نقد فیلم لذیذ ۲۰۲۵: درامی با پیامهای قدرتمند، اما بدون شخصیتهای ماندگار

فیلم جدید لذیذ محصول سال ۲۰۲۵ آغازی قدرتمند، اما داستان در نمادگراییهایش غرق میشود.
فیلم لذیذ ۲۰۲۵ با یکی از جذابترین صحنههای آغازین در سالهای اخیر شروع میشود، اما به خوبی صحنه آغازینش پیش نمیرود.
به گزارش فرارو به نقل از اسکرین رت، فیلم لذیذ محصول سال ۲۰۲۵ داستان خانوادهای ثروتمند از آلمان است که برای تعطیلات به فرانسه میروند و در ترافیک گیر افتادهاند. در خیابانها، اعتراضات در جریان است و راننده به آنها توضیح میدهد که مردم به دنبال افزایش دستمزدهای خود هستند. او میگوید: «زندگی بیش از حد گران شده است.»، اما قبل از اینکه توضیحش کامل شود، استر (با بازی والری پاچنر)، که ظاهراً بیتوجه به دنیای اطرافش است، از او میپرسد آیا راهی فرعی برای رسیدن سریعتر به ویلا وجود دارد. این دیالوگ ساده، اما معنادار، بهخوبی موضوع اصلی فیلم را تثبیت میکند.
با این حال، با گذشت زمان، فیلم بیش از آنکه بر داستان و شخصیتها تمرکز کند، بر پیامهای اجتماعیاش تأکید میکند. هرچند این پیامها از طریق نمادگرایی بصری و دیالوگهای تأثیرگذار بهخوبی منتقل میشوند، اما فدا شدن روایت در این مسیر، باعث شده فیلم در نهایت تأثیرگذاری خود را از دست بدهد. فیلم لذیذ تمام عناصر لازم برای یک اثر درخشان را دارد، اما در ارائهی آنها دچار مشکل میشود. ایدهی اولیهی فیلم، نقطهی قوت آن است. خانوادهی ثروتمند پس از صرف شام در یک هتل، در راه بازگشت به خانه فکر میکنند که تصادفاً دختری جوان به نام تئودورا (کارلا دیاز) را با ماشین زیر گرفتهاند. پس از آنکه او را برای درمان به خانهشان میبرند، تصمیم میگیرند او را بهعنوان خدمتکار استخدام کنند، چراکه او به دلیل آسیبدیدگی، از شغل قبلیاش اخراج شده است.
اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است: تئودورا، با کمک دوستی، این جراحت را صحنهسازی کرده و ورودش به خانهی این خانواده، بخشی از نقشهای بزرگتر است. این ایده، شروعی عالی برای یک فیلم هیجان انگیز است. مشکل از جایی آغاز میشود که فیلم، روایت خود را فدای اهداف نمادینش میکند. فیلمبرداری فرانک گریب، زیبایی بصری خاصی به اثر بخشیده و بهخوبی میان نمادهای آشکار و اشارههای ظریف تعادل برقرار کرده است. اما این همان شمشیر دولبهای است که باعث شده فیلم از نظر روایی ضعیف شود. با وجود اجرای خوب بازیگرانی، چون والری پاچنر، فاهری یاردیم، کاسپار هافمن و نایلا شوبرت، شخصیتها از عمق لازم برخوردار نیستند. بیشتر آنها تنها بازتابی از کلیشهی «ثروتمندانی که فقرا را دستکم میگیرند» هستند و این باعث شده نتوانند در ذهن مخاطب ماندگار شوند. هرچند استر (پاچنر) و جان (یاردیم) تا حدی رشد شخصیتی دارند، اما شخصیتهایی مانند فیلیپ (هافمن) و آلبا (شوبرت) تقریباً هیچ تغییری نمیکنند و بیشتر شبیه تیپهایی ثابت و تکراری به نظر میرسند.
فیلم لذیذ، درگیر پیامهایش میشود و داستان را رها میکند، فیلم هرچه پیش میرود، جذابیت خود را از دست میدهد. یکی از نقاط ضعف بزرگ لذیذ این است که اگرچه داستان با یک ایدهی جذاب آغاز میشود، اما در ادامه نمیتواند این جذابیت را حفظ کند. از همان ابتدا مشخص است اگرچه انگیزهی تئودورا تا حدی مالی است، اما دلایل عمیقتری پشت رفتارهای او وجود دارد. او از جهل این خانواده دربارهی بسیاری از مسائل سوءاستفاده میکند و با ظرافت اعضای خانواده را به بازی میگیرد. این روند شباهتهایی با روایتهای اجتماعی سریالی مانند لوتوس سفید از شبکه اچ بی او دارد و از نظر فضای داستانی، حس و حالی مشابه فیلم دنیا را پشت سر بگذار (۲۰۲۳) را تداعی میکند.
اما برخلاف این آثار، لذیذ فاقد داستانی جذاب و منسجم است که بتواند به ایدههای خود عمق ببخشد. هرچه داستان جلوتر میرود، اتفاقات از منطق روایی فاصله گرفته و به سمت تصادفی و غیرواقعی شدن پیش میروند. نقشهی تئودورا، که در ابتدا هوشمندانه به نظر میرسد، به مرور بیش از حد پیچیده و حتی مضحک میشود. در نتیجه، فیلم نهتنها از تاثیرگذاری اجتماعی خود میکاهد، بلکه پیامهایش نیز قدرت کافی برای ماندگار شدن در ذهن مخاطب را از دست میدهند.
فیلم لذیذ بیشک حاوی مضامین مهمی دربارهی شکاف طبقاتی، نابرابری و خودخواهی ثروتمندان است و از لحاظ بصری نیز لحظات درخشانی دارد. مشکل اینجاست که این پیامها بدون داشتن داستانی قوی و شخصیتهایی بهیادماندنی، کارایی خود را از دست میدهند. فیلم بیش از حد درگیر رساندن پیام خود شده و از ابزارهای روایی مناسب برای تأثیرگذاری بیشتر استفاده نکرده است. در نتیجه، با اینکه بعضی صحنهها بهتنهایی جذاب هستند، اما کلیت اثر نمیتواند تأثیر عمیقی بر مخاطب بگذارد. در یک جمله: لذیذ، فیلمی است با پیامهای قوی، اما با روایتی که نمیتواند اثربخشی خود را تا انتها حفظ کند.