(ویدیو) کشف بزرگترین آرامگاههای خانوادگی سنگی ۲۰۰۰ ساله در ایذه
یکی از یافتههای مهم باستانشناسان همین در است. آنها با کشف سکوهای احتمالا نیایشگاهی در کنار آرامگاههای خانوادگی به شواهدی از مراسم خاکسپاری دست یافتهاند.
عصر ایران نوشت: باستانشناسان پس از انجام کاوشهای باستانشناسی در محوطه باستانی کل چندار در نزدیکی ایذه و در محدودهای که به شمی شهرت دارد، چندین آرامگاه خانوادگی سنگی متعلق به دوره الیمایی پیدا کردند. این دوره باستانی تقریبا همزمان با دوره اشکانی در ایران، بیش از ۲۰۰۰ هزار سال قبل ظهور کردهاست.
پیش از این و در سال ۱۳۱۴، یعنی بیش از ۸۰ سال قبل وقتی عشایر بختیاری تصمیم گرفته بودند به خواست رضا شاه یکجا نشین شوند و داشتند برای ساخت خانهها در محوطهای که شمی نامیده میشود پیکنی میکردند، به جسم سخت مفرغی بزرگی برخوردند که پس از بیرون آمدن از خاک شهرتی جهانی پیدا کرد.
آن جسم سخت، مجسمه مفرغی مرد پارتی یا مرد شمی است که اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود. در همان سالها آرل اشتاین، جهانگرد معروف که در خانه حاکم مالمیر مهمان بود، با گروهی از کارگران محلی، به مدت یک هفته در جایی که مرد شمی پیدا شده بود کند و کاو کرد.
حالا پس از سالها هیات ایران و ایتالیا دوباره به مرد شمی بازگشتهاند و محوطهای باستانی به نام کلچندار که به معنای خرابههای چنار است را که چندان از محل کشف مجسمه مفرغی مرد پارتی دور نیست کاوش کردند.
نتیجه مطالعات آنها شگفتانگیز و خارقالعاده بود. آنها بیش از ۵ آرامگاه سنگی خانوادگی در ابعاد مختلف پیدا کردند که یکی از آنها نه تنها بزرگتر از بقیه بوده که تقریبا به طول کامل از زیر خاک پیدا شدهاست.
بزرگترین آرامگاه کشف شده که احتمال میرود به طور کامل از دفن اجساد پر شده بود، یک در سنگی بزرگ و زیبا دارد که وزن آن به بیش از یک تن میرسد.
این در سنگی روی یک پاشنه سوار است و شکل ظاهری آن درست شبیه درهای امروزی است که از چهار قاب تشکیل شدهاند. سقف این آرامگاه که با سنگهای تراشیده شده ساخته شده بود به صورت خرپشتهای بنا شده و ستونهای چهار چوب در هم از سنگهای تراشیده شده ساخته شدهاست.
وقتی باستانشناسان این آرامگاه را پیدا کردند در آن باز بود و این نکته عجیبی است و تا کنون مشابه آن دیده نشدهاست. برای همین احتمال داده میشود که نخستینبار این آرامگاه در دوره باستان غارت شده باشد.
هرچند طی دهههای اخیر هم به آن دستبرد زده شده و برای اینکار سقف آرامگاه را تخریب کردهاند تا به محتویات داخل آن دسترسی داشته باشند.
از طرفی هنگامی که عشایر بختیاری قصد یکجا نشینی داشتند برای ساخت خانههایشان از سنگهای همین آرامگاهها استفاده کردهاند. این تخریبها باعث شده تا باستانشناسان به اسکلتهایی که احتمالا ۲ هزار سال قبل در این آرامگاه گذاشته بودند، دسترسی نداشته باشند و آنها موفق شدند تنها دو جمجمه در آن پیدا کنند که چون یکی از جمجمهها کنار در ورودی پیدا شده این احتمال را تقویت میکند که آرامگاه مملو از اجساد بودهاست.
کشف اسکلت یک کودک بیرون آرامگاه بزرگ نشان میدهد که این آرمگاه جای جدیدی برای دفن اجساد نداشته و کودکی که بیش از ۲ هزار سال قبل مرده بود را مجبور شدند روبروی در سنگی دفن کنن. میان جسد کودک و در سنگی آرامگاه هم یک استوانه مخروطی بزرگ یافت شده که باستانشناسان هنوز درباره کاربری آن چیزی نمیدانند.
به غیر از بزرگترین آرامگاه، که تقریبا در زمان خود از سطح زمین قابل رویت بوده، باقی آرامگاهها در زیر زمین قرار داشتهاند و در آنها هربار برای گذاشتن جسد جدید باز و بسته میشدهاست.
سقف آرامگاهها به صورت خرپشتهای و از تختهسنگهای تراشیده بزرگ استفاده شدهاست. تمام آرامگاهها یا خالی به دست آمدهاند و یا اینکه استخوانهای اجساد به بیرون از آرامگاه ریخته شده بود. با اینحال این آرامگاهها رازهای تازهای از شیوه تدوین و مراسم خاکسپاری در بیش از ۲ هزار سال قبل را فاش خواهند کرد.
یکی از یافتههای مهم باستانشناسان هم همین است. آنها با کشف سکوهای احتمالا نیایشگاهی در کنار آرامگاههای خانوادگی به شواهدی از مراسم خاکسپاری دست یافتهاند. اینکه روی این سکوها چه اتفاقی میافتاده هنوز معلوم نیست اما به احتمال خیلی زیاد اینجا هربار هنگام خاکسپاری مراسم مفصلی برگزار میشدهاست.
همچنین آنها پلکان بزرگی یافتهاند که افراد را به سمت محوطه هدایت میکردهاست. کشف این پلکان احتمال نیایشگاهی بودن کل محوطه را بیشتر تقویت میکند و شاید در حدود ۲ هزار سال قبل از این محوطه به عنوان یک نیایشگاه بزرگ استفاده میشدهاست.
باستانشناسان میگویند که اینجا بیش از سه دوره باستان شناسی را شناسایی کردهاند. اما این آرامگاههای خانوادگی مربوط به الیماییها هستند. اقوامی که احتمالا پس از آنکه ایلامیان از آشوریان شکست سختی میخورند و به کوهها پنها میبرند، این دوره را به وجود آوردهاند.
آنها همچنین دریافتهاند که پراکندگی آثار آنقدر زیاد است که هکتارها زمین را به خود اختصاص میدهد و باید مورد حفاظت شدید قرار بگیرد.
باستانشناسان هم پس از کشف این یافتهها با تمهیدات حفاظتی سعی کردهاند تا آثار بیرون آمده از خاک سالم باقی بمانند.
اما این حفاظتها نیاز به رسیدگی دارد و این پژوهشها باید ادامه داشته باشد. این در حالیاست که کرونا، تمدید نشدن قرارداد فیمابین ایران و ایتالیا و از همه مهمتر نبودن اعتبارات لازم باعث شده تا محوطه به حال خود رها شود.