قتل شریک برای اختلاف یک‌میلیاردی

قتل شریک برای اختلاف یک‌میلیاردی

از عصبانیت اسلحه را بیرون آوردم تیر اول خودش شلیک شد، اما مثل فیلم‌های سینمایی وقتی که تیر شلیک شد، همه بدبختی‌هایم جلوی چشمم آمد. اگر آرش پول من را داده بود، سختی و بدبختی نمی‌کشیدم و این‌طور نمی‌شد.

کد خبر : ۷۷۴۴۷
بازدید : ۱۲۸۳۰
قتل شریک برای اختلاف یک‌میلیاردی
مردی که دوستش را به دلیل طلب یک‌میلیاردی با شلیک‌های متعدد و ضربات چاقو به قتل رسانده است، وقتی در جایگاه متهم ایستاد جزئیات قتل را شرح داد. اردیبهشت‌ماه دو سال قبل خانواده مرد جوانی به مأموران گزارش دادند او گم شده است. وقتی تحقیقات در این‌باره آغاز شد، مأموران از طریق خانواده مرد مفقودی که آرش نام داشت، متوجه شدند او با فردی به نام سیامک اختلاف مالی داشت.
آن‌ها در یک معدن شریک بودند. با حضور پلیس در معدن جسد آرش پیدا و سیامک نیز برای ادای توضیحات بازداشت شد هر چند سیامک قصد داشت به مأموران بگوید قتلی مرتکب نشده و زمان حادثه آنجا نبوده است، اما در نهایت به قتل اعتراف کرد و گفت: ما به دلیل اختلاف حساب یک‌میلیاردی با هم مشکل داشتیم و روز حادثه دوستم کار‌هایی کرد که نتوانستم خودم را کنترل کنم و دست به قتل او زدم.
بعد از اعتراف متهم و با توجه به اینکه برادرش هم همراه او برای این قتل در معدن حاضر شده بود، برای هر دو برادر کیفرخواست صادر و پرونده برای شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه روز گذشته بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای‌دم که خواهران و برادران مقتول و دو فرزندش بودند، درخواست قصاص کردند این در حالی بود که یکی از فرزندان مقتول صغیر بود و رئیس قوه قضائیه به عنوان، ولی قهری برای او درخواست دیه کرد.
خانواده مقتول به دادگاه گفتند: حاضر به گذشت نیستیم، چون کاری که متهم کرد باعث شد مادرمان چنان داغدار شود که دوام نیاورد و فوت شد. متهم با این کار دو عضو خانواده ما را گرفت. در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. سیامک گفت: من و مقتول بسیار با هم دوست بودیم.
آرش شاگرد ریختگری پدر من بود و سال‌های زیادی بود که با هم دوست بودیم. رابطه ما آن‌قدر صمیمی بود که فرزندان آرش من را عمو خطاب می‌کردند. تا اینکه تصمیم گرفتیم هر دو یک معدن در اطراف تهران را بخریم و بهره‌برداری کنیم. از آنجایی که رابطه ما خیلی نزدیک و صمیمی بود، قراردادی با هم نداشتیم و شفاهی همه‌چیز را توافق کردیم از سال ۹۲ با هم به اختلاف مالی برخوردیم.
با این حال، رفت‌وآمد داشتیم و خانواده‌هایمان با هم صمیمی بودند تا اینکه وضعیت مالی من به دلیل بدهی و شکست مالی سنگینی که داشتم، خیلی خراب شد. به آرش گفتم من از شراکت با تو یک میلیارد تومان طلب دارم و گفتم پول را بده.
این کار را نکرد. گفتم همه پول را نمی‌خواهم بخشی از آن را پرداخت یا کمک کن که من بدهی‌هایم را بدهم. من به دلیل مشکلاتی که برایم پیش آمده بود، خانه و ماشینم را فروخته بودم تا بدهی‌هایم را بدهم و دیگر هیچ‌چیز نداشتم.
متهم در ادامه گفت: روز حادثه با آرش در معدن قرار گذاشتم تا برای پرداخت بدهی که به من دارد، صحبت کنیم. وقتی وارد معدن شدم، برخوردی تحقیرآمیز با من کرد. با حرف‌هایش من را اذیت می‌کرد و می‌خواست طوری نشان دهد که من آدم بدبخت و حقیر و نیازمند او هستم در حالی که من پول خودم را از او می‌خواستم.
از عصبانیت اسلحه را بیرون آوردم تیر اول خودش شلیک شد، اما مثل فیلم‌های سینمایی وقتی که تیر شلیک شد، همه بدبختی‌هایم جلوی چشمم آمد. اگر آرش پول من را داده بود، سختی و بدبختی نمی‌کشیدم و این‌طور نمی‌شد. همه صحنه‌های زندگی‌ام مثل یک فیلم جلوی چشمم آمد و تیر‌های بعدی را شلیک کردم. بعد هم با چاقو ضربات متعددی به او زدم.
من اصلا به قصد کشتن او نرفته بودم. متهم درباره اینکه اگر قصد قتل نداشت چرا با خود سلاح و چاقو برده بود، گفت: من با خودم سلاح بردم، چون معدن جای ترسناک و بزرگی بود و ممکن بود برایم اتفاقی بیفتد. او درباره نقش برادرش هم گفت: برادرم در این قتل نقشی نداشت. او اصلا درگیر صحبت‌های من و آرش نشد.
من چند سال قبل تصادفی وحشتناک کردم و به دلیل آن تصادف مدت‌ها بود که رانندگی نمی‌کردم به همین دلیل، هم از برادرم خواستم به من کمک کند و مرا تا محل معدن برساند. زمان حادثه هم برادرم داشت با سگ نگهبانی که در آن معدن بود، بازی می‌کرد و اصلا در درگیری ما نقشی نداشت.
سپس برادر متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: من می‌دانستم برادرم با آرش اختلاف دارد و برای حل اختلاف هم با او قرار گذاشته، اما اصلا در درگیری آن‌ها شرکت نداشتم و بعد از قتل بود که فهمیدم چه اتفاقی افتاده است.
بعد از گفته‌های دو متهم، وکلای آن‌ها نیز در جایگاه قرار گرفته و دفاعیات خود را مطرح کردند. در نهایت سیامک برای بیان آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از اولیای‌دم عذرخواهی می‌کنم و درخواست بخشش دارم. در پایان قضات برای تصمیم‌گیری در این‌باره وارد شور شدند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید