از سانسور و مقرراتش تا اشتراک اجباری روزنامه

انتشار گزارش شکارهای اعلی‌حضرت و وضع مزاجی ماده‌شیر عزیزدردانه!

انتشار گزارش شکارهای اعلی‌حضرت و وضع مزاجی ماده‌شیر عزیزدردانه!

ناصرالدین‌شاه که به واسطه سفرهای اروپایی‌اش با حرفه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری آشنا شده بود و مشتاقانه دنبال شبیه‌سازی اوضاع فرهنگی دارالخلافه با پایتخت‌های اروپایی بود به صرافت توسعه مطبوعات افتاد.

کد خبر : ۱۴۶۷۶۰
بازدید : ۴۲۳

سفرهای ناصرالدین‌شاه و رجال ایران به اروپا زمینه‌ساز رونق و تحول حرفه روزنامه‌نگاری و چاپ در ایران شد، به‌ویژه اینکه خود ناصرالدین‌شاه به دنبال توسعه مطبوعات بود. «مهرشاد کاظمی»، تهران‌پژوه، از دیدگاه «مادام کارلا سرنا»، جهانگرد ایتالیایی، از وضعیت سانسور در روزنامه‌ها روایت می‌کند.

مطبوعات  قاجار

ناصرالدین‌شاه که به واسطه سفرهای اروپایی‌اش با حرفه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری آشنا شده بود و مشتاقانه دنبال شبیه‌سازی اوضاع فرهنگی دارالخلافه با پایتخت‌های اروپایی بود به صرافت توسعه مطبوعات افتاد. اما با همه این اشتیاق، تیغ تیز سانسور و محدودیت‌ها از سوی او بر مطبوعات حاکم بود. اولین مقررات رسمی برای سانسور در مطبوعات ایران نیز در دوران حکومت ناصرالدین‌شاه قاجار وضع شد. به دستور ناصرالدین‌شاه، «اداره سانسور» با هدف نظارت مستقیم بر کتاب‌های فارسی چاپ داخل و منابع فارسی منتشرشده در خارج از کشور که به ایران ارسال می‌شد، زیر نظر انطباعات تأسیس شد.

ممنوعه‌های روزنامه «دولت علیه»

«مهرشاد کاظمی»، تهران‌پژوه، به محدودیت‌ها و ممنوعه‌های روزنامه‌ها در دوره قاجار اشاره می‌کند و می‌گوید در جریده "دولت علیه" هر خبر و گزارشی با توجه به جو فرهنگی و اجتماعی موجود اجازه درج و انتشار نداشت . این موضوع از جانب شماری از اروپاییان در خاطراتشان ذکر شده است که در این میان "مادام کارلا سرنا"، بانوی جهانگرد ایتالیایی، نیز به آن اشاره کرده است. او در سفرنامه‌اش درباره سانسور مطبوعات نوشته است: «روزنامه دولت علیه ایران» روزنامه‌ای کاملا ابتکاری و نمونه است. انتشار آن از افتخارات و نتیجه افکار داهیانه سردبیر آن است و کاری است که انجام آن در ایران از هر جای دنیا سخت‌تر است، چون او در روزنامه‌اش نباید درباره بسیاری از موضوعات مطلب بنویسد؛

١ـ برای اینکه احساسات وزرای مختار کشورهای اروپایی مقیم تهران جریحه‌دار نشود، او نمی‌تواند درباره سیاست خارجی مطلب بنویسد. ٢ـ برای اینکه احساسات مسئولان کشوری جریحه‌دار نشود، نمی‌تواند درباره امور داخلی مطلب بنویسد. ٣ـ چون هیچ‌کس در ایران، در جریان کامل اخبار و اطلاعات نیست، او نمی‌تواند به خبرهای تلگرافی اشاره کند؛ چون ممکن است به علت ایجاز و اختصار، مردم برداشت نادرستی از آنها بکنند؛ اما در عوض، او می‌تواند درباره سفر شاه به اطراف تهران، شکارهای اعلی‌حضرت، وضع مزاجی ماده شیر عزیزدردانه وی، مخصوصا در موقع وضع حمل و صدها مطلب پوچ و بی‌معنی از این دست، هر چقدر که بخواهد، با شرح و تفصیل هرچه تمام‌تر، قلم‌فرسایی کند.

در کنار این اباطیل، به سردبیر اجازه داده‌اند پاورقی کم‌وبیش دردسرانگیزی، با عنوان «خاطرات سنتهلن یا زندگی ناپلئون اول» را هم در روزنامه‌اش چاپ کند. همان‌طور که ملاحظه می‌شود، مطبوعات در ایران، هنوز هم از قافله هم‌قطاران اروپایی خویش بسیار عقب است. البته تلاشی آغاز شده بود، بلکه در جهت پیشرفت و بهبود آنها اقداماتی انجام گیرد، ولی این کوشش‌ها، در همان قدم‌های اول با شکست مواجه شدند.»

انتشار گزارش شکارهای اعلی‌حضرت و وضع مزاجی ماده‌شیر عزیزدردانه! | از سانسور و مقرراتش تا اشتراک اجباری روزنامه

وضعیت روزنامه‌نگاران تهران

بنا بر تعریف کاظمی، مادام کارلا سرنا در بخش دیگری از سفرنامه‌اش درباره وضعیت روزنامه‌نگاران پایتخت نقل می‌کند: «تهران برای خود روزنامه‌ای و روزنامه‌نگارانی دارد. در کشورهای متمدن، مطبوعات قدرتی محسوب می‌شوند که باید آن را به حساب آورد و روزنامه‌نگاران از امتیازات بی‌شماری برخوردارند. این قهرمانان بحث و بررسی و این وکلای مدافع پیشرفت و تمدن، سخت مورد علاقه و احترام مردم هستند. در همه‌جا، مطبوعات، صدای افکار عمومی است. آنها اجحافات و سوءاستفاده‌ها را مورد انتقاد قرار می‌دهند، از افکار جدید دفاع می‌کنند، به پیروزی حقیقت مدد می‌رسانند، همواره طرف بیچارگان و ستم‌دیدگان را می‌گیرند که اغلب فتح و پیروزی دولت‌ها در مبارزات و غلبه و شکست امپراتوری‌ها مدیون زحمات آنان است؛ اما مطبوعات ایرانی، هنوز در پله‌های اول اهمیت هستند و کسی برای آنها ارزشی قائل نیست و تقریبا هیچ نقشی در جامعه ندارند.

روزنامه ایرانی برده‌وار، تابع اراده مستبدانه کسی است که به‌عنوان مالک مطلق‌العنان کشور، تنها او فرمان می‌دهد. ایران که در آن، هرگونه آزادی در زیر پا له شده است، دور از رسیدن به آن مرحله‌ای است که دارای دیدگاه و اندیشه‌های آزادی‌خواهانه باشد. نمونه مطبوعات ایرانی «روزنامه دولت علیه ایران» است که در تهران هفته‌ای یک شماره، به زبان فارسی منتشر می‌شود. همه کارکنان دولت موظف هستند که آن روزنامه را مشترک شوند و اگر حق اشتراک خود را به‌موقع نپردازند، دولت وجه اشتراک مربوط را از حقوق آنان کسر می‌کند.»

منبع: همشهری آنلاین

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید