انگیزه زنی که شوهر و مادربزرگ شوهرش را کشت!
زنی که متهم است شوهر و مادربزرگ شوهرش را کشت تا پسرعمویش را نجات دهد، وقتی پای میز محاکمه رفت، مدعی شد نمیداند ضربات کشنده را او زده یا دیگر متهم پرونده.
کد خبر :
۴۴۳۸۵
بازدید :
۱۵۴۵
زنی که متهم است شوهر و مادربزرگ شوهرش را کشت تا پسرعمویش را نجات دهد، وقتی پای میز محاکمه رفت، مدعی شد نمیداند ضربات کشنده را او زده یا دیگر متهم پرونده.
این زن که مدعی است قصد جدایی از همسرش را داشته، با پسرعمویش در خانه قرار گذاشته و بعد از درگیری دو پسرعمو به شوهرش حمله کرده و او را به قتل رسانده است. هرچند این زن با پسرعموی شوهرش بعد از دو فقره قتل فرار کرد اما حاضر نشد بگوید به چه دلیل با او قرار گذاشته است.
بر اساس محتویات پرونده ساعت ١٢ ظهر ٢٣ آبان ٩٤ گزارشی مبنی بر وقوع دو فقره قتل به مأموران کلانتری ١٢٣ نیاوران اعلام شد که با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری به محل وقوع قتل اعزام شدند. پس از رسیدن مأموران به محل وقوع قتل و بررسیهای اولیه مشخص شد پیرزن ٧٠سالهای بههمراه نوه ٢٩سالهاش در یک خانه به قتل رسیدهاند و متهم یا متهمان این قتل نیز از محل وقوع جنایت گریختهاند.
پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد، محسن مدیرروستا بازپرس ششم دادسرای جنایی تهران در محل وقوع قتل حاضر شد و پدر مقتول که بهواسطه تماس تلفنی پسرش به محل مراجعه كرده و پس از ورود به ساختمان با جسد او روبهرو شده بود، در اظهاراتش به بازپرس دادسرای جنایی تهران گفت: پسرم، شب گذشته در منزل ما حضور داشت و امروز (روز حادثه) برای تعویض لباسهای خود و رفتن به محل کارش به خانه رفته بود که با من تماس گرفت و گفت همسرش به خانهاش مراجعه کرده اما در ورودی را از داخل قفل کرده است.
در بررسی تیم جنایی در محل وقوع قتل یک کارد آشپزخانه خونین همراه با پیچگوشتی بزرگی کشف و در ادامه با بررسی بیشتر ردپای دو آشنا در قتل مادربزرگ و نوه شناسایی شد تا اینکه همسر مقتول و پسرعموی وی خود را به پلیس معرفی کردند.
متهمان بعد از قرارگرفتن در برابر بازپرس به قتل اعتراف کردند. زن جوان دراینباره گفت: من با همسرم اختلافات زیادی داشتم؛ چون وی عصبیمزاج بود و حتی با پدرش نمیتوانست با لحن آرام صحبت کند، بههمیندلیل قصد جدایی از او را داشتم، تا اینکه صبح روز قتل در چهارراه کامرانیه با پسرعمویش قرار گذاشته بودم و بعد از خرید به منزلمان رفتیم.
وی در ادامه اظهاراتش به بازپرس جنایی تهران گفت: ما در منزل مادربزرگ شوهرم سکونت داشتیم و در طبقه اول آنجا ساکن بودیم و مادربزرگ شوهرم نیز در نیمطبقه بالا زندگی میکرد. زمانی که من و پسرعمویم به منزلمان رسیدیم، شوهرم قصد ورود به منزلمان را داشت و چون کلید خانه را نداشت، با پیچگوشتی در خانه را باز کرد و زمانی که وارد خانه شد با هلدادنم، من را به طرف کاناپه پرت کرد، من هم به او گفتم میخواهم از تو جدا شوم، او هم مجددا شروع به دعواکردن با من کرد.
این زن جوان درباره لحظات وقوع قتل شوهرش به بازپرس جنایی تهران گفت: شوهرم در منزلمان باتوم و چاقو نگهداری میکرد؛ حین دعوا آن چاقو را برداشت و قصد حمله به من را داشت که پسرعمویم سعی کرد جلویش را بگیرد، به همین خاطر با هم گلاویز شدند و بهخاطر زدوخورد با هم خونی شده بودند؛ در یک لحظه چاقو روی زمین افتاد، من هم که دیدم شوهرم در حال خفهکردن پسرعمویم است، ضربهای به کمرش زدم.
زن جوان درباره قتل مادربزرگ شوهرش نیز به بازپرس جنایی تهران گفت: زمانی که سروصدا در خانه بلند شد، مادربزرگ شوهرم سراسیمه به طبقه پایین آمد و با دیدن آن صحنه به سمت در حیاط رفت که همسایهها را خبر کند و من هم دواندوان به سمتش رفتم و او را به داخل خانه کشاندم و از وی خواهش کردم داد و فریاد نکند، میخواستم او را داخل اتاقی بیندازم و در آنجا را قفل کنم؛ اما مادربزرگ شوهرم داد و فریاد میکرد، من هم چون نمیدانستم چهکار باید انجام دهم، چند ضربه با چاقو به مادربزرگ شوهرم زدم.
وی در ادامه گفت: بعد از این اتفاقات درحالیکه سراسیمه بودم، به پسرعمویم گفتم بیا از اینجا برویم، چون میدانستم شوهرم با پدرش تماس گرفته است و هر لحظه ممکن بود پدر شوهرم فرا برسد؛ از آنجا فرار کردیم و با کرایهکردن تاکسی به ساری رفتیم؛ بعد از ساری نیز مدام در شهرهای شمال رفتوآمد داشتیم.
این زن جوان درباره نحوه معرفی خود به پلیس گفت: چند روز بعد از ماندنمان در شمال خسته شدیم و به پسرعمویم گفتم خودمان را معرفی کنیم؛ چون نه جایی برای ماندن داشتیم و نه راهی برای فرار؛ به همین خاطر پسرعمویم موضوع را با یکی از اقوامش در میان گذاشت و آن فرد نیز از ما خواست خود را به پلیس معرفی کنیم و دیروز خود با مراجعه به پلیس آگاهی تهران خود را تحویل پلیس دادیم.
پسرعموی این زن جوان نیز درباره قتل مرد جوان به بازپرس جنایی تهران گفت: بعد از ضرباتی که دخترعمویم به شوهرش با چاقو وارد کرد، من نیز ضربهای با چاقو به شوهر دخترعمویم وارد کردم و بعد از وقوع قتلها به دلیل ترس فراوانی که داشتیم به ساری فرار کردیم و بعد تصمیم گرفتیم خودمان را تسلیم کنیم.
با پایان گفتههای این زن و همدستش تحقیقات تکمیل و کیفرخواست صادر شد. متهمان روز گذشته در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و درخواست صدور حکم قانونی کرد. اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و آنها نیز درخواست قصاص کردند.
سپس نوبت به زن جوان که متهم ردیف اول پرونده بود رسید؛ او اتهام را قبول کرد و گفت: من از پسرعموی شوهرم خواستم به خانه ما بیاید؛ چون شوهرم هم در خانه حضور داشت و ما قصد جدایی داشتیم و فکر میکردم ممکن است با هم درگیر شویم، وقتی شوهرم من را دید درگیری آغاز شد و قصد داشت پسرعمویش را بزند که من چندضربهای به او زدم بعد هم مادربزرگش آمد که در ادامه چندضربهای هم به او زدم. من قصد کشتن نداشتم و نمیدانم واقعا ضربات من باعث قتل شده یا ضرباتی که متهم دیگر پرونده وارد کرده است.
سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من در جریان هیچچیز نبودم؛ روز حادثه وقتی متهم ردیف اول با من تماس گرفت و خواست به خانهشان بروم، قبول کردم چون با دخترعمویم رابطه خوبی داشتم و فکر نمیکردم مسئلهای وجود داشته باشد، اما به محض اینکه وارد شدم، درگیری اتفاق افتاد و من اصلا نمیدانم این درگیری به چه دلیل بود؛ بعد هم یک ضربه بسیار آرام زدم که بتوانم خودم را از دست ضربات مقتول نجات دهم و ضربات بعدی را همسرش به او زد و من در قتلها هیچ نقشی نداشتم.
بعد از قتل هم از ترس به همراه زن جوان فرار کردم. دو هفته در شمال کشور بودیم و کمکم طلاهایی که او داشت را فروختیم و خرج کردیم. وقتی به تهران برگشتیم من موضوع را به پدرم گفتم و در یک پارک با او قرار گذاشتم که در نهایت پدرم موضوع را به پلیس اطلاع داد و خودمان را تسلیم کردیم.
متهمان هیچکدام نپذیرفتند که با هم رابطهای داشتهاند اما نتوانستند دقیقا توضیح دهند به چه دلیلی در محل حادثه حضور داشتهاند. با پایان گفتههای متهمان و وکلای آنها هیئت قضات وارد شور شدند.
۰