ماموران قلابی که "رفتند شام بخورند، سرقت کردند"
«راننده یکی از شرکتهای تاکسیهای اینترنتی هستم و نیمه شب چهارشنبه در حالی که تازه ماشینم را خاموش کرده بودم منتظر سرویس جدید بودم، اما یکدفعه دیدم که ماشینی چراغ خاموش از پشت به من نزدیک میشود. ماشین خیلی به ماشینهای ارگانهای دولتی شبیه بود و وقتی که این ماشین به من رسید من ماشین خودم را روشن کردم تا بروم چراکه میترسیدم خفتگیر یا سارق باشند، اما یک لحظه الای دی پلیسی شان را روشن کردند و همین ظن مرا به خفت گیر بودن آنها کم کرد تا اینکه دو نفر از ماشین پیاده شدند که یکی شان در قامت غول بود».
کد خبر :
۶۴۹۶۰
بازدید :
۸۹۳
سرهنگ علی الماسی، رئیس کلانتری ۱۱۷ جوادیه گفت: نیمه شب چهارشنبه بود که ماموران ما در گشت زنیهای شبانه خود به خودروی سمندی که بسیار شبیه خودروهای سازمانی در آمده بود مشکوک و به سرنشینان این خودرو در حالی که به راننده دیگری دستور ایست داده بودند مشکوک شدند.
ماموران با بررسی موضوع، سرنشینان و راننده خودروی سمند را که در حال تجسس از راننده خودروی مذکور بودند مورد سوال قرار دادند و از آنها کارت شناسایی و حکم خواستند، اما آنها مدارکی جعلی را تحت عنوان یکی از ارگانهای نظامی به ماموران تحویل دادند.
با توجه به اینکه شب دوشنبه نیز خانمی در مراجعه به کلانتری مدعی شده بود سه آقا با همین مشخصات از او سرقت کرده اند خیلی زود ماموران وارد عمل شدند و متهمان را بازداشت کردند. این متهمان که پس از بازداشت منکر هرگونه ارتکاب جرمی بودند وقتی با ادله پلیسی و دو شاکی پرونده روبه رو شدند لب به اعتراف گشودند.
این افراد با ایجاد ترس و رعب و وحشت برای رانندههای تنها اموالشان را به سرقت میبردند که با بررسیهای پلیسی مشخص شد خودروی سمند مورد استفاده سارقان نیز بیش از ۱۰ میلیون تومان خلافی دارد. در ادامه خودروی متهمان نیز بازرسی و مشخص شد آنها دو عدد الای دی پلیسی، چندین عدد گوشی سرقتی با سیمکارت و ادوات مصرف موادمخدر به همراه دارند که پس از کشف و ضبط این موارد همگی به همراه متهمان با تشکیل پروندهای در این باب تحویل مقام قضایی شدند.
همچنین سرهنگ بهزاد هادی پور، رئیس بازرسی پلیس پیشگیری پایتخت به شهروندان هشدار داد: در صورتی که با ماموران قلابی روبه رو شدید ابتدا کاملا خونسردی خود را حفظ کرده و از آنان کارت شناسایی بخواهید و در صورتی که آنها کارت شناسایی خود را ارائه ندادند میتوانید با شماره ۱۹۷ سامانه بازرسی ناجا تماس گرفته و موضوع را با پلیس در میان بگذارید.
گفتگو با شاکی
این پرونده عجیب سه متهم دارد که هر کدام سعی داشتند تقصیر را گردن دیگری بیندازند. ابتدای امر با رانندهای که از سوی این افراد مورد سرقت واقع شده بود گفتگو کردیم.
این فرد گفت: «راننده یکی از شرکتهای تاکسیهای اینترنتی هستم و نیمه شب چهارشنبه در حالی که تازه ماشینم را خاموش کرده بودم منتظر سرویس جدید بودم، اما یکدفعه دیدم که ماشینی چراغ خاموش از پشت به من نزدیک میشود. ماشین خیلی به ماشینهای ارگانهای دولتی شبیه بود و وقتی که این ماشین به من رسید من ماشین خودم را روشن کردم تا بروم چراکه میترسیدم خفتگیر یا سارق باشند، اما یک لحظه الای دی پلیسی شان را روشن کردند و همین ظن مرا به خفت گیر بودن آنها کم کرد تا اینکه دو نفر از ماشین پیاده شدند که یکی شان در قامت غول بود.
از ترس نمیتوانستم تکان بخورم. به من گفتند ماشین را خاموش کن و سوئیچ را بده و از من مدارک خواستند و گفتند باید هر چه در جیبات داری را به ما بدهی، خیلی ترسیده بودم با این حال میخواستم مقاومت کنم و با تمام وجود از دیدن ماموران انتظامی واقعی خوشحال شدم. وقتی ماموران رسیدند مشخص شد آنهایی که با خودروی سمند الای دی دار مرا بازجویی کرده بودند مامور قلابی اند. واقعا در آن لحظه ترسیده بودم، وقتی از ماشین پیاده شدند یکی شان با باتوم محکم به شیشه ماشین ام کوبید که باعث شد دیگر نتوانم درست فکر کنم. واقعا لحظات ترسناک و غیر قابل توصیفی بود».
گفتگو با متهمان پرونده
یکی از خوبیهای متهمان پرونده این بود که با گردن دیگری انداختن تقصیرات میخواستند از خودشان رفع تقصیر کنند. با متهم قوی هیکل پرونده صحبت کردیم که مدعی شد: «گول خوردم!»
چه شد گول خوردی؟
دوستم گفت: بیا برویم بیرون بگردیم و من هم فکر کردم که قرار است برویم بگردیم و یک شامی هم بیرون از خانه بخوریم، اما نمیدانستم که قرار است آنها چنین کارهایی کنند.
چند سال داری؟
۳۴ ساله هستم.
شغلی هم داری؟
قناد هستم
خودت باورت میشود کسی با سن و هیکل تو گول دوستش را بخورد. در مورد خلافیهای ماشین ات چه میگویی؟
فکر نمیکردم گیر بیفتم. با ماشین ام در خطوط ویژه تهران رانندگی میکردم و فکر میکردم، چون از الای دی استفاده میکنم و سر و وضع خودم را طوری درست کرده ام که انگار مامور هستم هیچ کس نمیتواند به من شک کند و به راحتی در سطح شهر تهران و با سرعت تمام رانندگی میکردم.
دوست دیگرت هم میگوید گول تو و رفیقات را خورده است؟
دروغ میگوید. او همیشه با متهم دیگر پرونده بیرون میرفت و از ماجراها خبر دارد. من اصلا از کارهایی که آنها میکردند خبر نداشتم و نمیدانم واقعا چه اتفاقی افتاده است.
در ماجرای آن زن هم تو حضور داشتهای و شاکی تو را شناسایی کرده، کمی از آن ماجرا هم توضیح میدهی؟
کار دوستانم بود. من هیچ گونه دخالتی در ماجرا نداشتم و آن شب با ماشین در حال گشت و گذار در خیابان بودیم که دیدیم دو موتوری دنبال این خانم افتاده اند برای اینکه از رخ دادن اتفاق بد جلوگیری کنیم به سراغ آن خانم رفتیم و از او حفاظت کردیم.
به نظرت حفاظت کردن از آن خانم منجر به طرح شکایت از شما میشود، آن هم شکایت سرقت تحت عنوان مامور؟
من هیچ سرقتی نکرده ام.
منبع: هفت صبح
۰