گلستان سعدی؛ درسی مهم از استاد سخن: «احترام به بزرگان احترام به خود ماست»

با وجود این که در یک جامعه سالم هیچ کس را نباید از نقد صحیح و منصفانه بینیاز دانست، اما گاهی اگر دهان به بیهودهگویی در مورد بزرگان باز کنیم، تنها و تنها شان خودمان را از دست میدهیم.
فرادید| سعدی گلستان را در اردیبهشتماه سال 655 و 656 هجری سرود و دو تا از حکمتآموزترین و در عین حال شیرینترین آثار ادبیات فارسی را به وجود آورد. شاید همین شیرینی و پندآموزی این دو اثر سعدی است که باعث شده است که استاد اصغر دادبه معتقد باشند که مدخل آشنایی با ادبیات فارسی باید بوستان و گلستان سعدی باشد.
به گزارش فرادید، گلستان، هشت باب دارد که هر باب آن موضوع خاصی دارد. سعدی آنچنان حکمت را با شیرینسخنی پیوند داده است که مخاطب از هر سطر آن لذت خواهد برد. تا پیش از سعدی نثر مسجع فارسی، با وجود این که هرگز از شیرینی تهی نبود، اما سرشار از تکلف و زیادهروی بود. نمونه بارز چنین متنی را میتوان مقامات حمیدی دانست که با وجود این که مورد پسند بسیاری از شعرا و ادیبان زمان خود و پس از خود واقع شد، اما به دلیل همین زیادهرویها در نهایت به مقامی که گلستان در ادامه یافت، حتی نزدیک هم نشد.
باب اول: در سیرت پادشاهان
با وجود این که در یک جامعه سالم هیچ کس را نباید از نقد صحیح و منصفانه بینیاز دانست، اما گاهی اگر دهان به بیهودهگویی در مورد بزرگان باز کنیم، تنها و تنها شان خودمان را از دست میدهیم.
اسکندرِ رومی را پرسیدند: «دیارِ مشرق و مغرب به چه گرفتی؟ که ملوک پیشین را خَزاین و عمر و مُلک و لشکر بیش از این بوده است ایشان را چنین فتحی میسّر نشده». گفتا: «به عَونِ خدای، عَزَّوَجَلَّ، هر مملکتی را که گرفتم رعیّتش نیآزردم و نامِ پادشاهان جز به نکویی نبردم».
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نامِ بزرگان به زشتی برد