پیشنهادهایی برای دیدن فیلم در آخر هفته؛ از دوئل اسپیلبرگ تا داستان استریت لینچ

پیشنهادهایی برای دیدن فیلم در آخر هفته؛ از دوئل اسپیلبرگ تا داستان استریت لینچ

ساخته‌ی آوانگارد و جریان‌ساز دنیس هاپر، یک تریلر مختصر و میخکوب‌کننده از استیون اسپیلبرگ و متعارف‌ترین فیلم دیوید لینچ؛ در این آخر هفته، به سراغ فیلم‌های جاده‌ای می‌رویم.

کد خبر : ۲۰۳۶۷۴
بازدید : ۴۱

سفر، یکی از لذت‌بخش‌ترین و سازنده‌ترین تجارب عمر انسان است؛ اما به دلایل مختلف، ممکن است نتوانیم به قدری که می‌خواهیم سفر کنیم. اگرچه هیچ‌‌چیز نمی‌تواند جایگزین بیرون زدن از روتین جریان عادی زندگی و راهی شدن به مقصدی تازه باشد، تماشای فیلم‌های جاده‌ای، به‌مان این امکان را می‌دهد که به شکل انتزاعی، به خارج از چارچوب‌های تجارب روزمره‌مان راهی شویم.

هدفِ «بیرون زدن از روتین زندگی»، نوعی از «مقصد» است؛ اما در سفر، نه فقط مقصد، بلکه خود «مسیر» هم اهمیت دارد! پس بد نیست فارغ از مقاصد مختلف‌ شخصی‌مان، از مسیری که تجربه‌ی تماشای این سه فیلم جاده‌ای می‌سازد، لذت ببریم! درباره‌ی این سه اثر صحبت می‌کنم: ایزی رایدر (Easy Rider) به کارگردانی دنیس هاپر، دوئل (Duel) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و داستان استریت (The Straight Story) به کارگردانی دیوید لینچ.

101_11zon

فیلم Easy Rider

فیلم ایزی رایدر

کارگردان: دنیس هاپر

بازیگران: پیتر فوندا، دنیس هاپر، جک نیکلسون

سال اکران: ۱۹۶۹

خلاصه‌ی داستان: دو موتورسور، از لس آنجلس به سمت نیواورلئان می‌رانند، از دشت‌ها و بیابان‌ها می‌گذرند و در میانه‌ی مسیر، با پادفرهنگی آشنا می‌شوند که از وجودش بی‌خبر بودند.

نخستین تجربه‌ی دنیس هاپر در کارگردانی یک فیلم بلند داستانی، یکی از مهم‌ترین آثاری است که به تولد «هالیوود نو» کمک کردند. در حقیقت، این فیلم جاده‌ای ارزان‌قیمتِ محصولِ انتهای دهه‌ی شصت، زمینه‌ساز پوست‌اندازی سینمای آمریکا، از نظم زیباشناختی محکم و نظام تولیدی هالیوود کلاسیک، به ساختارشکنی‌های روایی، بداعت‌های فرمی، رویکرد مولف‌محور و بدبینی پست‌مدرن دهه‌ی درخشان ۱۹۷۰ شد.

ایزی رایدر، از موج نوی سینمای فرانسه، بسیار تاثیر گرفته است. این تاثیر را هم می‌توان در فیلمنامه‌ی ضدپیرنگ و ساختارگریز آن دید، هم در رویکرد بصری رها و آشوب‌ناک هاپر و هم، در المان‌های سبکی نظیر الگوی ترنزیشن‌های فیلم. مجموعه‌ی این خصوصیات بیانی، نزدیک به انتهای اثر، یک فصل سینمایی جنون‌آمیز می‌سازد که مواجهه با آن، هنوز هم بهت‌آور است.

اگر آن سکانس به یک سفر سایکدلیکِ غیرمنتظره شبیه است، باقیِ فیلم، تمام چیزی است که از یک فیلم جاده‌ای انتظار داریم. تصاویری از رهاییِ خیال‌انگیز به جاده زدن شخصیتی‌هایی که برای مدت طولانی، در یک مکان نمی‌مانند و جوری از راندن موتورسیکلت‌هاشان لذت می‌برند که گویی در جهان، کاری مهم‌تر از این وجود ندارد! این تصاویر را ساندترک جذاب و لذت‌بخش فیلم، همراهی می‌کند. اگر همه‌ی این‌ها کافی نیست، ایزی رایدر، یک جک نیکلسونِ تماشایی هم دارد!

102_11zon

فیلم Duel

فیلم دوئل

کارگردان: استیون اسپیلبرگ

بازیگران: دنیس ویور، کری لافتین، جکلین اسکات

سال اکران: ۱۹۷۱

خلاصه‌ی داستان: مردی که سفرهای کاری زیادی دارد، به دست راننده‌ی بدجنس یک تریلی بزرگ، تعقیب و تهدید می‌شود.

در این سری مقاله‌ها، معمولا فیلم تلویزیونی معرفی نمی‌کنیم؛ اما اگر نام سازنده‌ی یک فیلم تلویزیونی، استیون اسپیلبرگ باشد، عجیب نیست که بخواهیم برای آن استثنا قائل شویم! دوئل -که با نادیده گرفتن ساخته‌ی مفقود سال ۱۹۶۴ فیلمساز، می‌توان نخستین فیلم بلند داستانی اسپیلبرگ درنظرگرفت‌اش- نه یک فیلم تلویزیونی معمولی، بلکه یکی از نمونه‌های قابل‌مطالعه‌ی ژانر تریلر در سراسر تاریخ سینما است.

در حالی که فیلم‌های جاده‌ای، رانندگی شخصیت‌ها در بزرگراه‌های خارجِ شهر را نماینده‌ی رهایی‌شان از تنگنا‌های زندگی شهری می‌بینند، استیون اسپیلبرگ، همین موقعیت را برمی‌دارد و تبدیل می‌کند به تنش‌زاترین و خفقان‌آورترین وضعیت دراماتیک قابل‌تصور! ابزار فیلمساز بزرگ آمریکایی برای انتقال این احساس، چیزی نیست جز بیان سینماییِ خالص. تکیه‌ی تمام و کمال به زبان تصاویر و اصوات. به کمک همین تهمیدات است که فیلم، موفق می‌شود از یک کامیون بی‌جان، یکی از بهترین آنتاگونیست‌های تاریخ سینمای اکشن را بسازد! برخی از سینمادوستان، دوئل را بهترین فیلم در کارنامه‌ی پربار استیون اسپیلبرگ می‌دانند. نمی‌شود به این گروه از تماشاگران، خرده گرفت!

103_11zon

فیلم The Straight Story

فیلم داستان استریت

کارگردان: دیوید لینچ

بازیگران: ریچارد فارنزورث، سیسی اسپیسک، هری دین استنتن

سال اکران: ۱۹۹۹

خلاصه‌ی داستان: الوین استریتِ ۷۳ ساله، متوجه می‌شود برادرش که مدت‌ها است با او قطع ارتباط کرده، به‌شدت مریض است. الوین که اجازه‌ی رانندگی ندارد، روی یک ماشین چمن‌زنی، راهیِ سفری طولانی می‌شود.

داستان استریت، در کارنامه‌ی دیوید لینچ، به یک ناهنجاری شبیه است! استاد سورئالیست آمریکایی، در انتهای دهه‌ی نود میلادی، پس از این که کارش با جهان توئین پیکس (Twin Peaks) -موقتا- به پایان رسید و شاهکار جنون‌آمیزی مثل بزرگراه گمشده (Lost Highway) را آفرید، به سراغ روایت ساده‌ترین و «سرراست‌»ترین داستان ممکن رفت.

داستان استریت، بیش از آن که پروژه‌ی شخصیِ دیوید لینچ باشد، دغدغه‌ی همکار قدیمی او یعنی مری سویینی بوده است (زنی که کمتر از یک‌دهه بعد، به مدتی بسیار کوتاه، با لینچ ازدواج کرد). سویینی، ماجرای الوین استریت را در روزنامه می‌خواند و فیلمنامه‌ای را بر اساس آن می‌نویسد. وقتی متن نهایی، به دست دیوید لینچ می‌رسد، درجا کارگردانی آن را می‌پذیرد.

داستان استریت، یکی از آن آثار احساس‌برانگیز نادری است که گویی به چشمه‌ای فرابشری از پاکی و خلوص متصل‌اند و در عین حال، آدم پس از اتمام‌شان، بیشتر احساس انسان بودن می‌کند! اثری که مانند هر فیلم جاده‌ای ممتاز دیگر، ستایش‌نامه‌ای است برای بیرون زدن از انفعال تحمیلی و سپردن خود به دست سفری پاک‌بازانه و رهایی‌بخش. این رهایی، برای الوین استریتِ فیلم لینچ، از جنس به صلح رسیدن با گذشته است و برای هریک از ما، می‌تواند معنای متفاوتی داشته‎‌باشد. اما فیلم‌های جاده‌ای، به‌مان یادآوری می‌کنند که مهم‌تر از مقصد، مسیر است.

منبع: زومجی

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید