هفت دلیل که یتی، مرد برفی شاید وجود داشته باشد
در سال ۲۰۱۳ وقتی از دیوید اتنبرو پرسیدند آیا فکر میکند هنوز موجودات غولپیکری باقیمانده باشند که علم آنها را کشف نکرده باشد. او بلافاصله یتی را مطرح کرد. این موضوع به من قبولاند که باید حقیقتی درباره این موجود باشد و من فقط دنبال موجودی خیالی نیستم.
ایده موجوداتی میمونمانند و پوشیده از مو که در دامنههای هیمالیا زندگی میکنند قرنهاست رواج دارد. آیا بهراستی ممکن است که یتی، مرد برفی یا پاگنده وجود داشته باشد؟
اندرو بنفیلد، نویسنده و کاشف به جستجوی حقیقت پنهان در این داستانها راهی سفری به سرزمینهای هند، میانمار، نپال و بوتان شد.
او همراه با ریچارد هورسی، دوست و همراهش که با تردید بیشتری به موضوع نگاه میکند پای صحبت روستاییان منطقه و گلهدارها و شرپاها و کوهنوردان نشست که به طور شگفتآوری توصیفاتی از موجودی اسرارآمیز و عظیم و پوشیده از موهای بلند ارائه دادند.
در اینجا اندرو دلایل اقدام به چنین سفر ماجراجویانهای را در میان گذاشته است.
یک نقاشی از حدود سال ۱۹۵۰ که رویارویی گروهی کوهنورد با «غول برفی» را در هیمالیا نشان میدهد
یتی، موجود افسانهای فیلمهای کارتونی است، مگرنه؟ این دقیقاً همان تصوری است که دوست باهوش و عاقل من ریچارد از این موجود دارد اما سفرها و گفتگوهای من در هیمالیا مرا قانع کرد که باید چیزی بیش از این افسانه خیالی در میان باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم به مناطق دورافتادهتری از این منطقه وسیع کوهستانی سفر کنم تا به اعماق این موضوع شگفت پی ببرم.
من فکر میکنم ریچارد عاقل و منطقی بهترین همراه من میتواند باشد چون با شک و تردید دائمی مرا سر عقل میآورد و باعث میشود دست به کارهای عجیبوغریب نزنم. ابتدا که پیشنهادم را مطرح کردم هیچ علاقهای به ماجرا نداشت به همین دلیل من هفت دلیل قانعکننده برای او آوردم که چرا باید یتی را جدی بگیریم تا در این جستجو به من بپیوندد.
۱. مشاهدات و توصیفات مداوم
به طور پیوسته و مداوم داستانها و توصیفاتی از این موجود از زبان افرادی دور از یکدیگر که هیچ تماس و آشنایی با یکدیگر و حتی با بقیه مناطق جهان ندارند در سراسر منطقه رواج دارد. این روایتها فقط قصه و افسانه و گاهی تصاویری از رد پاهای عجیب و غولآسا نیست بلکه مشاهده مستقیم افراد و گزارشهایی از حمله به افراد و گلهها هم وجود دارد.
هرچند برخی از این موارد ممکن است فقط اشتباه گرفته شدن خرسی باشد که روی دو پای عقب خود بلند شده است یا تصورات ذهنی دیگر اما مشاهدات مکرر و شواهد عینی و حتی گزارشهای پلیس در این زمینه وجود دارد که بهراحتی نمیتوان آنها را نادیده گرفت. در بسیاری از مناطق هیمالیا وجود یتی واقعیتی پذیرفتهشده است و کشور بوتان حتی یک پارک ملی برای محافظت از زیستگاه طبیعی یتی احداث کرده است.
۲. دیوید اتنبرو فکر میکند یتی ممکن است وجود داشته باشد
بعضی از آدمهای هوشمند فکر میکنند ممکن است یتی وجود داشته باشد از جمله سر دیوید اتنبرو، تنزینگ نورگی (اولین فردی که همراه با سر ادموند هیلاری قله اورست را صعود کرد) و حتی اسکندر کبیر.
در سال ۲۰۱۳ وقتی از دیوید اتنبرو پرسیدند آیا فکر میکند هنوز موجودات غولپیکری باقیمانده باشند که علم آنها را کشف نکرده باشد. او بلافاصله یتی را مطرح کرد. این موضوع به من قبولاند که باید حقیقتی درباره این موجود باشد و من فقط دنبال موجودی خیالی نیستم.
۳. تصور غربیها از یتی اشتباه است
هیچیک از افرادی که با آنها گفتگو کردیم از هیولای برفی پشمالوی سفید که در کارتونها و فیلمها دیدهایم حرفی نزدند این تصویر و تصور مانند نام «غول برفی» همه ابداعات و اختراعات دهه ۱۹۵۰ غربیهاست تا فضای هیجانانگیزی درباره این موجود ایجاد کنند و روزنامهها و فیلمها فروش بروند.
جای پای یتی در برف، نپال
ما اطمینان پیدا کردیم که تصویر موجود در فیلمها تخیلی است که مردم دور از کوهها دارند. آنچه مردم محلی توصیف میکنند پستانداری با موهای قهوهای است که روی دو پا راه میشود و مانند اورانگوتان یا گوریلی غولپیکر است.
۴. شواهدی از وجود میمون عظیم منطقه هیمالیا در دست است
و البته نکته مهم و اصلی این است که میدانیم میمون غولپیکری در منطقه هیمالیا زندگی میکرده است چون فسیلهایی بهدست آمده که آن را اثبات میکند. این موجود حدود ۲۷۰ سانتیمتر قد داشته است و گیگانتوپیتکوس یا میمون غول نامیده میشده است.
نزدیکترین خویشاوند زنده این موجود اورانگوتان است اما دیوید اتنبرو معتقد است تعدادی گیگانتوپیتکوس ممکن است هنوز در دوردستترین مناطق کوهستانی هیمالیا وجود داشته باشند. (و ما هم نمیخواهیم روی حرف دیوید اتنبرو حرفی بزنیم).
۵. هنوز گونههای جدیدی از حیوانات کشف میشوند
دانشمندان هنوز به طور مداوم گونههای جدیدی را در نقاط دورافتاده جهان کشف میکنند از جمله پستانداران بزرگ مانند گاوسانان آفریقایی و گوزن و آهو. یادمان باشد که غربیها داستانهایی درباره پاندا، اسب آبی و زرافه و گوریل را هم رد کرده بودند و آنها را مخلوقاتی خیالی زاده تصورات فرهنگ عامه و افسانهها میدانستند.
درواقع نوعی تعصب دیرپای تاریخی در غرب علیه چنین باورهایی وجود دارد، انکار و عدم پذیرش این موضوع که مردمان مناطق دورافتاده و ناشناخته ممکن است چیزهایی بدانند که آدمهای خارجی هنوز ندانند. جالب اینجاست که مهارت و دانش مردم محلی درباره گیاهان و جانوران و زمین و آبوهوای منطقه به خوبی جان خارجیهایی را که از این مناطق بازدید میکنند نجات میدهد.
۶. مناطق وسیعی از هیمالیا هنوز دستنخورده و ناشناخته است
ما از مناطق وسیع و دستنخوردهای در هیمالیا حرف میزنیم، مناطقی که انسان به دشواری میتواند در آنها زندگی کند. تا زمانی که چندین روز در هیمالیا راه نرفته باشید به سختی میتوانید تصوری از گستردگی و عظمت این همه کوه و دره داشته باشید و اینکه چقدر فعالیت و حضور انسانی در این مناطق نادر است از این رو میبینیم که موقعیت جغرافیایی ویژهای است برای آنکه موجودی غولپیکر وجود داشته باشد و دیده نشود.
۷. ما رویکرد دیگری در پیش گرفتیم
البته من و ریچارد اولین خارجیهایی که در پی یتی به هیمالیا میروند نبودیم اما کمابیش همه افرادی که پیش از ما به این جستجو رفتهاند دیدگاهی بلندپروازانه داشتهاند و فکر میکردند در مدت چند هفته میتوانند چیزی را ببینند و پیدا کنند که افراد محلی گاهی فقط یک بار در تمام زندگی خود دیدهاند.
من به ریچارد پیشنهاد روش دیگری دادم. بهجای اینکه تلاش کنیم خودمان یتی را پیدا کنیم و ببینیم تلاش کنیم داستانها و ماجراهای باورپذیر و معتبر محلی را گردآوری کنیم.
من فکر میکنم جدی گرفتن این روش بهترین راه برای دست یافتن به تجربهها و یافتههای بینظیر شاهدان عینی مانند استخوان یا نمونه موهای این موجود است. بعد میتوانیم این نمونهها را به طور علمی آزمایش کنیم تا دریابیم متعلق به چه موجودی است که پیش از این شاید شناخته نشده باشد حداقل برای افرادی که در سرزمینهای کمارتفاعتر زندگی میکنند.
استدلالهای من بهنحوی ریچارد را با مدرک دکترایش قانع کرد که در نقش بزرگسال مراقب همراه من بیاید هرچند من اول فکر میکردم او فقط دوست عجیبوغریبش را مسخره میکند. اما بدگمانی و تردید او کمکم از بین رفت چون بسیار بیش از آنچه تصورش را میتوانستیم بکنیم یافتیم.
منبع: بی بی سی