مرگ مشکوک ٦ بیمار بعد از جراحی قلب

مرگ مشکوک ٦ بیمار بعد از جراحی قلب

٦بیمار در ‏یک اتاق عمل و در یک روز دچار عارضه‌ای مشابه شدند. مسئولان بیمارستان ‏‏ «هیپوکسی» یا همان کمبود اکسیژن بافتی را علت بیهوشی و به کما رفتن این ‏بیماران اعلام کردند. اما اینکه دلیل این کمبود اکسیژن چه بوده به درستی مشخص ‏نشد.

کد خبر : ۸۳۹۶۱
بازدید : ۱۱۵۴۴
مرگ مشکوک ٦ بیمار بعد از جراحی قلب
کمیسیون ٩ نفره پزشکی قانونی، چهار نفر از کادر درمانی بیمارستان قلب ‏تهران را مقصر شناخت. پس از سه بار تشکیل کمیسیون، درنهایت کادر درمانی ‏بیمارستان قلب ٢٠‌درصد در مرگ مشکوک ٦بیمار قلبی مقصر شناخته شد. ‏بیمارانی که‌سال گذشته همه در یک روز در بیمارستان قلب پایتخت به کما رفته و ‏بعد از مدتی جان باختند.
آن هم بعد از عمل جراحی؛ مرگ این ٦بیمار سروصدای ‏زیادی به پا کرد. بیمارانی که بعضی با پای خود به بیمارستان رفته و آن‌ها را ‏به اتاق عمل برده بودند، ولی دیگر به هوش نیامدند. نخستین بیمار زنی پنجاه‌وهفت ساله بود که جان ‏باخت.
بقیه هم در روز‌ها و حتی ماه‌های مختلف پس از اینکه روی تخت بیمارستان ‏بیهوش و رنگ‌پریده با کلی دستگاه و سیم و لوله با مرگ دست‌وپنجه نرم کردند، نفس‌‏هایشان قطع شد. آخرین بیمار نیز اسفند‌سال گذشته جان باخت. این سرنوشت ٦بیماری است که در اردیبهشت‌سال گذشته به طرز مشکوکی در بیمارستان قلب تهران ‏دچار عارضه مغزی شده بودند. ‏

حالا خانواده‌ها بعد از کلی گرفتاری و بلاتکلیفی داغدار شده‌اند. داغی که هنوز هم ‏علت آن برای آن‌ها به‌درستی روشن نیست. قرار بود یک جراحی چندساعته باشد و ‏بعد از چند روز هم به خانه بروند، اما آن‌ها حالا به خانه ابدی رفتند. این ماجرای ‏عجیب بیست‌وپنجم اردیبهشت در اتاق عمل بیمارستان قلب تهران رخ داد.
٦بیمار در ‏یک اتاق عمل و در یک روز دچار عارضه‌ای مشابه شدند. مسئولان بیمارستان ‏‏ «هیپوکسی» یا همان کمبود اکسیژن بافتی را علت بیهوشی و به کما رفتن این ‏بیماران اعلام کردند. اما اینکه دلیل این کمبود اکسیژن چه بوده به درستی مشخص ‏نشد.
حمیدرضا پورحسینی، رئیس بیمارستان قلب تهران چند هفته بعد درباره این ‏حادثه به ایسنا گفت: «ما تمام سیر بیهوشی این بیماران را بررسی کردیم و مشخص ‏شد که فشار گاز اکسیژن در طول عمل در حد نرمال بوده است. تمام دارو‌های زمان ‏بیهوشی را به آزمایشگاه مرجع ارسال کردیم که پس از بررسی اعلام کردند ‏دارو‌ها مشکلی نداشته و قابل استفاده هستند. اما همچنان درحال پیگیری موضوع ‏هستیم تا به نتیجه برسیم.» ‏.

اما شکایت خانواده‌های داغدار یک به یک به دستگاه قضائی اعلام شد. خانواده‌هایی ‏که بعضی آن‌قدر داغدیده بودند که تا ماه‌ها توان پیگیری پرونده و شکایت را ‏نداشتند و بعد از چند ماه شکایت خود را اعلام کردند. اما پسر نورالدین احمدی از ‏همان روز نخست از کادر درمانی بیمارستان شکایت کرد و تا الان هم پیگیر پرونده ‏پدرش است.
پسری که روز اول زمانی‌که پدرش بعد از عمل به هوش نیامد، به ماجرا ‏مشکوک شد. دلایل کادر درمانی برایش کافی نبود. وقتی می‌گفتند پدرت به علت دیابت و ‏قند به هوش نیامده، قانع نشد. تا اینکه فهمید در همان روز پنج بیمار دیگر نیز بعد از ‏عمل در همان بیمارستان هرگز به هوش نیامده‌اند.
این پسر شکایت کرد و حالا هم ‏بعد از سه بار تشکیل کمیسیون پزشکی باز هم به نظریه اعتراض دارد و می‌خواهد ‏با جدیت شکایت خود را دنبال کند: «مگر می‌شود در یک روز ٦ بیمار جان خود را ‏از دست بدهند و کادر درمان تنها ٢٠‌درصد مقصر باشد.
روز نخست وقتی شکایت ‏کردم، کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی تکنیسین اتاق عمل را صددرصد مقصر ‏شناخت. اما او اعتراض کرد و گفت که خودش به تنهایی مقصر نیست و بقیه اعضای ‏کادر درمان هم باید مقصر شناخته شوند. این شد که کمیسیون ٦ نفره تشکیل شد. در ‏کمیسیون دوم کادر درمان ٨٠‌درصد مقصر شناخته شد و ٢٠‌درصد هم بیماری ‏پدرم عاملی برای مرگش اعلام شد.
اما کادر درمان باز هم اعتراض کرد. این بار ‏کمیسیون ٩ نفره تشکیل شد. حالا، اما نظریه این کمیسیون بسیار عجیب است. بعد از ‏یک‌سال از فوت پدرم آن‌ها اعلام کرده‌اند که کادر درمان تنها ٢٠‌درصد مقصرند و ‏‏٨٠‌درصد بیماری باعث مرگ پدرم شده است.
این نظریه برای پنج بیمار دیگر هم ‏اعلام شده است. چون من نخستین نفری بودم که شکایت کردم، برای همین چندین ‏کمیسیون با نظریه‌های متفاوت برگزار شد. اما به بقیه بیماران به تازگی اعلام کرده‌‏اند که کادر درمان ٢٠‌درصد در مرگ این بیماران مقصرند. این واقعا ‏عجیب است.
چطور می‌شود در ابتدا کسی را صددرصد مقصر بدانند، اما بعد از ‏تشکیل کمیسیون‌های بعدی ناگهان نظریه تا این حد تغییر کند. حالا همان تکنیسین ‏اتاق عمل که صد‌درصد مقصر بود، در این نظریه تنها ١٠‌درصد مقصر اعلام شده ‏است.
متخصص بیهوشی، ٤درصد، متخصص قلب به دلیل بی‌دقتی ٥‌درصد و ‏پرستار شیفت شب به دلیل اطلاع‌رسانی نکردن افت فشار به متخصص به میزان یک ‏درصد مقصر شناخته شده‌اند. ٨٠‌درصد بعدی مربوط به بیماری پدرم است.» ‏

پسر نورالدین احمد حالا باز هم اعتراض دارد. همچنان کادر درمان را مقصر اصلی ‏می‌داند و می‌گوید که پا پس نمی‌کشد: «اعتراض خود را بلافاصله اعلام کردم. ‏حالا هم گویا قرار است کمیسیون یازده‌نفره تشکیل شود. با این حال تازه برای این ‏کمیسیون از من مدارک بیمارستان را خواسته و گفته‌اند که مدارک را هنوز ندیده‌‏اند.
من تا آخرش پیگیر ماجرا هستم. می‌دانم خانواده‌های دیگر هم پیگیر شکایت ‏هستند و اعتراض دارند. پدر من تنها ٥٩‌سال داشت که جراحی قلب باز پای او را به ‏این مرکز درمانی باز کرد. او با پای خودش به بیمارستان رفت. درست چهارم ‏شهریور‌سال گذشته بود که فوت کرد.
علت مرگ همان هیپوکسی اعلام شد. اما اینکه ‏علت هیپوکسی چه بود، معلوم نیست. البته مسئولان بیمارستان خودشان بهتر از ‏هرکس دیگری می‌دانند که آن روز در اتاق عمل چه اتفاقی افتاده. اما در ظاهر ‏صحبت‌های دیگری مطرح می‌کنند. اما من تا روشن شدن همه ماجرا پیگیری این ‏پرونده را ادامه می‌دهم. به علت یک سهل‌انگاری ٦ نفر جان خود را از دست داده‌‏اند و این مسأله‌ای نیست که به راحتی بشود از آن گذشت.
حالا خبر دارم که آن‌ها هم ‏پیگیر شکایت‌شان هستند. می‌دانم در بهترین حالت و در صورت محکوم شدن ‏بیمارستان دیه پرداخت می‌شود، اما با چقدر پول می‌شود جای پدر را پر کرد. من ‏پیگیر این پرونده هستم تا حداقل خانواده‌ها و بیماران دیگری در این بیمارستان ‏داغدار نشوند.» ‏
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید