تهران تراموادار شد
به دلیل اینکه این تراموا هنگام حرکت بخار زیادی از خود ساطع می کرد مردم به آن ماشین دودی می گفتندماشینی که در عرض ۳۰ دقیقه فاصله بین تهران تا شهرری را طی می کرد.
نخستین تراموای تهران سال ۱۲۶۱ راه اندازی شد و مهندس بواتال فرانسوی به نمایندگی از یک شرکت بلژیکی امتیاز آن را از ناصرالدین شاه قاجار گرفت.
به دلیل اینکه این تراموا هنگام حرکت بخار زیادی از خود ساطع می کرد مردم به آن ماشین دودی می گفتندماشینی که در عرض ۳۰ دقیقه فاصله بین تهران تا شهرری را طی می کرد.
اهالی تهران در زمان شروع به کار ماشین دودی دسته دسته به محل ایستگاه ماشین دودی که به آن «گار» (همان گاراژ فرانسوی) میگفتند میآمدند ولی جرئت سوار شدن به آن را نداشتند.
با شروع به حرکت ماشین دودی از ایستگاه اول خود در دروازه خراسان (پارک کوثر فعلی در خیابان ری) پرتاب سنگ توسط بچهها به سمت ماشین دودی هم شروع میشد تا زمانی که از دسترس خارج شود.
شرکت بلژیکی برای اینکه مردم ترغیب به استفاده از ماشین دودی شوند ماجرا را به ناصرالدین شاه اطلاع داد و تصمیم بر این شد تا شاه قاجار به همراه عدهای از مقامات سوار بر ماشین دودی شوند.
با سفر ناصرالدین شاه به شهرری توسط ماشین دودی ترس مردم هم از غول آهنی کمتر شد و بازار سفر به شاه عبدالعظیم برای زیارت و سیاحت رونق گرفت.
واگنهای جدا برای زنان و مردان
ماشین دودی چندین واگن داشت، لوکوموتیو، واگن مخصوص شاه، واگن مخصوص اعیان و اشراف و مقامات، واگن مخصوص زنان، واگن مخصوص مردان و واگن بار. بهای بلیت برای رفتن به شاه عبدالعظیم و برگشت به تهران ابتدا ۳ شاهی بود که در اواخر کار ماشین دودی این رقم به ۳ سال افزایش پیدا کرد.
بنابراین مسافران بلیت رفت و برگشت را یکجا باید خریداری میکردند. گفته میشود تعارف شاه عبدالعظیمی هم از همینجا نشئت گرفته است چراکه بلیتهای قطار دو سره بوده و اهالی شهرری هم که میدانستند مسافرانی که آمدهاند نمیتوانند شب را در خانهشان بمانند برای نگهداری مهمانان تهرانی خود برای صرف شام پافشاری میکردند در حالی که میدانستند مهمان باید به آخرین حرکت قطار تهران برسد و نمیتواند شام مهمانشان باشد.
حالا اما سالهاست ماشین دودی به خاطرهها پیوسته. تراموای تهران پس از حدود ۸۰ سال فعالیت در سال ۱۳۴۱ در ایستگاه آخر یعنی بوستان زکریای رازی در شهرری متوقف شد.
بزرگترهایی که روزگاری چندین بار سوار بر ماشین دودی به شاه عبدالعظیم رفته بودند شاید دیگر در قید حیات نباشند اما یکی از واگنهای این قطار تاریخی در پارک کوثر – در خیابان ریـ در معرض دید عموم قرار گرفته است.
واگنهای اسبی
تا قبل از ورود ماشین دودی به تهران، نخستین واگنهایی که برای حمل مسافر در تهران به کار گرفته شدند به وسیله دو یا چهار اسب روی ریل حرکت میکردند.
ناصرالدین شاه با سفرهای متعددی که به فرنگ کرد، به پیروی از شیوه حملونقل داخل شهری اروپا، دستور کشیدن خط آهنی معروف به واگن اسبی را داد که از دروازه قزوین پس از طی خیابانهای امام خمینی فعلی، امیرکبیر فعلی، ری فعلی به گارماشین آن زمان که اکنون به پارک تفریحی و کتابخانه عمومی تبدیل شده میرسید.
یکی از مشکلات کمپانی واگن اسبی، فرو نشستن معبر واگن نسبت به سطح خیابان بود که از اثر فشار واگن روی ریل و تراکم خاکروبههایی که در خیابان ریخته میشد به وجود میآمد؛ بهویژه در زمستان، اغلب آب روی ریلها را میگرفت و یخزدگی باعث قطع عبور و مرور واگن تا مدتی میشد.
یک خط اختصاصی واگن اسبی هم وجود داشت که از توپخانه تا لالهزار (جلو منزل میرزاعلی اصغرخان اتابک، امین السلطان) برای تسهیل در امر رفتوآمد درباریان کشیده شده بود.
در جلو این واگنها سورچی مینشست و قسمتهای بعدی نیمکتهایی داشت که مسافران روی آنها مینشستند. یکی ازخطوط واگن اسبی از بازار تا آخر خیابان لالهزار نزدیک خیابان رفاهی فعلی فعالیت میکرد.
خط دوم خط خیابان شاه عبدالعظیم بود که از بازار به راه میافتاد و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی میکرد و از خیابان ری میگذشت و به کارگاه ماشین دودی میرسید. سومین خط هم خط باغ شاه بود که از بازار حرکت میکرد و بعد از شش دوراهی به دروازه باغشاه میرسید.
کالسکه
قبل از متداول شدن اتومبیل و به قول قدیمیها کالسکه بخاری در میان اشراف و اعیان، کالسکه از زمان ناصرالدین شاه رایج شد. استفاده از کالسکه در بین معممین هم استفاده داشت و نخستین نفر از علما که دارای کالسکه مخصوص شد آیتالله سید ابوالقاسم امامی داماد ناصرالدین شاه بود و بعد از او آیتالله شیخ فضلاللهنوری را میتوان نام برد. کالسکه بیشتر جنبه اختصاصی و خانوادگی داشت.
دلیجان
دلیجان کالسکهای هشت نفره بود با اتاق و پشتی باربنددار با دور چرخهایی از آهن که از درشکه و کالسکه که چرخهایش رزیندار، سختتر و از گاری فنر نداشت راحتتر بود.
جاوه، پالکی و هودج
سه وسیله نقلیه ساخته شده از چوب بودند که بر روی قاطر، الاغ، اسب و یا شتر حمل میکردید هر کجاوه و پالکی و هودج فقط جای یک نفر بود و بر مرکب از هر نوع دو تا از این جایگاهها قرار میگرفت که تعادل آن برقرار شود.
منبع: همشهری