ترتیب حروف روی کیبورد؛ معمایی که هنوز حل نشده است

داستان واقعی پیدایش این اختراع مدتهاست مورد بحث است. برخی بر این باورند که این کیبورد برای جلوگیری از گیرکردن چرخدندههای ماشینهای تحریر طراحی شده بود، در حالی که برخی دیگر معتقدند این طراحی به تلگراف مرتبط است.
فرادید| چند سال پس از معرفی آیفون، یک سیستم کیبورد نوآورانه جدید شروع به جلب توجه کرد. طراحی صفحهنمایش تقسیمشده این سیستم به نامKALQ، بهطور خاص برای تایپ با انگشت شست روی گوشیهای هوشمند و تبلتها بود. این سیستم جایگزینی کارآمدتر نسبت به کیبورد فراگیر QWERTY شد که نام آن از شش حرف اول در ردیف بالای کلیدها گرفته شده است.
به گزارش فرادید، KALQ اولین سیستمی نبود که با QWERTY رقابت میکرد و احتمالاً آخرین هم نخواهد بود. اما حتی میان نوآوریهای بیسابقه تکنولوژیکی، کیبورد QWERTY همچنان تقریباً بدون تغییر باقیمانده است. ما از همان رابط الفبایی استفاده میکنیم که اجداد ما ۱۵۰ سال پیش برای تایپ نامهها از آن استفاده میکردند.
چرا طراحی QWERTY این همه سال دوام آورده است؟ معلوم شده که افسانهها و اطلاعات غلط زیادی پیرامون منشأ آن وجود دارد، اما بیشتر نظریهها به این نکته میپردازند که این طراحی همزمان با ماشینهای تحریر اولیه توسعه یافته و ارتباطی ناگسستنی با آنها دارد.
در دهه ۱۸۶۰، فردی به نام کریستوفر لیتهم شولز، سیاستمدار، چاپگر، روزنامهنگار و مخترع آماتور اهل میلواکی، وقت آزادش را صرف توسعه ماشینهایی میکرد که کسبوکارهایش را کارآمدتر کنند. یکی از این اختراعات، یک ماشین تحریر ابتدایی بود که او و چند نفر از همکارانش سال ۱۸۶۸ آن را ثبت اختراع کردند. کیبورد آنها شبیه پیانو بود و با ترتیبی الفبایی از حدود دو دوجین کلید ساخته شده بود. این تیم احتمالاً تصور میکرد این ترتیب بهترین و کارآمدترین ترتیب است. در نهایت، هر کسی که از این کیبورد استفاده میکرد، فوراً متوجه میشد هر حرف را کجا پیدا کند. جستجو کاهش مییافت و سرعت تایپ بیشتر میشد. چرا چنین چیزی را تغییر دهیم؟ اما اینجاست که منشأ طراحی QWERTY کمی مبهم میشود.
یکی از نظریههای رایج میگوید شولز مجبور شد کیبورد را برای مقابله با ایرادات مکانیکی ماشینهای تحریر اولیه دوباره طراحی کند که کمی متفاوت از مدلهای معمولی بودند. در این ماشینها، میلههای تایپ که کلیدها را به صفحات حروف متصل میکردند، زیر کاغذ آویزان بودند. اگر یک کاربر بهسرعت یک سری حروف که میلههای تایپ آنها نزدیک به هم بودند را تایپ میکرد، دستگاه حساس گیر میکرد. طبق این داستان، شولز ترتیب کلیدها را طوری طراحی کرد که رایجترین دنبالههای حروف مانند «th» یا «he» از هم جدا باشند.
نمونه اولیه سال ۱۸۷۳
در تئوری، سیستم QWERTY باید حداکثر جداسازی را بین بسیاری از ترکیبهای رایج حروف فراهم میکرد. اما، کلیدهای «e» و «r» درست کنار هم قرار دارند، با اینکه «er» چهارمین ترکیب پرکاربرد در زبان انگلیسی است. یکی از نمونههای اولیه شولز این مشکل را حل کرده بود (کلید «r» با کلید نقطه جایگزین شده بود) هرچند این طراحی بهطور کلی کنار گذاشته شد.
اوایل دهه ۱۸۷۰، شولز و همکارانش با شرکت تولید اسلحه ریمینگتون قرارداد تولید بستند، شرکتی که با تولید ماشینآلات دقیق آشنا بود و پس از جنگ داخلی ممکن بود بهدنبال تبدیل شمشیرها به داسها باشد. این شرکت شروع به فروش یک ماشین تحریر با قیمت ۱۲۵ دلار (بیش از ۳۰۰۰ دلار به قیمت امروز) در سال ۱۸۷۴ کرد. این دستگاه بیش از ۴۰ کلید داشت و ترتیب حروف آن بهطور مشخص غیردستوری بود که بهگفته برخی، به جلوگیری از خراب شدن دستگاهها کمک میکرد.
تا سال ۱۸۹۱، ریمینگتون ادعا کرد بیش از ۱۰۰.۰۰۰ دستگاه تایپ با سیستم QWERTY در سراسر کشور استفاده میشود. سرنوشت کیبورد سال ۱۸۹۳ رقم خورد، وقتی چند تن از بزرگترین تولیدکنندگان ماشینهای تحریر از جمله ریمینگتون با هم ادغام شدند و شرکت ماشین تحریر یونین را تشکیل دادند. این شرکت QWERTY را بهعنوان استاندارد غیررسمی اتخاذ کرد که امروزه آن را میشناسیم و دوست داریم.
یک نظریه مرتبط به این موضوع اشاره دارد که تاکتیکهای تجاری پیش از ادغام ریمینگتون در ترویج QWERTY نقش داشت. این شرکت علاوه بر تولید ماشینهای تحریر، دورههای آموزشی نیز ارائه میداد. افرادی که با سیستم اختصاصی ریمینگتون آموزش میدیدند، وفادار به برند باقی میماندند، بنابراین شرکتها برای استخدام تایپیستهای آموزشدیده مجبور به خرید ماشین تحریر ریمینگتون بودند. این استراتژی هنوز هم کارآمد است!
زنان در حال انجام آزمونهای سرعت تایپ در دفتر ریمینگتون، سال ۱۹۰۰
اگرچه ریمینگتون بیشک در محبوبسازی سیستم QWERTY نقش داشت، نظریهای که میگوید این سیستم برای کاهش خطای مکانیکی طراحی شده، بحثبرانگیز است. در یک مقالهی ۲۰۱۱، کوئیچی یاسووکا و موتوکو یاسووکا، پژوهشگران دانشگاه کیوتو، تکامل کیبورد ماشین تحریر را همراه با تاریخچه کاربران حرفهای اولیه آن بررسی کردند. آنها نتیجه گرفتند مکانیک ماشین تحریر تأثیری بر طراحی کیبورد نداشته است. بلکه سیستم QWERTY بهعنوان پاسخی به نیاز یک گروه خاص از کاربران اولیه، یعنی اپراتورهای تلگراف، پدید آمد که باید پیامها را سریعاً انتقال میدادند. این اپراتورها ترتیب الفبایی را برای ترجمه کد مورس گیجکننده و ناکارآمد میدانستند. پژوهشگران مینویسند:
«کد مورس آمریکایی، حرف Z را بهصورت ‘…. ’ نمایش میدهد که اغلب با ترکیب SE اشتباه گرفته میشود که بیشتر از Z استفاده میشود. گاهی گیرندههای مورس در ایالات متحده نمیتوانند تشخیص دهند آیا Z یا SE باید استفاده شود، بهویژه در حروف اول یک کلمه، قبل از دریافت حروف بعدی. بنابراین، باید حرف S نزدیک Z و E در کیبورد قرار گیرد تا گیرندههای مورس بتوانند آنها را سریعاً تایپ کنند.»
پژوهشگران پیشنهاد کردند کیبورد ماشین تحریر طی سالها بهطور مستقیم در نتیجهی ورودیهایی تکامل یافت که توسط اپراتورهای تلگراف ارائه شده بود. به بیان دیگر، تایپیست قبل از کیبورد آمد. آنها همچنین به تاریخچهی مورس اشاره میکنند تا بر ضد این نظریه استدلال کنند که میگوید شاولز میخواسته با تغییر ترتیب کلیدها با هدف خاص کند کردن تایپیستها، از گیر کردن ماشین جلوگیری کند:
«سرعت گیرنده مورس باید برابر فرستنده مورس باشد. اگر شاولز واقعاً کیبورد را طوری تنظیم کرده بود که اپراتور را کندتر کند، اپراتور نمیتوانست از فرستنده مورس عقب نیفتد. ما باور نداریم شاولز چنین نیت بیمعنایی حین توسعهی ماشین تحریر خود داشته باشد.»
خود شاولز به طور کامل قانع نشده بود QWERTY بهترین سیستم است. اگرچه او طراحیهایش را اوایل به ریمینگتون فروخت، اما تا پایان عمر خود به اختراع بهبودها و جایگزینهایی برای ماشین تحریر ادامه داد، از جمله چندین طرح کیبورد که او آنها را کارآمدتر میدانست.
شاولز این اختراع را سال ۱۸۸۹، یک سال قبل از مرگش ثبت کرد.
یکی از رقیبهای بزرگ برای جایگزینی QWERTY، کیبورد Dvorak Simplified بود که در دهه ۱۹۳۰ توسط آگوست دووراک طراحی شد. این کیبورد تعداد کلمات قابل تایپ را با ردیف «خانه» (جایی که انگشتان بهطور طبیعی استراحت میکنند) افزایش میداد. تحقیقات نشان داده که کاربران Dvorak سرعت و دقت بهتری گزارش کردهاند (اگرچه بسیاری از این آزمایشها توسط خود دووراک تأمین مالی شده بود) اما تحقیقات دیگر نشان داده که Dvorak کارآمدتر نیست.
وقتی نخستین نسل از کیبوردهای کامپیوتری معرفی شدند، دیگر هیچ دلیلی برای استفاده از سیستم QWERTY وجود نداشت و کامپیوترها دیگر گیر نمیکردند. اما نکته جالب اینجاست که میلیونها نفر قبلاً یاد گرفته بودند با کیبورد QWERTY تایپ کنند. این سیستم بهطور گسترده در کشورهایی که از الفبای لاتین استفاده میکنند، رایج شده بود.
از کیبورد دُوُراک هرگز استقبال نشد
آیا سیستم KALQ تفاوتی دارد؟ از برخی جهات، پاسخ قطعاً بله است. این سیستم بر اساس یک رفتار بسیار خاص و مدرن طراحی شده : تایپ با انگشت شست. مشابه اپراتورهای تلگراف قرن نوزدهم، کاربران ساختار کیبورد KALQ را تعیین کردند. اما همچنان میتوان گفت سیستم KALQ یا هر سیستم مشابهی که ممکن است در آینده توسعه یابد، نیز محصول وابستگی به مسیر است. زیرا فارغ از چگونگی چیدمان حروف، مفهوم اساسی جدا کردن حروف به صورت فردی و توزیع آنها در یک شبکه به شاولز و همکارانش در میلواکی برمیگردد.
مترجم: زهرا ذوالقدر