رمز ماندگاری آثار بزرگان موسیقی ایران چیست؟

«هزاران آهنگساز کار تولید کردند و رفتند اما آثار بزرگانی چون روحالله خالقی ماندگار میشود. این درحالی است که نسل جدید از علم و تکنیک روز برخوردار است و حتی سواد و ذوق موسیقایی دارد اما چیزی که گمشده این کار است و موجب میشود ماندگار نشود درون این آدمها است. به باور من باطن آدمها در ماندگاری کاری که خلق میکنند بسیار اثرگذار است.»
به شخصه براین نظرم که آثارارزشمند موسیقی باید تکرار و بازخوانی شود و این موافقت را از پدر به یادگار دارم و عملکرد ایشان هم اینچنین بود وحتی درزمان حیات ایشان، بیش از ۱۰ آلبوم موسیقی پدر، بازخوانی شد و این اتفاقی است که دردنیا هم دیده و شنیده میشود.
در واقع آثاری که ارزشمند است و به دلها نشسته، باید تکرار شود. اما اینکه تنها به یک اجرا که درگذشته بوده بسنده کنیم و تنها به آن موسیقی گوش بسپاریم، خیانت به موسیقی است و این موضوع از جهات مختلف قابل بررسی است. اول پیشرفت تکنولوژی و دیگری تغییر ذائقه مخاطب است. البته لازم به ذکر است در کنار این مسائل حفظ اصالتها و امانتداری دراثر باید رعایت شود. اتفاق ناخوشایندی که دربازخوانی برخی از آثار بزرگان شاهد هستیم.
در واقع متأسفانه گاهاً بعضی دوستان بنا به سلیقه شخصی، مقدمه کار را حذف میکنند یا جواب ارکستر را تغییر میدهند. این در حالی است که تولید آن اثر نتیجه تراوش ذهنی آهنگساز بوده است و همه کارها بسیار حساب شده انجام گرفته است. بنابراین ایجاد تغییرات در اصل کار بسیار ناشایست است.
نکته دیگر اینکه برخی دوستان به علت تعلق خاطر به اصل اثر براین نظرند بازخوانی آثار قدیمی اشکال دارد. در جواب این عزیزان باید بگویم اولاً که اصل کار ازبین نمیرود که دومی جایگزین آن شود. دیگر اینکه اجرای اول سرجای خود باقی است و کسی که علاقهمند است میتواند به همان کارهای اول رجوع کند و آن را گوش دهد.
نکته دیگر اینکه نسل تغییرکرده است و نسل امروز کمتر به آثار گذشته رجوع میکنند. اما وقتی کار با نگاه روز اجرا و پخش شود موجب میشود نسل امروز هم به آن گرایش پیدا کنند و حتی به اجراها و ضبطهای اول رجوع شود و آن را گوش بدهند. اما اگر این اتفاق رخ ندهد و کاربازخوانی نشود، آرام آرام فراموش خواهند شد.
بنابراین باردیگر تأکید میکنم نیاز است آثار گذشتگان بازخوانی شود اما با رعایت حفظ اصل اثر و دیگراینکه توسط افرادی که کاربلد هستند تنظیم و اجرا شود. یعنی مانند گذشته همه چیز حساب شده باشد. آن زمان که پدرم آهنگ میساخت برای آن صدای خاص کار تولید میکرد. بنابراین نباید هر آهنگی با صدای هر خوانندهای خوانده و اجرا شود. باید به محدوده صدای خواننده توجه کرد و براساس آن کارها انتخاب شود.
نکته دیگر تنظیم کار است و لازم است تنظیم کننده حس و حال اجرای اصلی را بهدرستی دریافت کرده باشد و این توانایی را داشته باشد که به صورت امروزی کار را ارائه بدهد. نو شدن درتمامی کارها توصیه بزرگان بوده است. ناگفته نماند اغلب آثار پدر با صدای خوانندههای زن بوده است.
اما درباره رمز ماندگار شدن آثار گذشتگان باید بگویم، اثر ماندگار تعریف خاص خود را دارد. آثار بسیاری هستند که در یک مقطع خاص سر و صدا میکنند و مشهور میشوند، حتی جامعه به آن توجه میکند، اما تاریخ مصرف آن کوتاه است و با گذر زمان خیلی زود فراموش میشوند.
هزاران آهنگساز کار تولید کردند و رفتند اما آثار بزرگانی چون روحالله خالقی ماندگار میشود. این درحالی است که نسل جدید از علم و تکنیک روز برخوردار است و حتی سواد و ذوق موسیقایی دارد اما چیزی که گمشده این کار است و موجب میشود ماندگار نشود درون این آدمها است. به باور من باطن آدمها در ماندگاری کاری که خلق میکنند بسیار اثرگذار است.
من شاهد خلق آثار بسیاری از بزرگان موسیقی همچون ترانه سراها و آهنگسازها بودهام و قصد اسطورهسازی هم ندارم اما چیزی که بطور یقین میگویم این است که در لحظهای که این آثار خلق میشدند در فکرشان هیچ چیزی جز تولید این آثار نبود. بطور مثال زمانی که پدرم با آقای تورج نگهبان همکاری داشت و آهنگ میساخت تنها عشق حاکم بود و چیز دیگری در ذهنشان نمیگذشت و به شهرت و محبوبیت فکر نمیکردند و این است رمزماندگاری آثار آهنگسازان قدیم.
نویسنده: رضا خرم
منبع: روزنامه ایران