چوپانی که دلال و بعد قاتل شد
فهمیدم مقتول به خواهرزادهاش گفته است برای من پول واریز کند. بههمیندلیل اطمینان داشتم آنها با هم ارتباط دارند. هر چقدر به دایی مرد بدهکار التماس کردم، فایدهای نداشت تا اینکه عصبانی شدم و با اسلحه او را کشتم.
کد خبر :
۷۵۲۲۷
بازدید :
۱۱۸۳۹
مرد چوپانی که برای پولدارشدن همه گوسفندانش را فروخته و به دلار تبدیل کرده بود وقتی نتوانست پولش را از صرافی بگیرد، دایی مرد صراف را کشت و با درخواست قصاص از سوی اولیایدم مواجه شد. ۲۸ اسفند سال ۹۶ خبر تیراندازی مرگباری در تهران منتشر شد.
وقتی بازپرس در محل حادثه حاضر شد، فهمید این تیراندازی مرگبار در یک صرافی رخ داده است. پلیس با بازبینی دوربینهای مداربسته موفق شد مردی را که عامل تیراندازی به مقتول ۵۰ ساله بود، شناسایی کند.
در ادامه مشخص شد متهم از چندی قبل با خواهرزاده مقتول اختلاف مالی داشت و بههمیندلیل دایی او را به قتل رساند. در حالی که نزدیک به دو ماه از حادثه گذشته بود، به مأموران خبر رسید قاتل فراری به تهران بازگشته و در ساختمانی نیمهکاره مشغول گچکاری است. به این ترتیب، مأموران متهم را در محل کارش بازداشت کردند.
این مرد در بازجوییها به قتل اعتراف و ابراز پشیمانی کرد. خواهرزاده مقتول در جریان تحقیقات در توضیح اختلافی که با متهم داشت، گفت: چند سال است در کار خرید و فروش دلار هستم. متهم مدتی بود با من کار میکرد و سرمایهاش را در اختیارم قرار داده بود، اما بهدلیل بورسبازی که انجام میدادم، بدهکار و مجبور شدم مدتی از تهران فرار کنم. من به متهم گفته بودم پولش را فراهم میکنم و به او میدهم و حتی در این مدت هم مبلغ زیادی از طلبش را فرستادم و هرگز فکر نمیکردم بهخاطر طلبش دست به قتل بزند.
متهم نیز در بازجوییها گفت: سال ۶۹ برای گلهام چوپان گرفتم و خودم برای کار به تهران آمدم. مدتی دوریالی و پنجریالی میفروختم و مدتی هم دستفروشی میکردم و بعدها هم که گله گوسفندم را فروختم، در کار خرید و فروش خانه و گاهی هم گوسفند زنده بودم.
معمولا همزمان چند کار انجام میدادم و در کنار این کارها نقرهفروشی هم میکردم. خواهرزاده مقتول از من ۴۲۰ میلیون تومان گرفته بود به هر دری زدم، او را پیدا نکردم. دوستانم به من گفتند مقتول با خواهرزادهاش در ارتباط است و از او خبر دارد. خودم نیز دیده بودم که او بهعنوان پیک موتوری با خواهرزادهاش کار میکند.
چند باری او را دیدم و التماس کردم مخفیگاه خواهرزادهاش را به من اطلاع دهد. در این مدت یک بار ۹۰ میلیون تومان و یک بار هم ۲۸ میلیون و ۵۲۸ هزار تومان به حسابم واریز شد که فهمیدم مقتول به خواهرزادهاش گفته است برای من پول واریز کند. بههمیندلیل اطمینان داشتم آنها با هم ارتباط دارند. هر چقدر به دایی مرد بدهکار التماس کردم، فایدهای نداشت تا اینکه عصبانی شدم و با اسلحه او را کشتم.
متهم ادامه داد: شش ماه قبل از حادثه، پدر مرد صراف گوسفند زندهای برای قربانیکردن خرید و همین موضوع باعث آشنایی ما شد. وقتی فهمید پول زیادی در حساب بانکیام دارم، به من پیشنهاد داد وارد بازار خرید و فروش دلار شوم. میگفت: سود خوبی دارد. من هم طمع کردم و پول فروش ۳۵۰ گوسفندم را وارد بازار ارز کردم.
علاوه بر این، خانهام و ۳۷ میلیون تومان طلاهای همسر و دخترم را نیز فروختم. ابتدا چند باری با این مرد و پسرش کار کردم و پول خوبی گیرم آمد که باعث شد از یکی از بستگانم ۱۱۰ میلیون تومان پول بهرهای قرض بگیرم و دلارفروشی کنم. مدتی گذشت و به دلیل اینکه حرفهای نبودم، ۱۶ میلیون تومان ضرر کردم بههمیندلیل تصمیم گرفتم پولم را دوباره به بانک برگردانم، اما مرد صراف دوباره مرا وسوسه و در نهایت از من کلاهبرداری کرد.
کیفرخواست علیه متهم با توجه به مدارک موجود صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته در جلسه دادگاه حاضر شد. بعد از اینکه اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند، متهم در جایگاه قرار گرفت.
او اتهام را قبول کرد و گفت: من این اتهام را قبول دارم. اشتباه کردم دست به این کار زدم، اما همه داراییام را باخته بودم و کنترل از دستم خارج شده بود. حالا هم درخواست دارم اولیایدم هرچه زودتر من را قصاص کنند، چون دیگر طاقت در زندانماندن را ندارم و خیلی زجر میکشم.
قضات بعد از گفتههای متهم برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
۴