او یک دیکتاتور بود و من حریف او نمی شدم
مرد 45 ساله ای که به اتهام قتل همسر 52 ساله اش دستگیر شده بود، در حالی که از شدت ندامت گریه می کرد، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد، جزئیات و چگونگی جنایت هولناک خود را بازسازی کند.
کد خبر :
۲۵۴۰۲
بازدید :
۱۱۳۷
مردی که همسرش را با وارد کردن بیش از 10 ضربه چاقو در مشهد کشته بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت گفت: از فحاشی های همسرم خسته شده بودم اما او یک دیکتاتور بود و من حریف او نمی شدم!
به گزارش خراسان، مرد 45 ساله ای که به اتهام قتل همسر 52 ساله اش دستگیر شده بود، در حالی که از شدت ندامت گریه می کرد، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد، جزئیات و چگونگی جنایت هولناک خود را بازسازی کند.
وی که پس از نصایح قاضی «سیدجواد حسینی» تصمیم گرفته بود دست از داستان سرایی و تناقض گویی بردارد، اشک هایش را پاک کرد و گفت: قبلا در یک شرکت تولیدی کار می کردم که از آن جا بازنشسته شدم و با خرید یک خودرو به مسافرکشی پرداختم ولی همواره با همسرم اختلاف داشتم.
اختلافات زندگی ما به حدی بود که دو بار او را به طور رسمی طلاق دادم اما باز با اصرار فرزندانم دوباره به زندگی مشترک با او ادامه دادم.
اگرچه همیشه همه پول ها و درآمدم را به او می دادم ولی اختلافات ما هیچ گاه به صورت ریشه ای حل نشد چرا که همسرم تک دختر بود و هیچ وقت از حرفی که می زد کوتاه نمی آمد!در واقع حرف، حرف خودش بود!
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: با آن که 4 دختر عروس کرده بودم ولی همسرم مدام به من توهین می کرد به طوری که دیگر از فحاشی های او خسته شده بودم.
حدود 2 سال قبل بود که برای آخرین بار با او ازدواج کردم ولی در این مدت هیچ وقت او را کتک نزدم تنها چند سال قبل یک سیلی به گوشش نواختم!! با این حال ریشه اختلافات ما همچنان پابرجا بود تا این که حدود 100 میلیون تومان به همسرم ارث رسید.
روز حادثه حدود ساعت 10 صبح برای صرف صبحانه وقتی به منزلم بازگشتم دیدم همسرم همه لوازم منزل را جمع کرده است او از مدتی قبل اصرار داشت که باید منزلمان را عوض کنیم و به جای دیگری برویم.
این صحنه را که دیدم اعتراض کردم و گفتم: «مگر من مرد تو نیستم؟!» گفت: نه! تو اگر مرد بودی حداقل می توانستی یک خانه بخری!! به همین خاطر دوباره مشاجره های لفظی ما در حالی شروع شد که همسرم مدام به من توهین و فحاشی می کرد. این مشاجره حدود 10 دقیقه طول کشید تا این که من از کوره در رفتم. اعصابم به هم ریخته بود در همان حال به سمت پذیرایی رفتم که چشمم به چاقوی روی اپن آشپزخانه افتاد.
آن را برداشتم و ضربه ای به او زدم. خون ها را که دیدم دیگر نفهمیدم و ضربات متعددی را به نقاط مختلف بدنش وارد کردم. همسرم خون آلود نقش بر زمین شد و جان سپرد. زمانی به خود آمدم که دیگر کار از کار گذشته بود و از کارم به شدت پشیمان شدم. مدتی گریه کردم و بعد هم از خانه بیرون آمدم.
آن شب داخل خودروی «روآ» کنار پارکی در منطقه پنجتن مشهد خوابیدم و صبح روز بعد به سمت درگز حرکت کردم. چاقوی خون آلود را هم در مسیر حرکتم بعد از چناران پرت کردم و خواستم این جنایت را پنهان کنم تا کسی از ماجرا چیزی نفهمد.
پس از این حادثه به منزل برادرم رفتم. او به رفتار و حرکات من مشکوک شده بود و با شماره تلفن همسرم تماس گرفت ولی کسی پاسخگو نبود او سپس با دامادم تماس گرفت که به منزل ما برود و این گونه راز قتل همسرم فاش شد.
گزارش خراسان حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا کارآگاه سلطانیان به تشریح محتویات این پرونده جنایی پرداخت و گفت: سیزدهم دی سال 1394 ماجرای قتل یک زن 52 ساله در شهرک رضویه مشهد گزارش شد که تحقیقات با حضور و راهنمایی های قاضی حسینی (قاضی ویژه قتل عمد) در این باره ادامه یافت.
چگونگی به هم ریختگی لوازم منزل و اوضاع و احوال محل وقوع جنایت حاکی از آن بود که قتل توسط فردی آشنا با مقتول انجام شده است به همین خاطر همسر مقتول به اتهام قتل و با صدور دستور قضایی تحت تعقیب قرار گرفت و مشخص شد وی به شهرستان درگز گریخته است.
افسر اداره جنایی پلیس آگاهی ادامه داد: متهم 45 ساله با استفاده از شگردهای اطلاعاتی به مشهد هدایت شد و در بیمارستان امدادی مشهد به دام افتاد.
بنابر گزارش خراسان، با پایان بازسازی صحنه جنایت، قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور بازداشت موقت متهم را صادر کرد و بدین ترتیب وی روانه زندان شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.
به گزارش خراسان، مرد 45 ساله ای که به اتهام قتل همسر 52 ساله اش دستگیر شده بود، در حالی که از شدت ندامت گریه می کرد، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد، جزئیات و چگونگی جنایت هولناک خود را بازسازی کند.
وی که پس از نصایح قاضی «سیدجواد حسینی» تصمیم گرفته بود دست از داستان سرایی و تناقض گویی بردارد، اشک هایش را پاک کرد و گفت: قبلا در یک شرکت تولیدی کار می کردم که از آن جا بازنشسته شدم و با خرید یک خودرو به مسافرکشی پرداختم ولی همواره با همسرم اختلاف داشتم.
اختلافات زندگی ما به حدی بود که دو بار او را به طور رسمی طلاق دادم اما باز با اصرار فرزندانم دوباره به زندگی مشترک با او ادامه دادم.
اگرچه همیشه همه پول ها و درآمدم را به او می دادم ولی اختلافات ما هیچ گاه به صورت ریشه ای حل نشد چرا که همسرم تک دختر بود و هیچ وقت از حرفی که می زد کوتاه نمی آمد!در واقع حرف، حرف خودش بود!
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: با آن که 4 دختر عروس کرده بودم ولی همسرم مدام به من توهین می کرد به طوری که دیگر از فحاشی های او خسته شده بودم.
حدود 2 سال قبل بود که برای آخرین بار با او ازدواج کردم ولی در این مدت هیچ وقت او را کتک نزدم تنها چند سال قبل یک سیلی به گوشش نواختم!! با این حال ریشه اختلافات ما همچنان پابرجا بود تا این که حدود 100 میلیون تومان به همسرم ارث رسید.
روز حادثه حدود ساعت 10 صبح برای صرف صبحانه وقتی به منزلم بازگشتم دیدم همسرم همه لوازم منزل را جمع کرده است او از مدتی قبل اصرار داشت که باید منزلمان را عوض کنیم و به جای دیگری برویم.
این صحنه را که دیدم اعتراض کردم و گفتم: «مگر من مرد تو نیستم؟!» گفت: نه! تو اگر مرد بودی حداقل می توانستی یک خانه بخری!! به همین خاطر دوباره مشاجره های لفظی ما در حالی شروع شد که همسرم مدام به من توهین و فحاشی می کرد. این مشاجره حدود 10 دقیقه طول کشید تا این که من از کوره در رفتم. اعصابم به هم ریخته بود در همان حال به سمت پذیرایی رفتم که چشمم به چاقوی روی اپن آشپزخانه افتاد.
آن را برداشتم و ضربه ای به او زدم. خون ها را که دیدم دیگر نفهمیدم و ضربات متعددی را به نقاط مختلف بدنش وارد کردم. همسرم خون آلود نقش بر زمین شد و جان سپرد. زمانی به خود آمدم که دیگر کار از کار گذشته بود و از کارم به شدت پشیمان شدم. مدتی گریه کردم و بعد هم از خانه بیرون آمدم.
آن شب داخل خودروی «روآ» کنار پارکی در منطقه پنجتن مشهد خوابیدم و صبح روز بعد به سمت درگز حرکت کردم. چاقوی خون آلود را هم در مسیر حرکتم بعد از چناران پرت کردم و خواستم این جنایت را پنهان کنم تا کسی از ماجرا چیزی نفهمد.
پس از این حادثه به منزل برادرم رفتم. او به رفتار و حرکات من مشکوک شده بود و با شماره تلفن همسرم تماس گرفت ولی کسی پاسخگو نبود او سپس با دامادم تماس گرفت که به منزل ما برود و این گونه راز قتل همسرم فاش شد.
گزارش خراسان حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا کارآگاه سلطانیان به تشریح محتویات این پرونده جنایی پرداخت و گفت: سیزدهم دی سال 1394 ماجرای قتل یک زن 52 ساله در شهرک رضویه مشهد گزارش شد که تحقیقات با حضور و راهنمایی های قاضی حسینی (قاضی ویژه قتل عمد) در این باره ادامه یافت.
چگونگی به هم ریختگی لوازم منزل و اوضاع و احوال محل وقوع جنایت حاکی از آن بود که قتل توسط فردی آشنا با مقتول انجام شده است به همین خاطر همسر مقتول به اتهام قتل و با صدور دستور قضایی تحت تعقیب قرار گرفت و مشخص شد وی به شهرستان درگز گریخته است.
افسر اداره جنایی پلیس آگاهی ادامه داد: متهم 45 ساله با استفاده از شگردهای اطلاعاتی به مشهد هدایت شد و در بیمارستان امدادی مشهد به دام افتاد.
بنابر گزارش خراسان، با پایان بازسازی صحنه جنایت، قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور بازداشت موقت متهم را صادر کرد و بدین ترتیب وی روانه زندان شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.
۰