عروس کویر و شهر بادگیرها
یزد شهری مذهبی است؛ آنچنان که در توصیف این شهر، آن را «دارالعباده» نیز خواندهاند. از همین رو مردم دارالعباد و ساکنان «پایتخت آرامش ایران» با غریبهها نرمخو و مهرباناند تا جایی که با گشادهرویی از توریستهای خارجی با پوششهای متفاوت، حتی در مساجد استقبال میکنند و گاه با کاسهای خرما یا پسته به استقبال میروند
کد خبر :
۲۶۳۵۷
بازدید :
۱۶۴۷
یزد سیاستمداران بزرگی در دامن خود پرورده اما هرچه میجوییم، کمتر نشانی از زندگی سیاستزده شهرهای بزرگ در آن مییابیم.
حتی یافتن دکه روزنامه فروشی در شهرستانهای این استان، از پیدا کردن تکههای سفالی تاریخی، دشوارتر است. در سخنان استاندار، شهرداران، فرمانداران و بخشداران یزد نیز چندان خبری از سیاست و رویدادهای روزانه این عرصه نیست؛ لااقل در جلسات متعدد سه روزهای که با خبرنگاران پارلمانی برگزار میشود.
از این گذشته در یزد و شهرستانهای این استان کمتر سخنی از تهران به میان میآید به گونهای که در سفر سه روزه خبرنگاران به این استان نه از زبان مدیران و مسئولان، نه مردم شهرها و روستاها، نامی از تهران نمیشنویم.
انگار یزدیها، بر خلاف بسیاری از شهرستانها هیچ علاقهای به تهرانیزه شدن ندارند. در یزد حتی نامگذاری خیابانها نیز مشابه نام کوچهها و خیابانهای تهران نیست. یزد در این خوداتکایی به همان اندازه که چشم به دست خود دارد و کمتر حیاتش را با تهران پیوند میزند، به عنوان مولد فرهنگ و اقتصاد و سیاست، همواره نقش مهمی در عرصه ملی ایفا کرده است.
در یزد اول و آخر صحبت مسئولان شهری و مدیران استانی، گنجینهای است که زیر تصاویر کلیشهای از این استان، خاک میخورد. تصاویری از میدان امیر چخماق، آتشکده زرتشتیان، بازار زرگران، ارگها و برجها و باروها، قناتها و آب انبارها، خانه و آرامگاه آیتالله خاتمی، همه و همه اگرچه حاصل شگفتیهای ذهن مهندسی و دستهای پرحوصله و نگاهی است که به جای مبارزه با طبیعت ناخوش، به الگوی زیستی مسالمتآمیز با کویر رسیده و در نوع خود بسیار هم زیبا و ارزشمند است، اما یزد فقط همینها نیست. این دیار نمیخواهد «گذشته» خود را تقلیل دهد یا اسیر «سرگذشت» تاریخیاش باشد.
هفته گذشته به ابتکار محمدرضاتابش نماینده مردم اردکان، سفری سه روزه ترتیب داده شد تا خبرنگاران مجلس شورای اسلامی از نزدیک با گنجینهای که زیر غبار تصاویر کلیشهای از یزد پنهان شده، آشنا شوند.
تابش به رسم میزبانی در ساعات ابتدایی سفر، از اصحاب رسانه در خانه پدری خود پذیرایی میکند. خانهای ساده و قدیمی در حصار درختچههای انار. سفره صبحانه، خلاصهای از محصولات این استان است که در ظرفهای سفالی خودنمایی میکند؛ ناآشناترین خوراکی سفره، مخلوطی نرم از پنیر، پیاز، پسته و گردواست که «خدا کریمه» نام دارد.
پس از صبحانه راهی شرکت معدنی و صنعتی «چادرملو» و کارخانه «گندلهسازی» اردکان میشویم. تجربهای تازه برای خبرنگاران پارلمانی که به جای طی کردن راهروهای مجلس، مسیر گرم و داغ تبدیل سنگهای معدنی به شمشهای فولادی را طی میکنند.
کورهها، دمای کویری کارخانه را چند برابر کرده اند. شرارههای آتش و برادههای آتشین به بیرون پرتاب میشود و هرم گرمای شمشهای سرخ و گداخته فولاد پوست را میسوزاند و تنفس را دشوار میکند. به گفته محمود مصرینژاد مدیر مجموعه چادرملو این کارخانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای 42 هزار نفر شغل ایجاد کرده است.
کارخانه شیشه اردکان نیز با اندکی تفاوت چنین فضایی دارد. خاکی که در کارخانه گندله سازی به تیرآهنهای تیره و سخت تبدیل میشود، در این کارخانه، ورقهای شفاف شیشه میشود و همین خاک در کارخانه کاشی، سرامیک و کاشیهای رنگارنگ. خاک همان خاک است اما جایی شیشه میشود، جایی آهن و جایی سرامیک.
خوش طعمترین بازدید روز نخست سفر، حضور در کارخانه محصولات کنجدی «برجام» است. من گفتم این شهر نسبتی با سیاست ندارد؟ کنجد، یکی از دانههای روغنی است که در اردکان بسیار کاربرد دارد. محصولی که بر خلاف تصور عموم، در یزد بار نمیآید اما در این استان بویژه شهر اردکان، فرآوری شده و به محصولات مختلف از جمله ارده و روغن تبدیل میشود.
قرائت فاتحه در آرامگاه آیتالله خاتمی و بازدید از خانه ایشان که محل تولد رئیس دولت اصلاحات نیز هست از جمله برنامههای نخستین روز سفر به استان یزد است. خانهای خالی از سکنه و اسباب زندگی که در و دیوارش را غبار پوشانده و تنها بر دیوارهایش تصاویری از آیتالله خاتمی، رئیس دولت اصلاحات و دیگر مشاهیر دینی و سیاسی یزد باقی مانده است.
بازدید از ده «گبران» یا همان «عقدا» و زیارتگاه پیر سبز چک چک که هر ساله زرتشتی های ایران و جهان را به خود فرامیخواند، واپسین برنامه روز نخست، سفر به شهری است که نه آسمانش ابر دارد و نه خیابانهایش ترافیک و چراغ قرمز.
انار کویر
دومین روز از سفر خبرنگاران پارلمانی به یزد، با بازدید از باغهای پسته اردکان و آشنایی با نحوه فرآوری پسته آغاز میشود. پستهای که به خاطر کم آبی، رنگ و طعمی متفاوت از پسته رفسنجان و قوچان دارد و البته همین، فرآوریاش را ساده میکند. علاوه بر پسته، انار هم یکی دیگر از محصولات کشاورزی این استان کویری است؛ انارهایی با پوست لیمویی و زرشکی بر درختانی کوتاه.
میبد، دیگر حوزه انتخابیه استان یزد، مقصد بعدی خبرنگاران است که با بازدید از مجموعه سنتی صنایع دستی و کاروانسرای شاه عباسی همراه میشود. یکی از نکتههای جالب توجه در اماکن و بافتهای تاریخی اردکان، میبد و یزد، زندگی مردم عادی در این نقاط است. بر خلاف شهرهایی چون اصفهان و شیراز که ابنیه و بافت تاریخی، بخشی خارج از جغرافیای زندگی روزانه مردم است، در این استان مردم در بافتهای تاریخی زندگی میکنند.
در این شهرها اگرچه دیگر نمیتوان از اماکنی مانند گرمابهها و آب انبارها استفاده کرد، اما مردم این مناطق این بخشهای غیر قابل استفاده را به سفره خانه و میهمانسرا تبدیل کردهاند. کمال دهقانی نماینده تفت و میبد که ساعاتی میزبان خبرنگاران است، در خلال بازدید از این شهر با بیان اینکه مشکل بیکاری در دو شهرستان اردکان و میبد وجود ندارد، میگوید: «بالغ بر ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر در اردکان و میبد کار میکنند و روحیه اعتماد و مشارکت بالایی بین مردم این دو شهرستان وجود دارد.»
باغشهری در دل کویر
واپسین مقصد خبرنگاران، باغشهر مهریز است. شهرستانی تاریخی و سرسبز که در دل بیابان تفتیده، خودنمایی میکند. تکهای سبز در بیابانی زرد. شاید بر همین اساس است که این بخش را از سر تفاخر «سریزد» نامیدهاند. سیدمحمد رستگار، فرماندار مهریز که به استقبال خبرنگاران آمده از آرزویش برای احیای بناهای تاریخی در این شهرستان میگوید.
سپس به ارگ هزار و 700 ساله مهریز سرمی زنیم که گویا محل نگهداری طلا و جواهر، اشیای گرانقیمت و آذوقه بوده. مجید سریزدی، مدیر مجموعه گردشگری ارگ سریزد نیز در این دیدار، شهر یزد را در کنار اصفهان و شیراز یکی از رئوس مثلث گردشگری طلایی کشور میداند و دو خبر جالب اعلام میکند؛ ساخت نخستین هتل زیرزمینی جهان و افتتاح شهرک سینمایی «عالیوود» در سریزد.
یکی از زیباییهای سریزد، گردشگاهی است که آهو و گوزن پرورش میدهد. نکته جالب توجه اینکه بانیان این گردشگاه، شکارچیانی هستند که به گفته مسئولان این شهرستان، قانع شدهاند به جای شکار آهو در کوه و بیابان، به پرورش این حیوانات در شهر بپردازند و به حد نیاز خود از آنها استفاده کنند. در واقع با این ابتکار، شکارچیان، نقش محیطبانان را به دوش کشیدهاند و بعد از مدتی نیز گردشگاه آنها به یکی از جاذبههای شهرستان تبدیل شده است.
یزد شهری مذهبی است؛ آنچنان که در توصیف این شهر، آن را «دارالعباده» نیز خواندهاند. از همین رو مردم دارالعباده و ساکنان «پایتخت آرامش ایران» نرمخو و با غریبهها مهربانند تا جایی که با گشادهرویی از توریستهای خارجی با پوششهای متفاوت، حتی در مساجد استقبال میکنند و گاه با کاسهای خرما یا پسته به استقبال میروند.
سفر سه روزه خبرنگاران پارلمانی به پایان میرسد و باید عروس کویر و شهر بادگیرها را ترک کنیم. راهی تهران هستیم؛ شهری که شبهایش ستاره ندارد، شهری که مردمش برای خرید از میوهفروشی هم ناچارند به تحلیلها و خبرهای سیاسی رجوع کنند.
منبع: روزنامه ایران
حتی یافتن دکه روزنامه فروشی در شهرستانهای این استان، از پیدا کردن تکههای سفالی تاریخی، دشوارتر است. در سخنان استاندار، شهرداران، فرمانداران و بخشداران یزد نیز چندان خبری از سیاست و رویدادهای روزانه این عرصه نیست؛ لااقل در جلسات متعدد سه روزهای که با خبرنگاران پارلمانی برگزار میشود.
از این گذشته در یزد و شهرستانهای این استان کمتر سخنی از تهران به میان میآید به گونهای که در سفر سه روزه خبرنگاران به این استان نه از زبان مدیران و مسئولان، نه مردم شهرها و روستاها، نامی از تهران نمیشنویم.
انگار یزدیها، بر خلاف بسیاری از شهرستانها هیچ علاقهای به تهرانیزه شدن ندارند. در یزد حتی نامگذاری خیابانها نیز مشابه نام کوچهها و خیابانهای تهران نیست. یزد در این خوداتکایی به همان اندازه که چشم به دست خود دارد و کمتر حیاتش را با تهران پیوند میزند، به عنوان مولد فرهنگ و اقتصاد و سیاست، همواره نقش مهمی در عرصه ملی ایفا کرده است.
در یزد اول و آخر صحبت مسئولان شهری و مدیران استانی، گنجینهای است که زیر تصاویر کلیشهای از این استان، خاک میخورد. تصاویری از میدان امیر چخماق، آتشکده زرتشتیان، بازار زرگران، ارگها و برجها و باروها، قناتها و آب انبارها، خانه و آرامگاه آیتالله خاتمی، همه و همه اگرچه حاصل شگفتیهای ذهن مهندسی و دستهای پرحوصله و نگاهی است که به جای مبارزه با طبیعت ناخوش، به الگوی زیستی مسالمتآمیز با کویر رسیده و در نوع خود بسیار هم زیبا و ارزشمند است، اما یزد فقط همینها نیست. این دیار نمیخواهد «گذشته» خود را تقلیل دهد یا اسیر «سرگذشت» تاریخیاش باشد.
هفته گذشته به ابتکار محمدرضاتابش نماینده مردم اردکان، سفری سه روزه ترتیب داده شد تا خبرنگاران مجلس شورای اسلامی از نزدیک با گنجینهای که زیر غبار تصاویر کلیشهای از یزد پنهان شده، آشنا شوند.
تابش به رسم میزبانی در ساعات ابتدایی سفر، از اصحاب رسانه در خانه پدری خود پذیرایی میکند. خانهای ساده و قدیمی در حصار درختچههای انار. سفره صبحانه، خلاصهای از محصولات این استان است که در ظرفهای سفالی خودنمایی میکند؛ ناآشناترین خوراکی سفره، مخلوطی نرم از پنیر، پیاز، پسته و گردواست که «خدا کریمه» نام دارد.
پس از صبحانه راهی شرکت معدنی و صنعتی «چادرملو» و کارخانه «گندلهسازی» اردکان میشویم. تجربهای تازه برای خبرنگاران پارلمانی که به جای طی کردن راهروهای مجلس، مسیر گرم و داغ تبدیل سنگهای معدنی به شمشهای فولادی را طی میکنند.
کورهها، دمای کویری کارخانه را چند برابر کرده اند. شرارههای آتش و برادههای آتشین به بیرون پرتاب میشود و هرم گرمای شمشهای سرخ و گداخته فولاد پوست را میسوزاند و تنفس را دشوار میکند. به گفته محمود مصرینژاد مدیر مجموعه چادرملو این کارخانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای 42 هزار نفر شغل ایجاد کرده است.
کارخانه شیشه اردکان نیز با اندکی تفاوت چنین فضایی دارد. خاکی که در کارخانه گندله سازی به تیرآهنهای تیره و سخت تبدیل میشود، در این کارخانه، ورقهای شفاف شیشه میشود و همین خاک در کارخانه کاشی، سرامیک و کاشیهای رنگارنگ. خاک همان خاک است اما جایی شیشه میشود، جایی آهن و جایی سرامیک.
خوش طعمترین بازدید روز نخست سفر، حضور در کارخانه محصولات کنجدی «برجام» است. من گفتم این شهر نسبتی با سیاست ندارد؟ کنجد، یکی از دانههای روغنی است که در اردکان بسیار کاربرد دارد. محصولی که بر خلاف تصور عموم، در یزد بار نمیآید اما در این استان بویژه شهر اردکان، فرآوری شده و به محصولات مختلف از جمله ارده و روغن تبدیل میشود.
قرائت فاتحه در آرامگاه آیتالله خاتمی و بازدید از خانه ایشان که محل تولد رئیس دولت اصلاحات نیز هست از جمله برنامههای نخستین روز سفر به استان یزد است. خانهای خالی از سکنه و اسباب زندگی که در و دیوارش را غبار پوشانده و تنها بر دیوارهایش تصاویری از آیتالله خاتمی، رئیس دولت اصلاحات و دیگر مشاهیر دینی و سیاسی یزد باقی مانده است.
بازدید از ده «گبران» یا همان «عقدا» و زیارتگاه پیر سبز چک چک که هر ساله زرتشتی های ایران و جهان را به خود فرامیخواند، واپسین برنامه روز نخست، سفر به شهری است که نه آسمانش ابر دارد و نه خیابانهایش ترافیک و چراغ قرمز.
انار کویر
دومین روز از سفر خبرنگاران پارلمانی به یزد، با بازدید از باغهای پسته اردکان و آشنایی با نحوه فرآوری پسته آغاز میشود. پستهای که به خاطر کم آبی، رنگ و طعمی متفاوت از پسته رفسنجان و قوچان دارد و البته همین، فرآوریاش را ساده میکند. علاوه بر پسته، انار هم یکی دیگر از محصولات کشاورزی این استان کویری است؛ انارهایی با پوست لیمویی و زرشکی بر درختانی کوتاه.
میبد، دیگر حوزه انتخابیه استان یزد، مقصد بعدی خبرنگاران است که با بازدید از مجموعه سنتی صنایع دستی و کاروانسرای شاه عباسی همراه میشود. یکی از نکتههای جالب توجه در اماکن و بافتهای تاریخی اردکان، میبد و یزد، زندگی مردم عادی در این نقاط است. بر خلاف شهرهایی چون اصفهان و شیراز که ابنیه و بافت تاریخی، بخشی خارج از جغرافیای زندگی روزانه مردم است، در این استان مردم در بافتهای تاریخی زندگی میکنند.
در این شهرها اگرچه دیگر نمیتوان از اماکنی مانند گرمابهها و آب انبارها استفاده کرد، اما مردم این مناطق این بخشهای غیر قابل استفاده را به سفره خانه و میهمانسرا تبدیل کردهاند. کمال دهقانی نماینده تفت و میبد که ساعاتی میزبان خبرنگاران است، در خلال بازدید از این شهر با بیان اینکه مشکل بیکاری در دو شهرستان اردکان و میبد وجود ندارد، میگوید: «بالغ بر ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر در اردکان و میبد کار میکنند و روحیه اعتماد و مشارکت بالایی بین مردم این دو شهرستان وجود دارد.»
باغشهری در دل کویر
واپسین مقصد خبرنگاران، باغشهر مهریز است. شهرستانی تاریخی و سرسبز که در دل بیابان تفتیده، خودنمایی میکند. تکهای سبز در بیابانی زرد. شاید بر همین اساس است که این بخش را از سر تفاخر «سریزد» نامیدهاند. سیدمحمد رستگار، فرماندار مهریز که به استقبال خبرنگاران آمده از آرزویش برای احیای بناهای تاریخی در این شهرستان میگوید.
سپس به ارگ هزار و 700 ساله مهریز سرمی زنیم که گویا محل نگهداری طلا و جواهر، اشیای گرانقیمت و آذوقه بوده. مجید سریزدی، مدیر مجموعه گردشگری ارگ سریزد نیز در این دیدار، شهر یزد را در کنار اصفهان و شیراز یکی از رئوس مثلث گردشگری طلایی کشور میداند و دو خبر جالب اعلام میکند؛ ساخت نخستین هتل زیرزمینی جهان و افتتاح شهرک سینمایی «عالیوود» در سریزد.
یکی از زیباییهای سریزد، گردشگاهی است که آهو و گوزن پرورش میدهد. نکته جالب توجه اینکه بانیان این گردشگاه، شکارچیانی هستند که به گفته مسئولان این شهرستان، قانع شدهاند به جای شکار آهو در کوه و بیابان، به پرورش این حیوانات در شهر بپردازند و به حد نیاز خود از آنها استفاده کنند. در واقع با این ابتکار، شکارچیان، نقش محیطبانان را به دوش کشیدهاند و بعد از مدتی نیز گردشگاه آنها به یکی از جاذبههای شهرستان تبدیل شده است.
یزد شهری مذهبی است؛ آنچنان که در توصیف این شهر، آن را «دارالعباده» نیز خواندهاند. از همین رو مردم دارالعباده و ساکنان «پایتخت آرامش ایران» نرمخو و با غریبهها مهربانند تا جایی که با گشادهرویی از توریستهای خارجی با پوششهای متفاوت، حتی در مساجد استقبال میکنند و گاه با کاسهای خرما یا پسته به استقبال میروند.
سفر سه روزه خبرنگاران پارلمانی به پایان میرسد و باید عروس کویر و شهر بادگیرها را ترک کنیم. راهی تهران هستیم؛ شهری که شبهایش ستاره ندارد، شهری که مردمش برای خرید از میوهفروشی هم ناچارند به تحلیلها و خبرهای سیاسی رجوع کنند.
منبع: روزنامه ایران
۰