نفرین در کتیبهها
در ایران نیز از دوران عیلامی و هخامنشی نمونههایی از این نفرینها توسط کارشناسان قرائت شده است مانند آجرنوشتههای زیگورات چغازنبیل که به نابودکننده معبد میگوید: «باشد که نفرین خدایان بر وی قرار گیرد و باشد که زیر خورشید فرزندی نداشته باشد» یا در کتیبه داریوش در بیستون به نابودکننده کتیبه و پیکرهها میگوید: «اهورا مزدا ترا زننده باد و ترا دودمان مباد و آنچه کنی اهورا مزدا آن را براندازد».
«نفرین یا طلب شر ظاهراً در بیشتر ادوار تاریخی و همه جای جهان، در متن کتیبهها مشاهده شده است که به عنوان «کتیبههای لعنیه» معروفند.
غیر از این کتیبهها، در پایان بسیاری از کتابها و رسالهها و یا کتیبههای منقول مانند طلسم نیز از واژه نفرین استفاده شده است. در نگاهی دیگر شاید تابلو «لعنت بر کسی که اینجا آشغال بریزد یا ماشین پارک کند» در ادامه همان باشد.»
مرتضی رضوانفر ـ عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ـ با بیان این جملات، درباره ریشه نفرین در تاریخ گفت: ظاهرا لعنت و نفرین همیشه در طول تاریخ ابزاری مؤثر برای تمکین و تبعیت بوده است و مردم همیشه به آن معتقد بودهاند. در واقع از زمانی که مردم به دعا اعتقاد پیدا کردهاند، نفرین هم رایج شده است. نفرین به عنوان تضمینی اعتقادی است که غالبا به صورت جمله شرطی برای انجام فرمان، پیماننامه، حفظ کتیبه، حفظ نام پادشاه، تخریب و غصب نکردن و یا نقض رفتار اخلاقی یا برای دشمنی استفاده شده است.
این پژوهشگر افزود: دعا و نفرین از یک ریشه هستند و نفرین یک دعای منفی است. هر دو استمداد از یک نیروی ماوراءالطبیعه برای انجام یک کار است. حالا ممکن است این کار در مسیر هدف صاحب کتیبه باشد پس طلب نیکی کند یا برخلاف خواسته او باشد که طلب شر میکند. حتی در فرهنگ لغات نیز برای معنی فارسی دعا، کلمه «آفرین» گفته میشود که با حذف حرف «آ» و اضافه کردن حرف «ن» میشود «نفرین».
او ادامه داد: بر اساس برخی اسناد تاریخی، انسان برای رفع موانع و مشکلاتش به نیروهای ماوراءالطبیعه یعنی بالاترین نیروها مانند خدا متوسل میشده و خدا را به عنوان ناظر و یا فاعل بر انجام نفرین قرار میداده؛ مثلا «نسل او زیر خورشید برچیده شود»، همچنین عباراتی چون «خدا یا خدایان او را لعنت کند». حتی معتقد بوده که وقتی نفرین بر کتیبهها را بالاترین قدرتها مثل پادشاهان و حاکمان مینوشتند، اثربخشی بیشتر داشته است.
رضوانفر گفت: مخاطب نفرینها در کتیبهها معمولا شخصی است که فاعل خطا است و در دورههایی هم این نفرین را خطاب به فرزندان، خانواده و یا قوم فرد خطاکار گسترش دادهاند. برخی نفرینها دنیوی بودهاند، مانند نفرین بر جان و سلامتی، مقطوعالنسل شدن و نابودی، در برخی موارد هم نفرین بر آخرت و زندگی پسین فرد است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اظهار کرد: همانگونه که اشاره کردم ردپای نفرینها در بسیاری از نقاط جهان قابل مشاهده است چون همیشه ابزار موثری برای ترغیب یا پیشگیری بوده است. در ایران نیز از دوران عیلامی و هخامنشی نمونههایی از این نفرینها توسط کارشناسان قرائت شده است مانند آجرنوشتههای زیگورات چغازنبیل که به نابودکننده معبد میگوید: «باشد که نفرین خدایان بر وی قرار گیرد و باشد که زیر خورشید فرزندی نداشته باشد» یا در کتیبه داریوش در بیستون به نابودکننده کتیبه و پیکرهها میگوید: «اهورا مزدا ترا زننده باد و ترا دودمان مباد و آنچه کنی اهورا مزدا آن را براندازد».
او بیان کرد: نکته جالب این است که به گفته کارشناسان در دوره فارسی میانه، به جز کتابها و متون، نفرین در کتیبهها دیده نشده است، اما دوباره از دوره فارسی جدید، شاهد ذکر نفرین در کتیبهها هستیم.
رضوانفر در ادامه به برخی از نفرینهای نوشتهشده در کتیبههای فارسی خارج از ایران به این شرح اشاره کرد:
بخشی از متن کتیبهٔ مسجد، موزه بنگلادش:
«هرکه این مسجد تخریب کرد اگر مسلمان باشد حرام میخورد اگر هندو باشد گاو میخورد و هرکس که این عمارت را نگاه دارد جای بلندش.»
کتیبه بنگلادش
کتیبه تخفیف مالیاتی شاهعباس، مسجد باکو:
«تغییرکنندهٔ تخفیف مذکور به لعنت الهی و نفرین حضرت رسالتپناهی گرفتار گردد.»
کتیبه فرمان شاهعباس، جمهوری آذربایجان
کتیبه تعمیر مدرسه، شهر دربند روسیه:
«زین پس بکُند اگر کسی غصب، لعنت ز خدا بر او فراوان.»
کتیبه شهر دربند، روسیه
منبع: ایسنا