نگاهی به تعدادی فیلم از جشنواره فجر ۴۳

چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، به نسبت دو دوره گذشته با استقبال بیشتری چه از جانب هنرمندان و چه از جانب مردم روبهرو شد. حال در این مقاله با هم نگاهی میاندازیم به تعدادی از فیلمهای جشنوارۀ امسال که شخصا در ایام جشنواره فرصت تماشای آن را در سینما داشتم.
جشنواره فجر بهعنوان مهمترین جشنواره سینمایی کشور، در بهمنماه ۱۴۰۳ به ۴۳امین ایستگاه خود رسید. این جشنواره بهرسم هرساله از ۱۲ بهمنماه آغاز و تا ۲۲ بهمنماه ادامه داشت. ۴۳امین دوره جشنواره فیلم فجر، به نسبت دو دوره گذشته با استقبال بیشتری چه از جانب هنرمندان و چه از جانب مردم روبهرو شد. حال در این مقاله با هم نگاهی میاندازیم به تعدادی از فیلمهای جشنوارۀ امسال که شخصا در ایام جشنواره فرصت تماشای آن را در سینما داشتم.
فیلم موسی کلیمالله: به وقت طلوع
- کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا
- بازیگران: مریلا زارعی، علیرضا کمالی، بهنام تشکر، بهاره کیان افشار، فرهاد آئیش و شکیب شجره
- جوایز: سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی (علیرضا واعظ)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (فرهاد آئیش)، بهترین چهرهپردازی (شهرام خلج)، بهترین طراحی لباس (آذر محمدی) و بهترین طراحی صحنه (کیوان مقدم)
ابراهیم حاتمیکیا بخشی از تاریخ سینمای ایران است و نیازی به معرفی ندارد. او حالا برای اولین بار دست روی فیلمی مذهبی-تاریخی گذاشته است و ماجرای بهدنیا آمدن حضرت موسی (ع) و نوزادیاش را به تصویر کشیده است. نکتهای که فیلم موسی کلیمالله: به وقت طلوع را به صدر اخبار سینمای کشور برده است؛ استفاده از تکنولوژی Virtual Production برای اولین بار در ایران است که انصافا نتیجه کار به غیر از چند صحنه، رضایتبخش و امیدوارکننده است.
همچنین گریم و طراحی لباس بسیار خوب و متناسب با زمانۀ مصر باستان انجام شده است. اما حاتمیکیا بیش از حد غرق این زلم زیمبوها شده است و قصهگویی و ساخت حس و درام را فراموش کرده است. فیلمنامه حقیقتا فیلمنامه نحیف و ضعیفی است! ادعا میشود که منابع فراوانی [اسلامی و غیراسلامی] در طول ۲ دهه مطالعه شده تا فیلمنامه این فیلم پس از کشوقوسهای بسیار به چنین چیزی تبدیل شود؛ اما نه کارکرد سینمایی دارد و نه از منظر تاریخی چیز خاصی به بیننده اضافه میکند. داستان همانی است که از کودکی و به واسطۀ کتاب پیامهای آسمان همۀ ما به آن اشراف داریم!
فیلم چندین سکانس تماشایی و اثرگذار (از جمله سکانس کشتار نوزادان، سکانس سپردن موسی به رود نیل) به کمک موسیقی متن کارن همایونفر دارد. نقشآفرینی مریلا زارعی بسیار خوب است. همچنین شخصیت هارون و ارتباطش با برادر نوزادش، موسی (ع)، یکی از معدود روابط بین کاراکترهاست که ساخته شده است.
فیلم زیبا صدایم کن
- کارگردان: رسول صدرعاملی
- بازیگران: امین حیایی، ژولیت رضاعی، مهران غفوریان و ستاره پسیانی
- جوایز: برندۀ سیمرغ بلورین بهترین فیلم (سید مازیار هاشمی)
رسول صدرعاملی پس از سالها دوری، با اقتباسی از کتاب زیبا صدایم کن {محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان} بازگشتی شکوهمندانه به سینما داشته است. زیبا صدایم کن نمونۀ بارز یک فیلم سادۀ انسانی اجتماعی ایرانیست. چیزی که در این سالها خلأ آن به شدت در سینمای ما احساس میشود و ما را به یاد آثار سالهای گذشته در سینمای ایران میاندازد. کارگردانی رسول صدرعاملی به معنای واقعی کلمه پخته است و توانسته تمام عناصر را به بهترین شکل مدیریت کند.
فیلم در زمینۀ بازیگری کمنقص است؛ نقشآفرینی امین حیایی دیدنی است و یکی از بهترین بازیهای او را شاهد هستیم. همچنین ژولیت رضاعی ستارۀ نوظهور دیگریست که آقای کارگردان به سینمای ایران معرفی میکند. فیلمبرداری، فیلمنامه و آهنگسازی کریستف رضاعی در کیفیتی بالا قرار دارند و همگی به ساخت اتمسفر فیلم کمک میکنند. برگ برندۀ دیگر فیلم صدرعاملی این است که بیشتر زمان فیلم در خیابان ولیعصر تهران روایت میشود و در اقدامی کمنظیر میتوانیم بالأخره یک تهرانِ دوستداشتنی در سینما ببینیم. زیبا صدایم کن فیلمی است که این توانایی را دارد تا پس از مدتها، بیننده را با ترکیبی از اشک و لبخند رضایت از سالن سینما بدرقه کند.
فیلم صیاد
- کارگردان: جواد افشار
- بازیگران: علی سرابی، هومن برقنورد، سعید آقاخانی و مارال بنیآدم
- جوایز: برندۀ سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری (امیر ولیخانی) و بهترین جلوهای ویژه میدانی (حمید رسولیان)
ژانر جنگ (دفاع مقدس) در ایران یکی از معدود ژانرهای خوبی است که هویت دارد. صیاد هم یکی دیگر از فیلمهای چنین جریانی است که دربارۀ شهید علی صیاد شیرازی ساخته شده است و به برهه ۱.۵ ساله از زندگی این شهید از ماجرای سنندج و مقابله با کومله، اختلافات او با بنیصدر، ترفیع او و حضور در جنگ با عراق میپردازد.
احتمالا نام جواد افشار به گوش شما خورده است چرا که او سریالساز مهمی در تلویزیون محسوب میشود که کیمیا و گاندو بخشی از آنهاست. فیلم از منظر صداگذاری، اکشن و موسیقی از کیفیت خوبی برخوردار است. نقشآفرینی علی سرابی در قامت سپهبد علی صیاد شیرازی خوب است و توانسته تاحدودی ضعف فیلمنامه را جبران کرده و بهصورت نسبی شهید را به مخاطبان معرفی کند. همچنین فیلم موفق به سرگرمکردن مخاطب و نمایش دورۀ سیاسی-تاریخی پرالتهاب میشود؛ اما ضعفهای فراوانی در فیلمنامه، دیالوگها و تدوین دارد که باعث میشوند بسیاری از درونمایههای اثر در حد حرف باقی بمانند و پرداخت مناسبی در فیلم ندارند. تصمیمات اشتباه فیلمساز از انتخاب راوی فیلم گرفته تا شلوغی بیشازحد فیلم سبب شده تا با اثری روبهرو شویم که باوجود نکات مثبتش نتواند به جایگاهی بالا در میان آثار همژانر خود تبدیل شود.
فیلم خاتی
- کارگردان: فریدون نجفی
- بازیگران: سارا بهرامی، آناهیتا افشار و سعید آقاخانی
- جوایز: ۰ {این فیلم در هیچ بخشی نامزد و برنده نشد.}
خاتی فیلمی متفاوت است که بهظاهر حرفهای فراوانی برای گفتن دارد که بهخودیخود قابل احترام است. از نمایش معضلات محیط زیستی گرفته تا نقد سنتها و رسوم. اما فیلم توانایی موفقیت در هیچ یک از این موارد را ندارد و در نتیجه به یکی از ضعیفترین آثار جشنواره ۴۳ام تبدیل میشود!
یکی از مشکلات خاتی این است که از ماجرایی سخن میگوید که در فیلم به نمایش درنمیآید. شخصیت کلیدی فیلم خرسی است که ما آن را تقریبا نمیبینیم! بقیۀ شخصیتها هم غالبا وضعیتی مشابه خرس دارند و فاقد شخصیتپردازی درست هستند. سارا بهرامی به عنوان بازیگری که سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را در کارنامهاش دارد؛ نمایشی ضعیف داشته است. برخی عنوان کردهاند که معضل فیلم، استفادهنکردن از هنرپیشگان و لهجه بومی است اما من مشکلات فیلم را بسیار اساسیتر میبینم و برخلاف آنها بر این باورم که در کنار دیگر مشکلات، حتی بازیها هم ضعیف است.
فیلم رها
- کارگردان: حسام فرهمند
- بازیگران: شهاب حسینی، غزل شاکری، ضحا اسماعیلی و آرمان میرزایی
- جوایز: سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول (سعید خانی)
رها فیلمی است که در جشنواره با استقبال خوبی از جانب مردم و منتقدین روبهرو شد. اولین تجربه حسام فرهمند در قامت یک سینماییساز، اثر قابل قبول و قابلدفاعی است. طراحی صحنه و فیلمبرداریِ بسیار خوب و کارشدهای دارد. همچنین رها فیلمی است که موفق میشود بیننده را به دل خانوادهای ۴ نفره وارد کند و داستان آنها را تعریف میکند.
فیلمساز به درستی با تلفیقی از کمدی، درام، تعلیق و تراژدی میتواند بیننده را از اول تا آخر درگیر نگه دارد. بدون شک نقشآفرینی بسیار خوب بازیگران، از دو بازیگر کمسن و سال فیلم (ضحا اسماعیلی و آرمان میرزایی) گرفته تا شهاب حسینی در این موفقیت نقش دارند. شیمی بین کاراکترها در میآید و کاراکترها [مادر با نقشآفرینی غزل شاکری به میزان کمتر] برای بیننده ساخته میشوند.
اما مشکل بزرگ رها همان فیلمنامهای است که نقطه قوت هم محسوب میشود. بسیاری از وقایع فیلم، خصوصا در نیمه دوم، پشتوانه منطقی درستی ندارند. همچنین فیلمساز [و فیلمنامه] جهتگیری عجیبی دارند و به عقیدۀ من پایانبندی بد و حتی غیرانسانی دارد! در حقیقت فیلمساز نوک پیکان مشکلات خانواده را به سمت قشر ثروتمندی میگیرد که کمترین تقصیر را در دل این ماجرا داشته است.
فیلم چشم بادومی
- کارگردان: ابراهیم امینی
- بازیگران: : ستایش دهقان، ساره بیات، مهدی هاشمی و علی باقری
- جوایز: ۳ نامزدی
چشم بادومی به کارگردانی ابراهیم امینی (فیلمنامهنویس خوبی که با محمدحسین مهدویان همکاری میکند) با همان سهخطیاش من را کنجکاو کرد تا بلیطش را بخرم و در جشنواره به تماشای آن بنشینم. همانطور که میشد حدس زد؛ فیلم سوژه بسیار جدید و جسورانهای دارد. حقیقتا باید به دستاندرکاران فیلم و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریک گفت که چنین جسارتی داشتهاند تا به سراغ چنین موضوع جذاب و بهروزی (تاثیر کیپاپ روی نوجوانان) بروند.
ستایش دهقان هم یکی دیگر از بازیگران خوب نوظهور جشنواره امسال است و ساره بیات هم در اکثر سکانسها نقشآفرینی بسیار خوبی دارد. فیلم شروع بسیار خوب و امیدوارکنندهای دارد. اما متاسفانه در ادامه، فیلم در بین مضامین فراوانی که مطرح میکند گم میشود و پرداخت خوبی ندارد و بسیاری از موارد در سطح باقی میمانند. چشم بادومی فیلمی قابلاحترام و دغدغهمند است که سعی دارد درباره هویت، شکاف بین نسلها و نوجوانی صحبت کند اما در بسیاری از موارد هدر میرود.
فیلم صددام
- کارگردان: پدرام پورامیری
- بازیگران: رضا عطاران، پریناز ایزدیار، عباس جمشیدیفر و آزاده صمدی
- جوایز: ۳ نامزدی
همگی از وضع کنونی سینمای ایران خبر داریم. سینمایی که کمتر فیلم قابل اعتنایی در آن پیدا میشود و سالن سینماها به طور کامل در انحصار فیلمهای به ظاهر کمدیای هستند که در بهترین حالت میتوان گفت، سینما نیستند! در چنین دورهای فیلم صددام با کلی سر و صدا در جشنواره به نمایش درآمده است و باید گفت که دیگر وقاحت را به سطحی جدید رسانده است!
صددام فیلمی است که در سال ۱۳۵۹ و آغاز حمله صدام حسین به ایران روایت میشود. فیلمی که به گفته کارگردانش حتی بخشی از تاریخ را هم روایت کرده است! حقیقتا اثری بیوطنتر تر از “صددام” در عمرم ندیده بودم! فیلمی که جدا از اینکه هیچ قصهای ندارد؛ علنا به شهدا، رزمندگان و حتی به کلیت مردم ایران توهین میکند و آنها را تحقیر میکند! قدرتمندترین کاراکتر فیلم، یکی از نیروهای استخبارات عراق است! فردی که آمده ایران تا ویدئویی از حضور بدل صدام حسین در مقابل برج آزادی بگیرد تا ادعای فتح تهران را کند!
فیلم نهتنها سعی نمیکند صدام را به عنوان کاراکتری منفور نمایش دهد که حتی او را سمپات میکند! فیلم از تمامی ابزارهای غیرانسانی که بهترینش، شوخیهای جنسی رکیک است، استفاده میکند تا بتواند کمی از بیننده خنده بگیرد. اما خنده به چه قیمتی؟! خندهای به قیمت فروختن اخلاقیات، شرف و حتی وطن! شرم بر مسئولان سینمایی که آثار باکیفیت و قابل تاملی را سالها توقیف میکنند و حرفه فیلمساز را نابود میکنند؛ اما به چنین فیلمی که از هیچ فضاحتی دریغ نمیکند و حتی به شهدا و دفاع ۸ ساله از خاکمان هم هتک حرمت میکند؛ جولان میدهند!
منبع: گیمفا