5 همکاری تیم برتون و مایکل کیتون در فیلمهای سینمایی
احتمالا اگر تیم برتون و مایکل کیتون با یکدیگر همکاری نمیکردند، امروزه کیتون چنین کانامه حرفهای پرباری نداشت. اگرچه او در اوایل دهه ۱۹۸۰ در کمدیهایی مانند آقای مادر (Mr. Mom) و شیفت شب (Night Shift) بازی کرد، اما تنها همکاری تیم برتون و مایکل کیتون بود که باعث شد این بازیگر به یک سوپراستار جهانی و محبوب چند نسل تبدیل شود.
تیم برتون یکی از برجستهترین فیلمسازان نسل خود است که با خلق سبک بصری منحصربهفرد، آثارش را متمایز کرده است. با ترکیب عناصر ترسناک، کمدی، اکشن و تعلیق، برتون فیلمهایش را به تجربیاتی کاملا منحصربهفرد تبدیل کرده است که به راحتی نمیتوان آنها را به یک ژانر خاص محدود کرد. اگرچه تیم برتون روابط کاری مستمری با بازیگرانی مانند هلنا بونهام کارتر، آلن ریکمن و مرحوم سر کریستوفر لی برقرار کرده، اما بهترین همکاری خود را با مایکل کیتون بزرگ داشته است.
احتمالا اگر تیم برتون و مایکل کیتون با یکدیگر همکاری نمیکردند، امروزه کیتون چنین کانامه حرفهای پرباری نداشت. اگرچه او در اوایل دهه ۱۹۸۰ در کمدیهایی مانند آقای مادر (Mr. Mom) و شیفت شب (Night Shift) بازی کرد، اما تنها همکاری تیم برتون و مایکل کیتون بود که باعث شد این بازیگر به یک سوپراستار جهانی و محبوب چند نسل تبدیل شود.
شخصیتهای ذاتا خاص و عجیبی که کیتون به آنها گرایش دارد، کاملا مناسب جهانبینی عجیب برتون هستند. تیم برتون و مایکل کیتون تاکنون در پنج فیلم با هم همکاری کردهاند و در حالی که هر کدام متمایز و بهیادماندنی هستند، برخی بنا به دلایلی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم برتری دارند.
5. دامبو (Dumbo)
- محصول: 2019
- امتیاز راتن تومیتوز: 46 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.3 از 10
شاید بتوان فیلم دامبو را یک اثر قدرنادیده دانست. حتی خود برتون هم از این فیلم فاصله گرفت و تولید آن را یک تجربهی تلخ توصیف کرد که تقریبا منجر به بازنشستگی زودهنگامش شد. اما دامبو حداقل نسبت به سایر بازسازیهای اخیر انیمیشنهای کلاسیک استودیو والت دیزنی برتریهایی دارد. مثلا این فیلم جسورانه داستان را به یک مسیر جدید هدایت میکند.
این در حالی است که فیلمهایی مانند دیو و دلبر (Beauty and the Beast) محصول سال ۲۰۱۷ و شیر شاه (The Lion King) محصول سال ۲۰۱۹ در مقایسه با نسخه اصلی کاملا بیمعنا به نظر میرسند. فیلم دامبو ساختهی تیم برتون در بازتاب مضامین بصری کلاسیک انیمیشن سال ۱۹۴۱ عملکرد خوبی دارد. علاوه بر این به انسانهایی که با فیل داستان تعامل دارند با عمق بیشتری میپردازد. افرادی مثل مدیر سیرک با بازی مایکل کیتون که تا حدودی ملهم از خود والت دیزنی است.
مایکل کیتون واقعا بهترین بخش دامبو است و حس شوم و غافلگیرکنندهای به این داستان ماجراجویی ظاهرا خانوادگی میبخشد. ایده یک تاجر خودخواه و نالایق که به سلامت حیوانات اهمیتی نمیدهد، راهی عالی برای مدرنسازی منبع اصلی بود. اگرچه سرعت فیلم کمی نامنظم است و برخی از داستانهای فرعیاش به هیچ جا نمیرسند، اما دامبو یک فیلم واقعا خوشساخت است.
دامبو به خوبی نشان میدهد که تیم برتون یاد گرفته است چگونه از جلوههای کامپیوتری بهتر از طراحیهای بصری فاجعهبار آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland) و خانهی دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب (Miss Peregrine’s Home For Peculiar Children) استفاده کند. اینکه بگوییم دامبو فراتر از انتظار است شاید کمی اغراق به نظر برسد، اما مقایسهی آن با بهترین فیلم کلاسیک تمام دوران که تیم برتون و مایکل کیتون با هم ساختند دشوار است.
4. بیتلجوس بیتلجوس (Beetlejuice Beetlejuice)
- محصول: 2024
- امتیاز راتن تومیتوز: 77 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
بیتلجوس بیتلجوس یکی از بهترین دنبالههای ساختهشده در سالهای اخیر است، چون بیشتر به دنبال پیش بردن داستان در یک مسیر جدید و جالب است تا اینکه بخواهد با تکیه بر نوستالژی طرفداران فیلم اصلی را راضی کند. برتون تلاش نمیکند تا لحظات نمادین فیلم اول را بازسازی کند یا حضورهای کوتاه شخصیتهای آشنا را بیمورد ارائه دهد؛ در عوض، او تصمیم میگیرد داستان جدیدی درباره لیدیا دیتز (وینونا رایدر) روایت کند که وقتی دخترش آسترید (جنا اورتگا) در خطر افتاده است دوباره از بیتلجوس کمک میخواهد.
بیتلجوس بیتلجوس با استفاده از جلوههای عملی و گریم ترسناک و کمی کمدی فیزیکی، بهترین دنبالهای است که اخیرا ساخته شده. در حالی که بعضی از ارجاعات به فیلم اول ممکن است مورد استقبال طرفداران قدیمی قرار بگیرد، بیتلجوس بیتلجوس همچنین راهی عالی برای معرفی این دنیای عجیب به طرفداران جوانتر پیدا میکند.
کیتون در بیتلجوس بیتلجوس زمان زیادی برای نمایش دارد و به راحتی میتوان فراموش کرد که او در فیلم اصلی تنها یک شخصیت فرعی بود. در حالی که شیطنتهای گاه و بیگاه بیتلجوس از عناصر احساسی مرتبط با لیدیا و آسترید که در حال درک رابطه خود هستند کم نمیکند، کیتون از هر فرصتی برای نمایش استعداد بازیگری خیرهکنندهاش به خوبی استفاده میکند.
بازگشت کیتون به نقش بتمن در فیلم فلش (The Flash) یک ضدحال بزرگ بود، اما بیتلجوس بیتلجوس به او اجازه داد تا بازگشت معناداری به یکی از مهمترین نقشهایش داشته باشد. اگرچه بیتلجوس بیتلجوس گاهی اوقات کمی نامنظم است و نسبت به برخی از آثار قویتر مشترک تیم برتون و مایکل کیتون کمتر متمرکز به نظر میرسد، اما با افزودن عناصر جدید و هیجانانگیز کافی به یک فیلم کلاسیک، وجود خود را توجیه میکند.
3. بتمن (Batman)
- محصول: 1989
- امتیاز راتن تومیتوز: 77 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
بتمن یکی از مهمترین فیلمهای ابرقهرمانی است. چون پیش از آن چند دنباله ناامیدکنندهی سوپرمن (Superman) ساخته شد که تهدید بزرگی برای فیلمهای کمیک بوکی و اقتباسشان برای هالیوود بود. برتون به وضوح علاقهای به تکرار لحن مسخره سریال تلویزیونی اصلی بتمن با بازی آدم وست نداشت چون نسخه او از گاتهام سیتی یک فیلم نوآر سیاه و شوم با برخی از چشمگیرترین طراحیهای تاریخ سینما بود. این یک دنیای کاملا زنده است که از کمیکهای باب کین الهام گرفته اما همچنان احساس منحصربهفردی از جهانبینی برتون را در خود دارد.
تنها عیب اصلی این است که، به طور طعنهآمیز، خود بتمن بیشتر یک شخصیت فرعی است. پیشینهی بروس وین خیلی عمیق بررسی نمیشود، زیرا اکثر فیلم به بررسی چگونگی ظهور جوکر (جک نیکلسون) میپردازد. اگرچه این یک روش جالب برای معرفی کردن اساطیر بزرگتر کمیکهای دیسی بود (و نیکلسون قطعا در این نقش بهیادماندنی است)، اما کیتون مجبور بود تا دنباله منتظر بماند تا واقعا به روانشناسی بتمن بپردازد.
2. بازگشت بتمن (Batman Returns)
- محصول: 1992
- امتیاز راتن تومیتوز: 82 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
بازگشت بتمن یک دنبالهی ابرقهرمانی تقریبا بینقص شناخته میشود که نسبت به بسیاری از فیلمهای کمیک بوکی که امروزه اکران میشوند، حتی جلوتر از زمان خود بود. برتون اغلب به افراد غیرمتعارف و کسانی که عجیب و غریب تلقی میشوند، علاقه داشته است و بازگشت بتمن سه شخصیت منحصربهفرد را به تصویر میکشد که همگی توسط جامعه طرد شدهاند.
سلینا کایل (میشل فایفر) به کتوومن تبدیل میشود تا احساس قدرت کند، پنگوئن (دنی دوویتو) کودکی رها شده است که به یک شخصیت سیاسی خطرناک تبدیل میشود و بروس هنوز نمیتواند حقیقت هویت خود را با کسی که به او اهمیت میدهد، در میان بگذارد. کریستوفر واکن در نقش شخصیت شرور مکس شرک، شخصیتی که به قدری خودخواه است که مایل است نهادهای گاتهام سیتی را برای پیشبرد منافع تجاری خود به زانو درآورد، تمام آنها را گرد هم میآورد.
در فیلم بازگشت بتمن به کیتون فضای بیشتری برای گسترش مبارزات درونی بتمن داده میشود، زیرا لحظاتی وجود دارد که بروس احتمال کنار گذاشتن وظایفش و داشتن یک زندگی عادی با سلینا را در نظر میگیرد. اگرچه بسیار ناامیدکننده است که تیم برتون و مایکل کیتون تا زمانی که بتمن برای همیشه (Batman Forever) در حال توسعه بود، از این مجموعه خارج شدند. بازگشت بتمن همچنان یک برداشت پیشگامانه، دلخراش و بالغانه از ژانر ابرقهرمانی است که برای مخاطبان کمی بزرگتر هدفگذاری شده است.
1. بیتلجوس (Beetlejuice)
- محصول: 1988
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
از بیتلجوس انتظار نمیرفت که فیلم موفقی از آب در بیاید، چون در زمان اکرانش، برتون یک چهره نسبتا ناشناخته بود و تنها ماجراجویی بزرگ پیوی (Pee-wee’s Big Adventure) را در کارنامه خود داشت. درخشش بیتلجوس در این است که طبقهبندی آن در یک ژانر واحد غیرممکن است؛ خیلی ترسناک است که یک فیلم خانوادگی در نظر گرفته شود، خیلی احمقانه است که یک فیلم ترسناک سنتی در نظر گرفته شود، خیلی ظریف است که بهعنوان یک پارودی کار کند، و در فضاسازی خیلی محدود است که در قالب یک فیلم پرفروش قرار بگیرد. واقعا احساس میشد که به برتون فرصت داده شده است تا عجیبترین ایدههای خود را تا حد ممکن کشف کند و در نهایت فیلمی برای تمام سلیقهها بسازد.
بیتلجوس یک دروازه عالی برای کسانی است که میخواهند با ژانر وحشت آشنا شوند، اما همچنین نشان میدهد که کمدی بهعنوان وسیلهای برای بیان هنری چه مزایایی دارد. تنها دلیلی که بیتلجوس تا به حال یک فیلم خانوادگی نامیده شده این است که هر عضو از واحد خانواده را با جزئیات یکسان تشریح میکند.
بازی تحسینشده کیتون در بیتلجوس شاید بهترین اجرای او در طول دوران حرفهایاش باشد. چون یکی از شخصیتهای اصلی و اورجینال را به تصویر میکشد. چیزی که میتوانست به راحتی یک اجرای فاجعهبار و خجالتآور باشد، در نهایت ثابت کرد که کیتون چقدر خلاق و جسور بوده است که حاضر شده روی پرده چنین بازی حیرتانگیزی را از خود به نمایش بگذارد.
اگرچه ساخت دنبالهی این فیلم سالها به تعویق افتاد اما اجرای کیتون به قدری تعیینکننده بود که توانست با بینندگان جوانتر ارتباط برقرار کند. امیدواریم تیم برتون و مایکل کیتون در آینده فیلمهای بیشتری با هم داشته باشند، اما تصور اینکه فیلم دیگری مانند بیتلجوس بتواند چنین تاثیر عمیقی بر فرهنگ عامه داشته باشد، سخت است.
منبع: مایکت