از بهستان تا گندمزارهای شعله؛ گلههای ۵هزارتایی راهی کوههای جماران میشدند
برکت زمین و پرمحصولی زمین های روستای جماران باعث شده بود اکثر اعیان و شخصیتهای سیاسی آن زمان در جماران باغ و ملک داشته باشند.عباس عرفاتی، پیرمرد قدیمی محله جماران، خاطرات آن روزها را اینگونه مرور میکند: «از ده جماران که خارج میشدیم دورتادورش زمینهای کشاورزی اهالی بود.
جماران زمینهای حاصلخیزی داشت. برای همین انواع محصولات کشاورزی از غلات و صیفی در آن عمل میآمد. درختان میوه هم زیاد داشت. در اکثر باغهای ده جماران درختان میوه دیده میشد.
برکت زمین و پرمحصولی زمین های روستای جماران باعث شده بود اکثر اعیان و شخصیتهای سیاسی آن زمان در جماران باغ و ملک داشته باشند.عباس عرفاتی، پیرمرد قدیمی محله جماران، خاطرات آن روزها را اینگونه مرور میکند: «از ده جماران که خارج میشدیم دورتادورش زمینهای کشاورزی اهالی بود.
قناتهای پرآب و موقعیت جغرافیایی روستا که در کوهپایه قرار داشت باعث شده بود آبوهوای مناسبی برای کشت فراهم شود. به، گردو، ازگیل و گندم در این روستا زیاد بود. باغی وقفی هم بود که بهستان نام داشت چون درختان به زیادی آنجا رشد کرده بود. این باغ الان به وزارت خارجه تعلق دارد. حاج اسدالله عرفاتی از باغبانان و مراقبان این باغ بود.»
محمد تیموری نیز، از دیگر معتمدین محله، از گندم معروف جماران نام میبرد: «خاک جماران برای زراعت گندم بسیار حاصلخیز بود. نوعی گندم خاص به نام گندم شعله داشتیم که بسیار درشت بود و نانی به نام نان «دو نم» با آن میپختند.» برادران ضرغامفر در جماران زمینهای زیادی داشتند؛ این برادران نخستین افرادی بودند که کشاورزی مدرن را به شمیران آوردند.»
نزدیکی جماران به ارتفاعات البرز شرایط را برای نگهداری دام مهیا کرده بود. اکثر خانوادههای جمارانی در کنار کشاورزی دامداری نیز میکردند. خانهای نبود که ۲ تا چند گاو و گوسفند نداشته باشد. دامداران بزرگ جمارانی بیش از ۵ هزار گوسفند را برای چرا به مراتع کوهستانی میبردند و با سرد شدن هوا به روستا برمیگشتند.
محصولات لبنی خوبی هم تولید میشد. ماست، دوغ و پنیر همیشه فراهم بود. شغل اصلی مردم جماران باغداری، دامداری و کشاورزی بود. فصل برداشت محصول که میشد همه به یکدیگر کمک میکردند تا محصول کسی روی زمین نماند. برای همین بعد از فصل برداشت و بازگشت گلهها به روستا و آغاز فصل سرما روزهای استراحت مردان روستا شروع میشد و همیشه شبنشینی و مهمانیها برپا بود.
دهه ۴۰ و ۵۰ برای جمارانیها چندان خوشایند نبود چون بهنوعی با رونق ساختوساز و ارزشمند شدن زمینهای این محدوده دیگر کشاورزی از رونق افتاد. از طرفی، در دوره پهلوی برای توسعه جنگلداری در ارتفاعات تهران به اهالی اعلام کردند دیگر دام را به ارتفاعات نبرند. با این دستور عملا دامداری در روستا از بین میرفت.
بهانهشان این بود که گوسفندان گیاهان کوهی را از بین خواهند برد. یکی از بزرگان روستا در جواب این حرفشان گفت: «بندههای خدا تا بوده و یادمان هست چرای گوسفندان برای تقویت گیاهان کوهی مفید بوده، چون با سمهایشان زمین را شخم میزنند، با اجابت مزاجشان کود تولید میکنند و از طرفی در فصل گردهافشانی تخم گیاه به پشمشان میچسبد و جابهجا میشود.»
منبع: همشهری