مغز چگونه ریتم موسیقی را درک می کند؟

مغز چگونه ریتم موسیقی را درک می کند؟

یک کشف قابل توجه دانشمندان، ریتم‌های ضربان گمشده است. این الگوهای پیچیده بدون هیچ صدای واقعی در فرکانس ضرب وجود دارند. با وجود اینکه چیزی در فرکانس ضرب نواخته نمی‌شود، مردم همچنان ضرب را درک کرده و با آن حرکت می‌کنند.

کد خبر : ۲۴۱۲۱۳
بازدید : ۱۳

دانشمندان طی پژوهش‌های جدید خود کشف کردند که وقتی آهنگ مورد علاقه‌تان پخش می‌شود، مغزتان به صورت فیزیکی موسیقی را تجسم می‌کند. 

موسیقی باعث می‌شود بدون اینکه آگاهانه تصمیم به انجام آن بگیریم، پاهایمان را به زمین بکوبیم و عواطف را احساس کنیم. طی تحقیقات جدید دانشمندان علت این موضوع کشف شد. این فقط پیش‌بینی مغز افراد از آنچه در یک آهنگ اتفاق می‌افتد نیست، بلکه مربوط به الگوهای فیزیکی واقعی است که در مدارهای عصبی آن‌ها شکل می‌گیرند. 

به نقل از اس‌اف، تیمی از دانشمندان بین‌المللی به سرپرستی «ادوارد لارج» (Edward Large) از «دانشگاه کنتیکت» (Connecticut) کشف کردند که سلول‌های مغز ما به صورت فیزیکی با صداهای موسیقی هماهنگ می‌شوند و الگوهای پایداری ایجاد می‌کنند که بر کل بدن ما تأثیر می‌گذارند. نتایج تحقیقات آن‌ها «نظریه رزونانس عصبی» (NRT) نام‌گذاری شد. 

نویسندگان می‌گویند: ما پیشنهاد می‌کنیم که افراد، رویدادهای موسیقی را نه از طریق مدل‌های عصبی پیش‌بینی‌کننده، بلکه از طریق دینامیک (پویایی) مغز و بدن که به صورت فیزیکی ساختار موسیقی را تجسم می‌کند، پیش‌بینی کنند. 

این نشان دهنده یک تغییر اساسی در نحوه درک ما از پردازش موسیقی است. مدارهای عصبی ما به جای اینکه صرفاً پیش‌بینی کنند از طریق نوسانات ریتمیک با آنچه می‌شنویم، هماهنگ می‌شوند و روابط فیزیکی با موسیقی برقرار می‌کنند. 

این اتفاق زمانی که پای خود را با موسیقی، هماهنگ تکان دهید، می‌افتد. علت آن نوسانات عصبی در مغز شماست که با موسیقی هماهنگ می‌شوند و الگوهای پایداری ایجاد می‌کنند و به طور طبیعی در حرکات بدن شما گسترش می‌یابند. 

این الگوهای هماهنگ‌سازی با سرعت‌های مختلفی در مغز رخ می‌دهند. برای ریتم‌هایی مانند ضربات طبل، امواج مغزی با سرعت کمتری به فرکانس‌های ریتمیک متصل می‌شوند. برای صداهای زیر و بم مانند نُت‌های موسیقی، گوش داخلی و ساقه مغز فرکانس‌ها را با سرعت بیشتری پردازش می‌کنند. 

پدیده ضرب گمشده

یک کشف قابل توجه دانشمندان، ریتم‌های ضربان گمشده است. این الگوهای پیچیده بدون هیچ صدای واقعی در فرکانس ضرب وجود دارند. با وجود اینکه چیزی در فرکانس ضرب نواخته نمی‌شود، مردم همچنان ضرب را درک کرده و با آن حرکت می‌کنند. نظریه «NRT» این موضوع را از طریق «رزونانس غیرخطی» (nonlinear resonance) توضیح می‌دهد. در آنجا نوسانگرهای مغز فرکانس‌هایی را تولید می‌کنند که در سیگنال اصلی وجود ندارند. 

این نظریه همچنین به توضیح اینکه چرا برخی از ترکیبات موسیقی دلپذیر یا خشن به نظر می‌رسند، کمک می‌کند. روابط فرکانسی ساده الگوهای نوسان پایدارتری نسبت به ترکیبات پیچیده تولید می‌کند. این پایداری به آنچه ما به عنوان صداهای دلپذیر تجربه می‌کنیم، تبدیل می‌شوند. 

ارتباط فرهنگ و موسیقی با تجربه افراد

پیشینه فرهنگی نیز نقش مهمی در نتایج این مطالعه ایفا می‌کند. برخی از جنبه‌های ادراک موسیقی ممکن است به دلیل فیزیک پایه مغز، جهانی باشند. با این وجود، تاثیرات فرهنگ‌های مختلف، ارتباطات عصبی خاص از طریق فرآیندی موسوم به «هماهنگی» (attunement) می‌تواند این نتایج را تقویت کند. 

این مکانیسم به توضیح این موضوع کمک می‌کند که چرا افراد از فرهنگ‌های مختلف ترجیحات موسیقیایی متفاوتی دارند. مغز ما با موسیقی که اغلب می‌شنویم، هماهنگ می‌شود. 

حتی نحوه پیش‌بینی نوازندگان هنگام نواختن با یکدیگر نیز با این مدل مطابقت دارد. پژوهشگران دریافتند که حلقه‌های بازخورد در سامانه‌های عصبی می‌توانند باعث همگام‌سازی پیش‌بینی شوند. این موضوع می‌تواند دلیل اینکه چگونه نوازندگان جلوتر از یکدیگر می‌نوازند، ولی همچنان کاملاً هماهنگ باقی می‌مانند را توضیح دهد. 

نویسندگان توضیح می‌دهند: تعامل انواع خاصی از صداها با پویایی‌های مداوم شکل‌گیری الگو منجر به الگوهای ادراک، عمل و هماهنگی می‌شوند که ما به طور کلی آن را با عنوان موسیقی تجربه می‌کنیم. 

این رویکرد هم عناصر جهانی موسیقی موجود در فرهنگ‌های مختلف و هم تنوع در سامانه‌های موسیقی را به هم پیوند می‌زند. 

آنچه واضح است این است که وقتی ما موسیقی را با دیگران به اشتراک می‌گذاریم، کاری عمیقاً معنادار انجام می‌دهیم. مغز ما به معنای واقعی کلمه در حال همگام‌سازی است و الگوهای عصبی مشترکی را در نسل‌ها و تفاوت‌ها ایجاد می‌کند. 

در آن لحظاتی که همه در حال زمزمه کردن یک آهنگ یا نواختن با یک ریتم هستند، ما در حال تجربه یکی از ساده‌ترین و در عین حال عمیق‌ترین ارتباطات زندگی هستیم. 

این مطالعه در مجله Nature Reviews Neuroscience منتشر شده است.

منبع: ایسنا

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید