آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ از سوفی شول تا تکامل

آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ از سوفی شول تا تکامل

در این شماره از «مقالات آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» فیلم‌های سوفی شول، مگس و تکامل را خواهیم دید. با این مقاله همراه ما باشید.

کد خبر : ۲۴۸۱۷۸
بازدید : ۱۱

در این شماره از مجموعه مقالات آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ در ابتدا به‌سراغ درامی تاریخی خواهیم رفت که براساس داستانی واقعی از زندگی سوفی شول ساخته شده است. فیلمی تکان‌دهنده و تاثیرگذار از زندگی کسی که در مقابل حزب نازی ایستاد. پس از آن فیلم مگس کراننبرگ را از دوره اول فیلمسازی این کارگردان می‌بینیم. درنهایت فیلم تکامل را خواهیم دید یک فیلم معمایی با المان‌هایی از سینمای وحشت با رویکردی هنری.

14_11zon

فیلم سوفی شول: روزهای پایانی

فیلم Sophie Scholl: The Final Days

  • کارگردان: مارک روتموند
  • بازیگران: جولیا جنتش
  • سال انتشار: ۲۰۰۵
سوفی شول به‌همراه برادرش به سازمان دانشجویی ضد فاشیست رز سفید می‌پیوندد. آن‌ها اعلامیه‌هایی را در دانشگاه مونیخ پخش می‌کنند. بعد از پخش این جزوات ضدنازی گشتاپو آن‌ها را دستگیر می‌کند و به اعدام محکوم می‌شوند.

Sophie Scholl، یک درام تاریخی است که براساس آخرین روزهای زندگی سوفی شول عضو مشهور مقاومت دانشجویی ضدنازی ساخته شده است. این فیلم با استفاده از سوابق تاریخی حبس او ، شش روز آخر زندگی این قهرمان مشهور را بازآفرینی می‌کند. این فیلم برای اولین بار در پنجاه‌وپنجمین دوره جوایزه فیلم برلین به نمایش درآمد و مارک روتموند و جولیا جنتش به ترتیب برنده‌ی خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری از این رویداد شدند. فیلم در هفتادوهشتمین دوره جوایز اسکار نیز نامزد بهترین فیلم خارجی زبان شد و توانست تحسین منتقدان را با خود به‌همراه داشته باشد.

این فیلم با بودجه‌ی کمی ساخته شده است اما همانند فهرست شیندلر می‌توانند مضامینی قدرتمند را انتقال دهد. Sophie Scholl یک فیلم عمیقا تکان دهنده است، مشاهده‌ی بی حد و حصر شجاعت و ایستادگی برای اعتقادات، قطعا می‌تواند درامی حماسی را رقم بزند. این اثر از لحاظ بصری کاملا مخاطب را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و فضای کلاستروفوبیک رنج ناشی از حضور نازی‌ها را به ما القا می‌کند. فیلم با هر پلانی که پیش می‌رود از ما می‌پرسد که تا چه حد و اندازه‌ای می‌توانیم شجاع باشیم و برای آرمان‌هایمان ایستادگی کنیم؟ سوفی شول یک نماد است و مضامینی مثل شجاعت، ارزش‌های اخلاقی و آزادگی را به‌تصویر می‌کشد.

15_11zon

فیلم مگس

فیلم The Fly

  • کارگردان: دیوید کراننبرگ
  • بازیگران: جف گلدبلوم، جینا دیویس
  • سال انتشار: ۱۹۸۶
 
آزمایشات خطرناک دانشمندی خیلی بد و وحشتناک پیش می‌رود. او تبدیل به یک مگس غول‌پیکر می‌شود.

دیوید کراننبرگ و سینمایش دنیایی جذاب و عجیب برای طرفداران فیلم‌های وحشت و علمی‌تخیلی است البته بهتر است بگوییم سینمای وحشت جسمی. البته در این بین هم کراننبرگ فیلم‌هایی متعلق به سینمای نزدیک به جریان اصلی نیز دارد که ما با آن‌ها در این معرفی کاری نداریم. کراننبرگ در دوره اول فیلمسازی خود مگس را ساخت زمانی که جهانی مالیخولیایی سینمایش را هدایت می‌کرد. فیلم‌های هراس جسمانی آثاری هستند که با ترس تغییر شرایط بدنی انسان روایتی را پیش می‌برند. مگس فیلمی با این نوع رویکرد است که دیوید کراننبرگ آن را براساس داستان کوتاهی به‌همین نام و نوشته‌ی جورج لانگلان ساخت. فیلم مگس با شعار تبلیغاتی «بترس! خیلی بترس!» به فروش فوق‌العاده‌ای رسید و جایزه اسکار بهترین گریم را برای سازندگانش به‌همراه آورد.

کراننبرگ از ناخودآگاه آدمی استفاده می‌کند و ترس‌هایش را دستمایه‌ی روایت‌اش قرار می‌دهد. مگس داستان دانشمندی است که دچار استحاله می‌شده و خودش را در هیئت یک مگس می‌بیند. هیولایی که نمی‌شود کنترل‌اش کرد. مگس مخاطب‌اش را به یاد مسخ و فرانکشتاین می‌اندازد اما با روایتی متفاوت. این اتفاق نشان می‌دهد که روان و ناخودآگاه آدمی چه منبع مهم و عظیمی است برای خلق داستان‌هایی قدرتمند، آنهم در دهه‌های مختلف و دور از هم. این فیلم کلاسیک دهه هشتادی که یکی از مهم‌ترین و پرطرفدارترین فیلم‌های این حوزه‌ی سینمایی نیز هست ریسک بزرگی به‌عنوان یک اثر بازسازی شده به‌حساب می‌آمد، فیلمی که بعدها خودش نیز مورد بازسازی قرار گرفت اما چندان موفق نبود.

این فیلم روی رابطه‌ی دو شخصیت اصلی داستان یعنی دانشمند و نامزدش تمرکز دارد و وقتی که به‌سمت وحشت می‌رود، واقعا نتیجه‌بخش می‌شود. مسیری که این دانشمند برای تبدیل شدن به یک مگس را می‌پیماید هم تراژیک است و هم استعاری و فرامتنی. مگس یک اثر یونگی است، فیلمی درباره‌ی سایه‌ها، ترس‌ها و ناگفته‌ها. ایده‌هایی درباره‌ی جامعه‌شناسی و آدم‌های مسخ شده و به حاشیه‌رانده شده. حال کراننبرگ از این موقعیت استفاده می‌کند و این ایده‌ی روانشناسی را به زندگی شخصی و اجتماعی یک دانشمند گره می‌زند.

16_11zon

فیلم تکامل

فیلم Evolution

  • کارگردان: لوسیل هادزیالیلوویک
  • بازیگران: مکس بربانت
  • سال انتشار: ۲۰۱۵
در شهری ساحلی و متروکه تنها زنان به‌همراه پسربچه‌ها زندگی می‌کنند. یک روز نیکولاس جسدی را روی آب می‌بیند و به‌‌دنبال پیدا کردن حقیقت می‌رود.

سینمای اروپا از دید منتقدان و فیلم‌بین‌های حرفه‌ای همیشه یک سروگردن از سینمای آمریکا بالاتر بوده است. این سینما برخلاف سینمای آمریکا از لحاظ ذهنی و هویتی سینمایی استخوان‌دارتر است و به ابعاد و روایت‌اش با دیدگاه عمیق‌تری نگاه می‌کند. تکامل یک فیلم اروپایی و محصول مشترک بلژیک و فرانسه است که در دنیایی متفاوت از سینمای معمایی و ترسناک را به رویمان باز می‌کند. چراکه هرچه باشد تکامل یک فیلم اروپایی است! و از آنجائی هم که یک فیلم مستقل هنری محسوب می‌شود، لوسیل هادزیالیلوویک برای بدست آوردن هزینه‌ی ساخت آن مصیبت زیادی را متحمل شد. او بعد از ساخت این فیلم توضیح داد که تکامل را براساس داستانی که برای خودش در کودکی رخ داده ساخته است. پس طبق این صحبت می‌توان نتیجه‌گیری کرد که تکامل یک فیلم شخصی است.

تکامل با تصاویری از جهان اقیانوس آغاز می‌شود، یک نماد و یک کهن‌الگو از مادرانگی و زایش که فیلمساز تا انتهای فیلم با آن کار می‌کند و در هسته‌ی مرکزی روایت‌اش جایش می‌دهد. قبل از هر چیز این اتمسفر فیلم است که ما را به خود جذب می‌کند. ریتم پایین فیلم و سبک قاب‌بندی‌ها الهام‌گرفته از سینمای مینیمال هستند و قاب‌های طولانی به مخاطب این اجازه را می‌دهند که راجع‌به جهان سردی که در حال اتفاق افتادن است فکر کند و در دنیای غیرملموس‌اش غرق شود. علاوه بر اینها تکامل به سینمای تصویرمحور خیلی وفادار است، چنانچه مخاطب دیالوگ زیادی را نمی‌شنود. فیلمساز با استفاده از عناصر محلی مثل آب و اقیانوس به توضیح تاثیر عناصر ناشناخته در ذهن و روان انسان می‌پردازد و سایه و آنیما را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد. نیکولاس در این شهر ساحلی متروکه به‌دنبال پیدا کردن حقیقت است، او به‌دنبال ناشناخته‌ها می‌رود و ذهن‌اش را به ناخودآگاه‌اش وصل می‌کند. این فیلم فضایی مبهم دارد و از داستان‌های فولک پری دریایی بهره می‌گیرد تا قصه‌ای را در دنیایی مدرن به‌تصویر بکشد.

منبع: زومجی

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید