«او را کشتم چون با همسرم رابطه داشت»

«او را کشتم چون با همسرم رابطه داشت»

جوانی که دوستش را کشت، چون فکر می‌کرد با همسر برادرش رابطه دارد، وقتی در برابر قضات قرار گرفت، مدعی شد از این رابطه اطمینان داشت. متهم که جوانی ۲۰ ساله است یک سال قبل دوست خود را در منطقه بازار با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رساند و سپس خودش را به مأموران معرفی کرد.

کد خبر : ۵۷۰۲۴
بازدید : ۱۲۲۸

چون با همسرم رابطه داشت؛ او را کشتم

جوانی که دوستش را کشت، چون فکر می‌کرد با همسر برادرش رابطه دارد، وقتی در برابر قضات قرار گرفت، مدعی شد از این رابطه اطمینان داشت. متهم که جوانی ۲۰ ساله است یک سال قبل دوست خود را در منطقه بازار با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رساند و سپس خودش را به مأموران معرفی کرد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قانونی شد. در ادامه اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

سپس متهم در برابر قضات ایستاد؛ او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و کامران سال‌ها با هم دوست بودیم و به خانه هم رفت‌وآمد داشتیم. من مثل برادرم به او اعتماد داشتم و او را به خانه‌ای که خواهر و عروسمان در آنجا بود، می‌آوردم تا اینکه مدتی قبل از حادثه متوجه رفتار‌های مشکوک او شدم.

با اینکه کامران در تمام این سال‌ها هرکاری می‌کرد موضوع را به من می‌گفت، مدتی بود که همه‌چیز را از من پنهان می‌کرد و وقتی با تلفن حرف می‌زد، از من فاصله می‌گرفت. کامران با هر دختری ارتباط برقرار می‌کرد من در جریان قرار می‌گرفتم، اما این کارهایش من را خیلی مشکوک کرده بود. چند‌باری هم موضوع را از او پرسیدم؛ جواب نداد و گفت: مسئله‌ای شخصی دارد.

متهم گفت: من به او مشکوک شده بودم؛ حتی رفت‌وآمدش به خانه ما نسبت به قبل فرق کرده بود تا اینکه یک روز وقتی به خانه ما آمد، متوجه شدم پشت سر هم پیام می‌دهد؛ در یک لحظه وقتی بیرون رفت، گوشی او را برداشتم و دیدم با همسر برادرم ارتباط دارد و پیام‌هایی که می‌دهد، برای اوست. خیلی آشفته و ناراحت بودم؛ من به کامران اعتماد داشتم و حالا او با همسر برادرم ارتباط برقرار کرده بود.

چندروزی گذشت و این موضوع همچنان من را اذیت می‌کرد تا اینکه روز حادثه صبح ساعت شش به محل کارش در بازار رفتم. ما هر دو در بازار کار می‌کردیم. او را دیدم و سلام کرد. محل خلوتی بود و هنوز کسی نیامده بود. برگشتم و چاقو برداشتم و با ضربات چاقو او را زدم.

متهم گفت: بعد از اینکه به او چاقو زدم، با همان وضعیت به کلانتری رفتم و خودم را تسلیم کردم. من اشتباه نمی‌کنم؛ در دادسرا پرینت تلفن همسر برادرم و مقتول را گرفتند و دیدند که آن‌ها با هم ارتباط دارند و من باید او را می‌کشتم. با پایان گفته‌های متهم، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید