اژدهایان سریال «خاندان اژدها» از بدترین تا بهترین
بعضی اژدهایان مانند ورمیتور بدون سوار هستند و بیش از هرچیز نشاندهندهی تاریخچهی اژدهایان میباشند. بعضی دیگر مانند سیراکس ویژگیهایی دارند که بازتابدهندهی سوارانشان هستند. هر اژدها ویژگیهای شخصیتی خودش را دارد و قدرت و توانایی خود را به شکلهای مختلفی به تصویر میکشاند.
دنیای «بازی تاج و تخت» (Games of Thrones) پر بود از افسانههای اژدهایان و کسانی که با آنها سواری میکردند. «خاندان اژدها» (House of the Dragon) در دنیای اژدهایان عمیقتر میشود و نشان میدهد که چگونه این موجودات طی چندین نسل دنیای وستروس را تحت تاثیر قرار دادهاند. هر اژدها بازتابندهی بعضی از جنبههای شخصیتی سوار مورد احترام خودش است.
اژدهایان سریال «خاندان اژدها» همچنین نماد قدرت در این دنیا هم هستند. اگرچه ممکن است آنها از نظر اخلاقی خنثی و بیطرف باشند، اما سواران آنها میتوانند تقریبا برای دستیابی به تمام هدفهایشان از آنها استفاده کنند؛ چه این اهداف خوب باشند و چه بد.
اژدهایان سریال «خاندان اژدها» نشاندهندهی بهترین و بدترین تاثیرات سوارانشان بر جهان اطراف هستند. اگرچه ممکن است داستانهای این سریال از منبع داستانی یعنی رمانها متفاوت باشند، اما مشخص است که اژدهایان بر فرهنگ و وقایع وستروس تاثیرات فراوانی میگذارند.
بعضی اژدهایان مانند ورمیتور بدون سوار هستند و بیش از هرچیز نشاندهندهی تاریخچهی اژدهایان میباشند. بعضی دیگر مانند سیراکس ویژگیهایی دارند که بازتابدهندهی سوارانشان هستند. هر اژدها ویژگیهای شخصیتی خودش را دارد و قدرت و توانایی خود را به شکلهای مختلفی به تصویر میکشاند.
۱۰. کاراکسس
- اژدهای تهدیدکننده
در سریال «خاندان اژدها» دیمون (مت اسمیت) سوار کاراکسس است. از نظر فیزیکی کاراکسس که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است، اژدهایی بلند میباشد که چشمهای زرد و رنگ سرخ دارد. نام دیگر این اژدها بلاد ویرن است. کاراکسس نقشی حیاتی در بسیاری از ماجراجوییهای دیمون ایفا میکند و به خوبی شخصیت تهدیدکنندهی دیمون را بازتاب میدهد.
حضور کاراکسس به اندازهای قدرتمند است که اوتو هایتاور (ریز آیفانز) را راضی میکند که هنگام رویارویی با دیمون در دراگوناستون عقب نشینی کند. این اژدها بارها ثابت کرده است که یکی از تهدیدکنندهترین وخطرناکترین اژدهایان حاضر در این سریال است.
با وجود آن چه گفته شد، کاراکسس محدودیتهای خاصی دارد که بر تواناییهایش تاثیر میگذارد. برای مثال در اوج نبرد با کربفیدر (دانیل اسکات-اسمیت) کاراکسس گمراه میشود و به شکلی ناخواسته دیمون را زخمی میکند.
با این حال کاراکسس که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد، در موقعیتهای مختلف توانسته است دشمنان دیمون را از سر راه او بر دارد. در «خاندان اژدها» کاراکسس به خوبی انرژی وصفناپذیر دیمون را به تصویر میکشاند و همراه با او وارد ماجراجوییهای مختلف میشود. این اژدها نقش مهمی در پیروزیهای این شخصیت دارد.
۹. ورمکس
- اژدهای دانشآموز
ورمکس یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است که عادت داشت در آسمان پرواز کند. این اژدها به جاکاریس (هری کالت) پیوند خورده است. ورمکس فقط یک یا دو بار در فصل اول «خاندان اژدها» دیده شد، اگرچه او نقشی حیاتی در شکلگیری شخصیت جاکاریس دارد. علاوه بر یاد گرفتن چگونگی ساخت آتش، ورمکس موفق میشود توانایی شفا بخشیدن را هم یاد بگیرد.
رنگ پوست ورمکس سبزی متفاوت است و بالهای او سایههایی نارنجی دارند. داستان ورمکس دربارهی چگونگی آموزش دیدن اژدهایان و چگونگی پیوند یافتن آنها با سوارانشان به مخاطبان بینش میدهد.
تماشای جاکاریس و ورمکس و چگونگی پیوند خوردن آنها با یکدیگر به خوبی نشان میدهد که انسانها چه نگاهی به اژدهایان دارند و چگونه آنها را بخشی از خودشان میدانند. این ارتباط بین انسانها و اژدهایان یکی از مهمترین جنبههای سریال «خاندان اژدها» است. در این سریال اژدهایان و ارتباط آنها با انسانها نقشی کلیدی دارند و اگر به آنها پرداخته نمیشد چیز زیادی برای تعریف کردن باقی نمیماند.
ورمکس به جاکاریس اجازه میدهد رشد کند و رشد کردن جاکاریس باعث میشود ورمکس بتواند بهتر با او ارتباط برقرار نماید. ورمکس یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است که طرفداران زیادی دارد و اگرچه حضوری کوتاه در این سریال داشته است، اما تاثیر زیادی بر روند وقایع گذاشته.
۸. ورمیتور
- اژدهای سالخوزده
نام دیگر ورمیتور،خشم برنزی است. او سالخوردهترین اژدهای زنده است و در زمان «خاندان اژدها»، بزرگترین اژدهای دنیا. جاریس اول، پادشاه تارگارین تا زمان مرگ خود، سوار او بوده است. دنیای «بازی تاج و تخت» سرشار است از اژدهایان باستانی که ورمیتور یکی از ضروریترینها در بین آنها است.
این اژدها به شکلی کوتاه در «خاندان اژدها» دیده میشوند، زمانی که دیمون در مقبرهی این اژدها به دیدارش میرود. در همین لحظات کوتاه، این دو شخصیت با یکدیگر پیوندی قدرتمند شکل میدهند. ورمیتور با وجود حضور کوتاهش موفق میشود جذابیت دنیای اژدهایان را چندین برابر کند.
تماشای این اژدها که به آواز خواندن دیمون به شکلی قدرتمند واکنش نشان میدهد بازتابدهندهی این نکته است که اژدهایان همیشه بخشی از داستان تارگرینها بودهاند. این حقیقت که ورمیتور بسیار باستانی است و بسیار تاریخی، اثباتکنندهی ریشههای قدیمی این داستان فانتزی است.
حضور ورمیتور یادآورندهی این نکته است که این موجودات میتوانند تا چه اندازه باعث کوچک به نظر رسیدن انسانها شوند. در حالی که دیمون جاهطلبیهای خودش را دارد، با این حال هنوز مجبور است در مقابل این اژدهای باستانی که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد فروتن و سر به زیر باشد.
۷. سانفایر
- اژدهای طلایی
سانفایر رنگ طلایی دارد و در برابر تابش خورشید بسیار خیرهکننده است. سوار او آگون دوم (تام گلین-کارنی) است. طی سریال «خاندان اژدها» سانفایر حضوری کوتاه دارد و اعضای خاندان تارگرین چندین بار به نام او اشاره میکنند.
سانفایر آگون را بین سرزمین پادشاهی و هایتاید جابهجا میکند و در غیر اینصورت در صفحهی تلویزیون دیده نمیشود. در کتاب، سانفایر علاوه بر رنگ طلایی خاص خود، میتواند با نفسش آتش طلایی تولید نماید. سانفایر بازتابدهندهی همهی آن چیزی است که گرینها نمایندهی آن هستند و همین نکته باعث میشود که حضورش قانعکننده باشد.
رابطهی سانفایر با آگون دوم نشاندهندهی شخصیت متفاوت سوار او است؛ مردی که به هیچ چیز اهمیت نمیدهد و میگذارد وقایع مسیر سرنوشت را طی کنند. تمام اژدهایان کاملا با داستان سوارانشان گره خوردهاند. این حقیقت که آگون سوار سانفایر است به خوبی نشان میدهد که او اولویتهای دیگری به جز کشورگشایی دارد.
سانفایر که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است بسیار متفاوت میباشد و میتوان آن را بخشی جداییناپذیر از دوران حکومت آگون دوم دانست. تا به اینجا، سانفایر فقط نقشی کوتاه در داستان پیشزمینهای آگون دوم داشته است.
۶. سیسموک
- اژدهای تنها
سوار سیسموک لینور والرین (جان مکمیلان) است. سیسموک اژدهایی رنگپریده و نقرهای است. در «خاندان اژدها» سیسموک نقشی حیاتی در پیروزی در چندین نبرد دارد. یکی از نبردهایی که والرینها به واسطهی حضور این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است توانستند در آن به پیروزی برسند، نبرد بلاداستون بود.
در این نبرد، او علاوه بر مسبب پیروزی شدن، دیمون که زخمی شده بود را هم نجات داد. سیسموک وقتی که لینور با راینیرا (میلی آلکاک و اما دارشی) ازدواج میکند، معرفی میگردد. از آن جایی که لینور مرگ خودش را جعل کرده است، سیسموک بیسوار مانده.
اگرچه ممکن است سیسموک یکی از اژدهایان جوان باشد، اما به خوبی نشان داده که تا چه اندازه قدرتمند است. در مقایسه با برادرانش، سیسموک بسیار جوانتر است و این به معنای آن است که این اژدها تواناییهای بالقوهی فراوانی دارد که انتظار بالفعل شدن را میکشند.
این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» می باشد نشان داده که میتواند محافظ خوبی باشد و ارادهی سوار خود را به بهترین شکل ممکن عملی کند. او ارتباطی قدرتمند با لینور دارد که به آسانی نمیتوان آن را از بین برد. «خاندان اژدها» میتوانست داستان لینور و سیسموک را تغییر دهد و یا به آسانی این اژدهای قدرتمند را به دنیای اژدهایان بازگرداند.
۵. دریمفایر
- اژدهای محافظ
بخش زیادی از داستان دریمفایر پیش از وقایع سریال «خاندان اژدها» رخ داده است، با این حال او بخش مهمی از داستان راینیرا و خانوادهاش است. راینیرا یکی از تخمهای دریمفایر را انتخاب میکند تا آن را در گهوارهی همخون متولد نشدهاش بگذارد. همین تخم بعدتر توسط دیمون دزدیده میشود و راینیرا را با عمویش روبهرو میگرداند.
ایموند تارگریان (ایوان میتچل) هم تلاش میکند تا یکی از تخمهای دریمفایر را بردارد اما دریمفایر او را فراری میدهد. آن چه دریمفایر را تا این اندازه قابل احترام میکند، نترس بودنش در راستای حفاظت از تخمهایش است. او اژدهایی است که برای محافظت از تخمهایش هر کاری میکند و از هیچچیز نمیترسد.
اگرچه دریمفایر در مقایسه با بسیاری از اژدهایان دیگر ممکن است نقش خیلی مهمی در داستان نداشته باشد، با این حال در زمینهی بقا پیدا کردن اژدهایان بیشک نقشی بسیار حیاتی دارد. کاملا مشخص است که او اهمیت فراوان تخمهایش را درک میکند؛ چرا که او از آنها محافظت میکند.
او میتواند تعیین کند که چه کسی میتواند به این موجودات دسترسی داشته باشد و این تعیینکندگی او میتواند آیندهی وستروس را تغییر دهد. او همان محافظی است که تخمهایش به آن نیاز دارند. این اژدها بقا را به نسل اژدهایان هدیه میدهد و مطمئن میشود که هر کسی نتواند با یک تخم اژدها از زیر دستانش فرار کند.
۴. آرراکس
- اژدهای تراژیک
لوکریس (الیوت گریهالت) با آرراکس پیوند خورده بود. در فصل نخست سریال «خاندان اژدها» لوکریس سوار بر آرراکس به سمت استورمز اند پرواز میکند تا از وفاداری خاندان باراتیون مطمئن شود. هنگامی که آرراکس و لوکریس قصد ترک کردن میکنند، اسیر یک طوفان میشوند. واگار و ایموند که برای اطمینان یافت از اعتماد گرینها در استورمز اند بودهاند هم اسیر همین طوفان میشوند.
واگار، آرراکس و لوکریس را میکشد و این وقایع فاجعهبار در نهایت منجر به جنگی خونین میشود. آرراکس که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد، همراه با سوارش به واسطهی یک بلای طبیعی و سپس خیانت انسانی تلف میشوند و وقایعی که به دنبال این تلف شدن پیش میآیند کاملا تراژیک هستند.
اگرچه آرراکس ممکن است یکی از اژدهایان کوچکتر سریال «خاندان اژدها» باشد، با این حال، این حقیقت که او در کنار لوکریس کشته شده است، پیامی شوکهکننده به تمام دنیا فرستاد. اگرچه او فقط برای مدتی کوتاه نشان داده شد، پیوندش با لوکریس اما کاملا واضح بود. مرگ او بسیار تراژیک بود چرا که در نهایت منجر به درد و رنج فراوانی شد. مرگ آرراکس بازتابدهندهی نواقص فراوان خاندان تارگرینها است. این خانواده نمیتواند با این مرگ کنار بیاید و در نهایت تصمیم میگیرد وارد جنگی شود که چندین هزار نفر به واسطهی آن به کام نابودی کشیده میشوند و با درد و عذاب میمیرند.
۳. ملیس
- اژدهای حماسی
نام دیگر ملیس ملکهی سرخ است. ملیس با شاهزاده راینیز (ایو بست) پیوند خورده است. نام مستعار او ارجاعی است به رنگ پوست سرخ متفاوتاش. راینیز، ملیس را وقتی که در سیاهچال اژدها طی دوران آگون دوم به زنجیر بسته شده بود نجات داد. هنگامی که راینیز از بند اسارت خودش گریخت سوار بر ملیس به فرار خود ادامه داد.
ملیس نقشی حیاتی در به خانه باز گرداندن راینیز دارد. تنها بعد از این بازگشت است که راینیز با راینیرا پیوند اتحاد میخورد. ملکهی سرخ یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است که توانست با تاثیرگذاریاش در فرار راینیز مخاطبان این سریال را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را شگفتزده کند.
ملیس در زمان زندانی بودنش بلافاصله موفق میشود احساس ترحم و دلرحمی مخاطبان را برانگیزاند. دیدن او در شرایط سختی مانند این مورد، نشاندهندهی این واقعیت است که اژدهایان زندگی درونی پیچیدهای دارند و مشتاق آزادی و پرواز در آسمانها هستند. ورود شوکهکنندهی او هنگام فرار راینیز نشاندهندهی قدرتش و این حقیقت است که انسانها در این جهان هنگامی میتوانند در قدرتمندترین حالت خود باشند که با اژدهایان همکاری کنند. تماشای عشق و وابستگی راینیز به ملیس همچنین به خوبی نشان میدهد که پیوند بین یک اژدها و سوارش میتواند تا چه اندازه عمیق باشد.
۲. واگار
- ملکهی اژدهایان
واگار یکی از داستانیترین گذشتهها در بین اژدهایان سریال «خاندان اژدها» را دارد. او بزرگترین اژدهای تمام دنیا است و عنوان خودش یعتی ملکهی تمام اژدهایان را به دست آورده است. او در گذشته با لینا والرین (نانا بلاندل) پیوند خورده بود.
لینا در نهایت تصمیم گرفته بود که واگار او را بسوزاند و نخواسته بود که به واسطهی یک زایمان ترسناک و دردناک بمیرد. واگار هنگام اجرا کردن این دستور از خودش واضحا تعلل نشان میدهد. بعدتر وقتی که ایموند و لوکریس در طوفان گیر میافتند، واگار هم لوکریس و هم اژدهای او آرراکس را میکشد. آن چه باعث میشود تماشا کردن واگار لذت بخش باشد، پیچیدگی او است.
او به همان اندازه که از خودش مهربانی و دوستی ابراز مینماید، میتواند خشن و وحشی باشد. واگار به خوبی نشان میدهد که اژدهایان میتوانند چقدر عمیق جهان اطراف خود را تجربه کنند و چقدر قدرتمند و مرگبار باشند. پیشینهی او هم بر جذابیتهای این شخصیت میافزاید.
او به اندازهی کافی جهان اطراف خود را دیده است و حالا میتوان او را حتی تا اندازهای خردمند دانست. درد و رنجی که او تجربه کرده است، به وضوح اعمال او و پیوندش با سواران را تحت تاثیر قرار میدهد. این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد را میتوان فرمانروای دنیای اژدهایان داسنت.
۱. سیراکس
- اژدهای مادر
راینیرا با سیراکس پیوند خورده است. سیراکس یک اژدهای زرد رنگ است. این دو اژدها برای سالهای طولانی از زمانی که راینیرا به عنوان زنی جوان سوار سیراکس بود، همراه با یکدیگر بودهاند.
راینیرا معمولا سوار بر سیراکس به تصویر کشیده میشود؛ به خصوص وقتی که در حال انجام وظیفهای از جانب خانواده و تاج و تخت باشد. سیراکس برای کسانی که دشمن راینیرا هستند، نیرویی تهدیدکننده است.
راینیرا همچنین از یکی از تخمهای سیراکس استفاده میکند تا پیشنهاد دوستی به ایموند بدهد. این اژدها هم خشن است و هم زایش دارد و هم احساساتی قدرتمند را با سایر اژدهایان و انسانها شکل میدهد. او را به راحتی میتوان بهترین و قدرتمندترین اژدهای سریال «خاندان اژدها» دانست.
تماشای سیراکس بسیار لذتبخش است چرا که او در هماهنگی کامل با راینیرا قرار دارد. هنگامی که راینیرا در زمان یک سقط جنین درد میکشد، سیراکس هم میتواند این درد احساسی را لمس کند.
هنگامی که راینیرا بقایای پسر خودش و آرراکس را جمع میکند، سیراکس نعرهای دردناک میکشد که بازتابدهندهی اندوه راینیرا است. در نهایت، سیراکس به خوبی بازتابدهندهی احساسات راینیرا طی سریال است. این دو شخصیت پیوندی ناگسستنی با یکدیگر بر قرار کردهاند و طی روزهای سخت و آسان زیادی در کنار یک دیگر بودهاند.
منبع: خبرآنلاین