بدبینی و تفکراتِ منفی آلزایمر میآورد؛ اما مثبتاندیشی آموختنیست
یکی از مؤثرترین راهها برای افزایشِ خوشبینی، انجامِ روشی به نامِ «بهترین خودِ ممکن» است که شما نسخهای از خودتان را تصور میکنید یا دربارهاش مینویسید که در آینده قرار دارد و به تمامِ اهدافِ زندگی دستیافته و تمامِ مشکلاتش رفع شده است.
کد خبر :
۸۱۲۱۳
بازدید :
۱۱۶۲۸
فرادید | آیا شما ذاتاً فردِ بدبینی هستید؟ از آنهایی که عادت دارند «نیمه خالی لیوان» را ببینند؟ اگر اینطور است باید بدانید این عادت برای مغزتان خوب نیست. نتایج یک پژوهش جدید نشان میدهد که تکرارِ اندیشههای منفی به تنزلِ قوه شناخت و رسوبِ بیشترِ پروتئینهایِ مضر در مغز که مسئولِ ایجاد بیماریِ آلزایمر هستند، مرتبط است.
نویسنده ارشدِ این مقاله دکتر ناتالی مارچَنت، روانکاو و محقق در دانشگاهِ یونیورسیتی کالجِ لندن، میگوید: «ما اعلام میکنیم که تکرارِ اندیشههای منفی یا منفیبافی ممکن است یکی از عواملِ خطر در ایجادِ بیماریِ فراموشی باشد.»
میزانِ منفیبافی و رفتارهای مرتبط با آن مانند نشخوارِ گذشته و نگرانی درباره آینده در یک بازه زمانیِ 2ساله در 350نفر که بالای 55سال سن داشتند، اندازهگیری شد. از حدودِ یکسوم از شرکتکنندگان اسکنهای مغزیِ خاص برای اندازهگیریِ میزانِ رسوبِ آمیلوئید بتا و تائو گرفته شد. آمیلوئید بتا و تائو، دو پروتئینی هستند که عاملِ ایجاد یکی از رایجترین انواعِ فراموشی یعنی آلزایمر هستند.
نتایجِ اسکنها نشان داد آنهایی که بیشتر از سایرین منفیبافی کرده بودند میزانی رسوبِ پروتئینهای تائو و بتا در مغزشان بیشتر بود، حافظه ضعیفتری داشتند و قوه شناختشان با سرعتِ بیشتری طی 4سال افت کرده بود.
در این آزمون سطوح اضطراب و افسردگی نیز اندازهگیری شد و آنها دریافتند طی این دوران افرادی که افسردهتر و مضطربتر بودند در مقایسه با سایرین قوه شناختشان افت بیشتری پیدا کرده بود که این نتیجه، نتایجِ تحقیقاتِ پیشین را تأیید میکند.
مرچنت میگوید: «در راستای تحقیقاتِ قبلی که بینِ افسردگی و اضطراب و خطرِ فراموشی ارتباط برقرار کردهاند، ما نیز انتظار داریم تکرارِ الگوهای تفکرِ منفی در طی یک دوره طولانیمدت به افزایشِ خطرِ ابتلا به فراموشی کمک کند.»
دکتر ریچارد ایزاکسون، مؤسسِ کلینیکِ پیشگیری از آلزایمر در نیویورک، میگوید: «این نخستین مطالعهایست که ارتباطِ زیستیِ بینِ تکرارِ افکار منفی و آسیبشناسیِ آلزایمر را نشان میدهد و به پزشکان روشی دقیقتر برای ارزیابی خطر و ارائه مداخلاتِ شخصی به بیماران عرضه میکند.»
«بسیاری از افرادی که خطرِ آلزایمر در آنها بالاست، درباره اثراتِ منفیِ نگرانی و نشخوارهای ذهنی بر مغز آگاه نیستند. این تحقیق مهم است و روشِ من را برای مراقبت از بیماران تغییر خواهد داد.»
تحقیقاتِ بیشتری لازم است
فیونا کاراگر، رئیسِ سیاستگذاری در انجمنِ آلزایمر لندن، میگوید: «اشاره به این نکته مهم است که این تحقیق نمیگوید که افکارِ منفی در کوتاهمدت باعثِ آلزایمر میشوند. ما به تحقیقاتِ بیشتری برای فهمِ بهتر این مسئله نیاز داریم.»
«بسیاری از افرادِ شرکتکننده در این پژوهش کسانی بودند که خطرِ ابتلا به آلزایمر در آنها بالا بوده است. ما نیاز داریم ببینیم که آیا این یافتهها در کلِ جمعیت نیز تکرار میشود و اینکه آیا تکرارِ افکارِ منفی به تنهایی میتواند خطرِ آلزایمر را در افرادِ موردِ آزمون افزایش داده باشد».
محققان میگویند تکرارِ فعالیتهای ذهنی مانند مدیتیشن میتواند به مثبتاندیشی و کاهشِ افکار منفی کمک کند.
نگاه به نیمه روشنتر
نتیجه تحقیقی که در سال 2019 انجام شد نشان داد که احتمالِ مرگ به دلیلِ انواعی از بیماریهای قلبی در بدبینها بیشتر از خوشبینهاست. درحقیقت هرچه فردی خوشبینتر باشد خطرِ حملاتِ قلبی، سکته و سایر عواملِ مرگ در او کمتر است.
فقط قلب نیست که به دلیلِ مثبتاندیشی از آن محافظت میشود. تحقیقات قبلی ارتباطِ مستقیمی بینِ خوشبینی و رژیمِ غذایی سالم، ورزش کردن، سیستمِ ایمنیِ مقاومتر و فعالیتِ بهترِ ریهها پیدا کرده بودند. دکترِ قلب، آلن روزانسکی، میگوید علت آن احتمالاٌ این است که خوشبینها عاداتِ سالمتری دارند. آنها بیشتر احتمال دارد که ورزش کنند و رژیمِ غذایی سالمتری داشته باشند و احتمالاً کمتر سیگاری بینشان پیدا میشود.
روزانسکی میگوید: «خوشبینها همچنین مهارتِ حلِ مسئله بهتری دارند. آنها در چیزی که ما رفتارِ کنشی یا پیشبینیِ مسائل و پیشقدم شدن برای حلِ آنها میدانیم، بهتر هستند.»
خوشبینی را تمرین کنید
شما میتوانید میزانِ خوشبینی و بدبینی خود را از طریقِ «آزمونِ جهتگیریِ زندگی» اندازهگیری کنید. این آزمون شاملِ گزارههایی است نظیرِ اینکه «من باور دارم در پسِ هر سختیای آسانیایست»، و «اگر قرار باشد اتفاقِ بدی برایم بیفتد، میافتد». امتیازدهی به گزارهها بر اساسِ مقیاسِ خیلی موافقم تا بهشدت مخالفم صورت میگیرد و نتایج میتواند میزانِ خوشبینی و بدبینی شما را مشخص کند.
تحقیقاتِ پیشین نشان دادهاند که افراد میتوانند مغز را آموزش دهند تا خوشبینتر باشد؛ درست مانندِ ورزش دادنِ عضلات. یک تحقیق که به صورتِ مستقیم عملکرد و ساختار مغزی را اندازهگیری میکرد، نشان داد که فقط روزی 30دقیقه مدیتیشن به مدتِ دو هفته میتواند تغییراتِ قابلِ مشاهدهای در مغز افراد ایجاد کند.
بر اساسِ نتایجِ یک فراتحلیل که از تحقیقاتِ موجود به دست آمده است، یکی از مؤثرترین راهها برای افزایشِ خوشبینی، انجامِ روشی به نامِ «بهترین خودِ ممکن» است که شما نسخهای از خودتان را تصور میکنید یا دربارهاش مینویسید که در آینده قرار دارد و به تمامِ اهدافِ زندگی دستیافته و تمامِ مشکلاتش رفع شده است.
تکنیک دیگر شکرگزاری است. روزی چند دقیقه در روز وقت بگذارید و بنویسید چه چیزهایی در زندگی دارید که باعث میشود زندگی شما ارتقا پیدا کند. و فهرستی از تجربههای مثبت هر روز خودتان ثبت کنید. این کار به مرور خوشبینی شما را افزایش میدهد.
روزانسکی میگوید: «و نهایتاً، ما میدانیم که درمانگرانِ رفتاری-شناختی میتوانند درمانهای مؤثری برای افسردگی ارائه کنند. شما میتوانید همان اصولی که ما برای درمانِ افسردگی استفاده میکنیم را بکار ببرید، اصولی مانندِ قاببندیِ مجدد. شما یاد میگیرید که همواره یک روشِ دیگر برای قاببندیِ افکارِ منفی وجود دارد.»
۰