سنگ با چشمان سبز تشنه به خون توصیف می شود که هر کسی را که تلاش می کند او را از آنِ خود کند دچار وحشت خواهد کرد.
کانیبال به خاطر تغذیه از اژدهایان مرده و همچنین تخم های تازه متولد شده و حتی تخم های اژدها به این نام معروف شده است. سن دقیق او مشخص نیست، اما برخی معتقدند که او قبل از رسیدن تارگرین ها، در دراگون استون زندگی می کرده است.
آشیانه این اژدها با استخوان های کسانی پوشیده شده است که موفق به سوار شدن بر پشت او نشده اند، موضوعی که به او شهرت مرگباری می بخشد که هرکسی از جمله تارگرین ها را مجبور می کند از نزدیک شدن به او خودداری کنند.
در کتاب آتش و خون نوشته جرج آر آر مارتین، هیچ کس در رام کردن این هیولای ترسناک موفق نبوده است و هر فردی که تلاش می کند او را اهلی کند در این فرآیند کشته می شود. از آنجایی که مشخص شده است سریال خاندان اژدها برخی از خطوط داستانی کتاب اورجینال را تغییر می دهد، ممکن است که کانبیال بتواند در قسمت های آینده این سریال نقشی داشته باشد، اما با توجه به شهرت مرگبار کانیبال، بعید است که کسی ادعای او را داشته باشد.
اما این اژدها، حتی اگر بدون سوار بماند، باز هم میتواند در داستان ظاهر شود چه برای بلعیدن کسی که قصد رام کردنش را داشته باشد و چه تنها برای خوردن اژدهایان زنده یا مرده دیگر. در هر صورت، کانیبال یکی از ترسناک ترین اژدهایانی است که می تواند حریف شایسته ای برای ویگار باشد، اما فارغ از هر نقش احتمالی که در رقص اژدهایان ایفا کند، بسیاری از طرفداران امیدوارند که این اژدهای غول پیکر را در ادامه سریال خاندان اژدها ببینند.
۵- سی اسموک
سی اسموک یک اژدهای نقرهای-سفید جوان است و با وجود اینکه یکی از کوچکترین اژدهایان در میان همنوعانش در سریال است، هنوز قادر به جنگیدن در جنگ هست. بینندگان سریال از قبل با سی اسموک آشنا شده اند، اژدهایی که با همسر اول رینیرا تارگرین، لینور ولاریون پیوند داشت، اما از زمان خروج لینور از داستان و تصور مرگ وی، سی اسموک بدون سوار باقی مانده و در حال حاضر در دراگون استون زندگی می کند.
شرایط پیرامون سی اسموک هنوز نامشخص و مبهم است و بسیاری از طرفداران از خود می پرسند، از آنجایی که لینور هنوز اساساً است، آیا سی اسموک می تواند توسط شخص دیگری رام شود؟ و چرا وی سرنوشت سوار خود را دنبال نکرد و با او همراه نشد؟
برخی از طرفداران بر این باورند که رفتار ناآرام اخیر سی اسموک نتیجه اتفاقی برای لینور است، اما در کتاب مارتین، لینور کشته میشود، اتفاقی که راه را برای یک دانه اژدها به منظور سوار شدن بر سی اسموک باز می کند. هرچه که شورانرهای سریال برای ادامه خاندان اژدها در نظر داشته باشند، طرفداران برای مدت کوتاهی با سوارکار جدید سی اسموک، آدام اهل هال، که پسر نامشروع لرد کورلیس ولاریون است، آشنا شده اند. از آنجایی که سی اسموک در این فصل به سریال بازگشته است، احتمالاً توسط یک دانه اژدها رام می شود، و با توجه به اینکه او قبلاً تجربه اندکی از جنگ و نبرد فیزیکی دارد، می تواند یک مکمل مهم برای نیروهای سیاه جامگان باشد.
۴- گری گوست
گری گوست یکی دیگر از اژدهایان وحشی مستقر در دراگون استون است که هرگز توسط کسی رام نشده است، اما برخلاف کانیبال، گری گوست یا هیولای خاکستری، یک اژدهای خجالتی است و از انسان ها دوری می کند.
این اژدها نام خود را به دلیل رفتار گریزان از انسان و همچنین رنگ خاکستری مایل به سفید کم رنگش به دست آورده است که به او اجازه می دهد بدون دردسر در ابرها مخفی شود. برخی توانستهاند نگاهی اجمالی نسبت به این موجود باشکوه داشته باشند در حالی که بر فراز دریای باریک پرواز میکند، جایی که معمولاً آنجا شکار می کند و عمده غذایش را ماهی تشکیل می دهد. مشخص نیست که گری گوست چند ساله است، اما گمان میرود که او در این برهه از رقص اژدهایان، یک اژدهای جوان محسوب می شود.
برخلاف برخی از اژدهایان دیگر، گری گوست هرگز توسط یک اژدها سوار رام نشده است، عمدتاً به این دلیل که هیچ کس هرگز نمی تواند او را پیدا کند. حتی با وجود اینکه مردم می دانند او کجا زندگی می کند، این اژدها به ندرت در انظار عمومی ظاهر می شود که او را به یکی از دشوارترین اژدهایان برای اژدهاسواران تبدیل می کند.
با توجه به وقایع کتاب مارتین، آلین اهل هال در ابتدا به دنبال گری گوست می گردد، اما هرگز نمی تواند این جانور مرموز را بیابد و در نهایت به سراغ اژدهای دیگری می رود. با توجه به ماهیت غیرقابل پیشبینی گری گوست و شهرت او در زمینه دوری از انسانها، سخت است بگوییم که آیا یک دانه اژدها در این سریال او را رام خواهد کرد یا خیر، اما اگر این اتفاق رخ دهد، استتار طبیعی و انرژی و سرعت جوانی او میتواند باعث تغییر شرایط در میدان نبرد به سود سیاه جامگان شود.
۳- سیلور وینگ
سیلور وینگ یکی از مسن ترین اژدهایی است که اولین بار با ملکه آلیسان تارگرین، مادر پرنسس آلیسا تارگرین و مادربزرگ ویسریس و دیمون تارگاین پیوند خورد. طبق افسانه ای در کتاب Fire & Blood، سیلور وینگ از تخمی بیرون آمد که توسط خواهرش، رینا، در گهواره آلیسان گذاشته شده بود.
سیلور وینگ یکی از اژدهایانی بود که به وینترفل پرواز کرد و از عبور از دیوار بزرگ خودداری کرد، و به طور خلاصه در اپیزود اول فصل دوم سریال خاندان ازدها به نام «پسری برای یک پسر» به آن اشاره شد. پس از مرگ آلیسان، سیلور وینگ به دراگون استون بازگشت و بدون سوار ماند.
بینندگان خاندان اژدها از قبل با سوارکار احتمالی جدید سیلور وینگ، اولف وایت یا اولف سفید، که اولین حضور خود را در فصل ۲، قسمت ۳ سریال با عنوان آسیاب سوزان داشت، آشنا شده اند. در حالی که اولف سفید دودمان مخفی خود را برای چندین نفر دیگر در میخانه ای در کینگز لندینگ فاش می کند، و علیرغم ادعای او مبنی بر اینکه برادر ناتنی ویسریس و دیمون است، پدر وی در کتاب Fire & Blood ناشناخته باقی می ماند.
وایت در نهایت به دراگون استون سفر می کند، جایی که با موفقیت با سیلور وینگ ارتباط برقرار کرده و این موجود با تجربه را وارد نبرد می کند. از آنجایی که وایت در سریال معرفی شده است، احتمال زیادی وجود دارد که سیلور وینگ نیز وارد داستان شود، و اگر ادامه روایت سریال به روایت کتاب مارتین وفادار بماند، سیلور وینگ و اژدها سوار جدیدش مطمئناً خیلی چیزها را در نبرد رقص اژدهایان تغییر خواهند داد.
۲- شیپ استیلر
شیپ استیلر یا گوسفند دزد به عنوان یک اژدهای وحشی لاغر اندام و قهوهای گلی توصیف میشود که او نیز در دراگون استون در غارهای دراگون مونت زندگی میکند و نام خود را به خاطر دزدیدن گوسفندان از چوپانها، بدون آسیب رساندن به افراد، به دست آورده است.
سن این اژدها نامشخص است، اما اعتقاد بر این است که او در اوایل سلطنت پادشاه جهریس تارگرین اول از تخم خود بیرون آمده است و یک اژدهای جوان در نظر گرفته نمی شود. گوسفند دزد به شکار مکرر در اطراف جزیره در خلیج بلک واتر، دریفت مارک، و وندواتر، که رودخانه ای در جنوب شرقی کراونلندز است، معروف است.
شیپ استیلر برای چندین دهه بدون سوار باقی مانده که در نهایت برقراری ارتباط با او را برای هر کسی دشوارتر کرده است. در Fire & Blood، شیپ استیلر بیش از سه اژدهای بی سوار دیگر، افرادی را که قصد داشتند او را اهلی کنند را کشته است، اما در نهایت، او با یک زن جوان بی باک اهل دریفت مارک به نام نتلز پیوند برقرار کرده و رام او می شود.
نتلز توانست با گذاشتن هر روز گوسفند مرده ای برای این اژدها، او را رام کند که باعث شد این اژدها به حضور او عادت کرده و سرانجام به او اجازه داد سوارش شود. در حالی که مشخص نیست که نتلز به داستان سریال خاندان اژدها معرفی خواهد شد یا خیر، این بدان معنا نیست که ظاهر شدن شیپ استیلر در سریال کاملاً منتفی است.
۱- ورمیثور
ورمیثور، معروف به خشم برنزی، سومین اژدهای وحشی در دراگون استون است که اولین سوارش عموی ویسریس و دیمون، پادشاه جهریس تارگرین اول بوده است. گفته میشود که ورمیثور مانند سیلور وینگ از تخمی بیرون آمده که توسط خواهر جهریس، رینا، در گهواره او قرار داده شده بود، که منجر به نزدیک شدن این دو اژدها به هم در طول سالها شد.
در حالی که ورمیثور یک اژدهای ترسناک بود که به دلیل جثه بسیار غول پیکرش شناخته میشد، او به طرز شگفتانگیزی با حضور در کنار انسان ها راحت بوده و حتی هر کسی را که تلاش میکند سوارش شود را میپذیرد (اما این بدان معنا نیست که او چند شخص شجاع و نگون بخت را کباب نکرده است).
طرفداران سریال به یاد خواهند داشت که در اپیزود پایانی فصل اول، به نام «ملکه سیاه»، برای لحظاتی کوتاه ورمیثور را دیدند، زمانی که دیمون تارگرین که به آرامی به این هیولا نزدیک میشود در حالی که یک آهنگ اژدهای به زبان والیریایی علیا را میخواند تا این اژدها را آرام کند.
به غیر از ویگار، ورمیثور یکی از بزرگترین اژدهایان باقیمانده در داستان است، و اگر یک اژدهاسوار جدید بتواند او را رام کند، یک مزیت بزرگ برای سیاه جامگان خواهد بود. طبق آنچه در کتاب Fire & Blood آمده، یک دانه اژدها، به نام هیو همر، موفق به رام کردن و کنترل ورمیثور می شود و سوار بر آن برای سیاه جامگان خواهد جنگید.
از آنجایی که سریال قبلاً شخصیت هیو همر با بازی کیران بیو را در فصل اخیر معرفی کرده است، تقریباً قطعی به نظر می رسد که ورمیثور نیز به جنگ داخلی موسوم به رقص اژدهایان ملحق خواهد شد.
منبع: روزیاتو