(تصاویر) اسرار زندگی کودکان نئاندرتال؛ آن‌ها در دنیای وحشی آن زمان چه می‌کردند؟

(تصاویر) اسرار زندگی کودکان نئاندرتال؛ آن‌ها در دنیای وحشی آن زمان چه می‌کردند؟

شواهد باستان‌شناسی روبه‌رشدی در مورد زندگی کودکان نئاندرتال وجود دارد... . دانشمندان در حال به‌دست آوردن بینش‌های بی‌سابقه‌ای درباره چگونگی زندگی یک نئاندرتال جوان هستند.

کد خبر : ۱۹۴۹۸۲
بازدید : ۱۳۷

اوایل سال ۲۰۲۰، وقتی طوفان‌های وحشیانه و جزرومد‌های قوی بهاری سواحل جنوب غربی اسپانیا را درنوردیدند، امواج عظیم شن‌های پایه تپه‌های ۲۰ متری را در هم ریختند و منطقه عظیمی از صخره را به وسعت ۶۰۰۰ متر مربع نشان دادند.

سطح این منطقه پر از فرورفتگی‌هایی بود که دو زیست‌شناس آن‌ها را به‌عنوان ردپا تشخیص دادند: مجموعه‌ای از سُم‌ها، پنجه‌ها و جای پا که در صخره حفظ شده‌اند. وقتی دو زن نزدیک‌تر شدند، در میان ردپای حیوانات که متقاطع بودند، آثار دیگری دیدند که به طرز شگفت‌انگیزی انسانی به نظر می‌رسیدند.

تحقیقات بعدی نشان داد که سطح ردپا حدود ۸۰ تا ۱۲۰۰۰۰ سال پیش شکل گرفته است، به این معنی که احتمالا نئاندرتال‌ها جایِ پای برهنه‌شان را در حاشیه یک مرداب نمکی یا تالاب باقی گذاشته‌اند. ما فقط می‌توانیم حدس بزنیم که آن‌ها چه می‌کردند و به کجا می‌رفتند، اما در میان ۸۷ ردپایِ یافت شده، تعدادی بسیار کوچک‌تر از بقیه بودند. این یک گروه بود و تعدادی از آن‌ها کودک بودند.

108

در میان ردپا‌های حیوانی روی صخره در ماتالاسکاناس (Matalascanyas)، ردپا‌هایی که ردپای انسان به نظر می‌رسید نیز وجود داشتند که احتمالاً توسط نئاندرتال‌ها باقی مانده است.

تا همین اواخر زندگی کودکان نئاندرتال تا حد زیادی مرموز بود. اما انقلابی در باستان‌شناسی در دو یا سه دهه گذشته شروع به کشف جزئیات دقیق حتی کوچک‌ترین آن‌ها کرده است.

در ماتالاسکاناس، محققان از پهپاد‌ها و فناوری فتوگرامتری، برای ضبط و ایجاد یک مدل دیجیتالی از ردپای نئاندرتال‌ها قبل از اینکه چند روز پس از کشف دوباره توسط ماسه غرق شوند، استفاده کردند.

اندازه‌گیری‌های آن‌ها نشان داد که بزرگسالان حضور داشتند، اما اکثریت (حدود ۷۱ ٪) نوجوانان و جوانان شش‌ساله بودند. آن‌ها چه می‌کردند؟

مسیر‌های نئاندرتال به‌جای کناره‌های ساحل، به سمت لبه آب و دورتر از آن ردیابی شد. حتی به نظر می‌رسد برخی از آن‌ها در فاصله کوتاهی در حال حرکت هستند و محققان حدس می‌زنند که احتمالا حیوانات یا ماهی‌ها را دنبال می‌کردند. کسانی‌که در مناطق کم‌عمق آب بوده‌اند، شامل جوانان می‌شوند که احتمالا آن‌جا به جست‌وجوی علوفه کمک می‌کردند، در حالی‌که شاید دست‌وپا زدن و آب‌پاشی هم می‌کردند و بازی را با یادگیری مخلوط می‌کردند، همانطور که کودکان امروزی این کار را می‌کردند.

109

به لطف روش‌های علمی متعدد، باستان‌شناسان اکنون تصویری بی‌سابقه از نئاندرتال‌ها را از سر تا پا به دست می‌آورند، که یکی از بزرگترین تغییرات در درک ما را درباره فرزندان این خویشاوندان نزدیک به انسان را ایجاد می‌کند.

اجازه دهید از ابتدا شروع کنیم: کودکان نئاندرتال چگونه بزرگ شدند؟

احتمالا کسی نمی‌توانسته کودکان نئاندرتال را به راحتی از زیر چانه غلغلک دهید، چراکه فاقد ریزه‌های استخوانی بودند که قبلاً در پرتره سونوگرافی نوزادان ما قابل انسان مدرن دیده شده است.

با وجود استخوان‌های کوچک‌تر و ظریف‌تر، محققان تعداد نسبتاً زیادی بقایای کودکان نئاندرتال را برای مطالعه دارند. از کودکان سه-چهارساله تا بچه‌هایی در سن مدرسه و حتی نوزادان کوچک.

110

با ارزیابی اسکلت‌های آن‌ها، در ابتدا به نظر می‌رسید که حتی از اولین روز‌های زیر نور خورشید، رشد نئاندرتال‌های شیرخوار به طرز قابل ملاحظه‌ای شبیه به رشد نوزادان امروزی و انسان مدرن است. با این حال، ویژگی‌های تشریحی که تنها با بزرگنمایی بسیار قابل مشاهده است، تفاوت‌های ظریف‌تری را نشان داده‌اند.

برای مثال دندان‌های کودکان نئاندرتال کمی سریع‌تر از دندان‌های انسان‌های زنده شکل می‌گیرد، البته فقط یک روز یا بیشتر. با این حال، برخی از نئاندرتال‌ها ظاهراً یک سال یا بیشتر دندان‌های شیری خود را از دست می‌دادند.

اسکلت پسری که حدود ۵۰۰۰۰ سال پیش در شمال اسپانیا زندگی می‌کرد نشان می‌دهد که دندان‌های عقب او و برخی از استخوان‌هایش کمتر شده کرده بوده‌اند.

این مثال یعنی که کودکان نئاندرتال نیز مانند بچه‌مدرسه‌ای‌های امروز که در زمین بازی مشغول مقایسه کردن دندان‌هایشان هستند، با نرخ‌های متفاوتی بزرگ شدند.

111

در حالی که احتمالاً سر کودکان نئاندرتال مانند نوزادان ما از کرک‌های پرزدار پوشیده شده بود، درازتر احساس می‌شد و به همین دلیل نمی‌شد که آن‌ها را به راحتی از زیر چانه غلغلک دهید.

مدل سازی شکل جمجمه کودک نئاندرتال به طرز جالبی نشان می‌دهد که حتی اگر سر نئاندرتال‌ها به طور جزئی سریعتر رشد می‌کرد و شکل متفاوتی داشت، مغز آن‌ها به شکل متفاوتی رشد نمی‌کرد؛ یعنی نوزادان آن‌ها نیز احتمالاً در زمان‌های تقریباً مشابهی با ما به نقاط عطف جادویی لبخند زدن، خزیدن و راه رفتن می‌رسیدند.

فرض کنید کودک نئاندرتال و انسان مدرن امروز اگر در یک تایم‌لپس با هم ملاقات می‌کردند، می‌توانستند با هم بازی کنند و احتمالاً بخندند.

112

آیا کودک نئاندرتال صحبت می‌کرد؟

اولین کلمه یک کودک یکی از مشتاقانه‌ترین مراحل در اوایل زندگی آن‌هاست، اما آیا نئاندرتال‌ها صحبت کردند؟ طیف وسیعی از شواهد تشریحی به این نتیجه اشاره دارد که ارتباطات صوتی به نوعی کلید زندگی روزمره نئاندرتال‌ها بوده است. به نظر می‌رسد نئاندرتال‌ها با بازسازی مجرای صوتی به لطف استخوان‌های هیوئید که به ندرت حفظ شده‌اند، می‌توانستند طیف وسیعی از صدا‌ها را ایجاد کنند.

علاوه بر این، معلوم شده که با وجود برخی تفاوت‌ها در شکل داخلی گوش‌های نئاندرتال‌ها، شنوایی آن‌ها با همان فرکانس‌های ما تنظیم شده است. این یعنی، اولین «کلمات» آن‌ها، صدا‌هایی با معانی معمولی، احتمالاً به همان سادگی کودکان ما بوده است؛ بنابراین اگر می‌توانستیم در یکی از مراکز نئاندرتال‌ها استراق سمع کنیم، نوعی زبان را تشخیص می‌دادیم.

یکی از چیز‌هایی که احتمالاکوچولو‌های نئاندرتال برای اولین‌بار در مورد آن صحبت کرده‌اند، شیر بوده است. نوزادان آن‌ها از بدو تولد با شیر مادر تغذیه می‌شدند و به طور قابل توجهی می‌توانیم شواهد مستقیمی از این امر را به لطف نشانگر‌های شیمیایی در دندان‌های در حال رشد آن‌ها مشاهده کنیم.

بر اساس این داده ها، نوزادان از اوایل چهارماهگی تا هفت‌ماهگی شروع به خوردن غذا‌های دیگر کردند که مطابق با روند فعلی است.

بیماری در میان کودکان نئاندرتال

انباشته‌شدن بیماری در طول زندگی تعجب‌آور نیست. ظاهراً جوانترین نئاندرتال‌ها هم گاهی‌اوقات در معرض خطر آسیب بودند. پسر برج شیطان، که در سال ۱۹۲۶ در جبل الطارق پیدا شد، تنها در حدود پنج‌سالگی، احتمالاً بر اثر شکستگی جمجمه، درگذشت. اما او قبلاً یک حادثه جدی دیگر را تجربه کرده بود: وقتی کودکی نوپا بود، فک او شکسته بود.

113

جمجمه شکسته یک نئاندرتال جوان که در سن حدود ۵ سالگی مرده بود در برج شیطان در جبل الطارق کشف شد

نمی‌توان گفت که چگونه این آسیب‌ها رخ داده است، اما به وضوح، کودکی نئاندرتال می‌توانسته خطرناک بوده باشد.

با این حال، همه استخوان‌های نئاندرتال آسیب‌های قابل مشاهده را تحمل نمی‌کنند و تعداد کلی صدمات ظاهری با آنچه در شکارچیانی که امروزه در شرایط سخت مشابهی زندگی می‌کنند، متفاوت نیست. علاوه بر این، حمایت از هر تصوری مبنی بر اینکه آن‌ها امید به زندگی پایینی داشتند، سخت است.

بقایای بسیاری از کودکان و بزرگسالان جوان نئاندرتال وجود دارد، اما از طرفی نیز به نظر می‌رسد تعداد زیادی از نئاندرتال‌ها در سنی نسبتاً بالا مرده‌اند؛ بالای ۵۰ سال و شاید بیشتر. یکی از آن‌ها که به «پیرمرد» لاشاپل معروف است، تنها یک جراحت داشت؛ یک دنده شکسته که مدت‌ها بهبود یافته بود. با این حال، او به دلیل یک زندگی طولانی پر از تلاش، آرتروز داشت. جالب‌تر از همه این‌که او تقریباً نیمی از دندان‌های خود را از دست داده بود و دچار آبسه‌های دندانی وحشتناکی شده بود.

اسکلت او که در سال ۱۹۰۸ یافت شد، برای بازسازی ابتدایی مورد استفاده قرار گرفت و چهره‌ای خمیده، تهاجمی و بسیار شبیه به میمون را نشان می‌داد.

در حالی که دیدگاه پیرمرد در ایجاد ادراکات منفی مداوم از نئاندرتال‌ها بسیار تأثیرگذار بود، اما با درک مدرن از زیست‌شناسی آن‌ها مطابقت ندارد.

114

محل زندگی نئاندرتال‌ها کوچک چطور بود؟

نئاندرتال‌ها در شرایط اوج جوانی، قوی و بسیار ورزشکار بودند و مطمئناً هیچ شباهتی به حلقه گمشده گوریل‌ها یا شامپانزه‌ها نداشتند. آن‌ها کاملاً قائم بودند، کمی کوتاه‌تر و با تفاوت جزئی در راه رفتن.

مدل‌سازی بیومکانیکی نشان می‌دهد که آن‌ها به همان اندازه افراد زنده راه می‌رفتند. مسلماً نئاندرتال‌ها به‌شدت جابه‌جا می‌شدند: سوابق باستان‌شناسی نشان می‌دهد که مکان‌ها فقط برای چند هفته در یک زمان مورد استفاده قرار می‌گرفتند. همچنین پا‌های آن‌ها نشانه‌هایی از ماهیچه‌های بسیار توسعه یافته را نشان می‌دهند.

برای بچه‌ها، این به معنای تربیتی بود که در آن «خانه» نه تنها در غار‌ها یا پناهگاه‌های صخره‌ای یافت می‌شد، بلکه مناظر کاملی که از نزدیک شناخته می‌شدند، بود.

در غار تئوپترا، در نزدیکی تسالی در یونان مرکزی، پراکنده‌ای از آثار کوچک یافت می‌شود. به نظر می‌رسد که مدتی قبل از ۱۲۸۰۰۰ سال پیش، دو کودک آن‌جا زندگی می‌کردند. یکی احتمالا دو تا چهار سال داشته و دیگری بزرگتر بود و احتمالاً پاپوش می‌پوشید.

نکته جالب در این کشف این است که نئاندرتال‌های کاملاً جوان در اتاق‌هایی دور از زندگی «اصلی» یعنی منطقه نزدیک دهانه غاز فعالیت می‌کردند.

یک مکان زیرزمینی دیگر در غار “Vârtop” رومانی، ردپایی از یک نوجوان دارد. ظاهراً او به تنهایی وارد گودالی شده بود که محلول کربنات کلسیم متلاطم در آن وجود داشت که بعداً سفت شد. آیا او یک نوجوان بود که در تاریکی کاوش می‌کرد؟

دیگر ردپا‌های نئاندرتال‌ها در هوای آزاد هستند و به طور قابل توجهی به نظر می‌رسد که اکثریت آن‌ها جوان‌اند. کشف ردپای آن‌ها از رسوبات خاکستر آتشفشانی تیره و تار در آتشفشانِ “Roccamonfiore” در ایتالیا کودکانی را نشان می‌دهد که به روش‌های مختلف مسیر خود را به سمت پایین انتخاب کردند؛ یکی زیگ‌زاگ رفته، دیگری لیز خورده و یکی دیگر گه‌گاه دستی را برای تعادل پایین آورده است.

115

رد پا‌های یافت‌شده در غار تئوپترا در تسالی یونان، شامل تعدادی از یک کودک بسیار جوان نئاندرتال است.

اما این باند کوچک نوجوان کجا می‌رفتند؟ کاملاً محتمل است که آن‌ها شاهد فوران احتمالی وحشتناک بوده باشند و جهت آن‌ها نشان می‌دهد که منطقه را ترک کرده اند.

کودکان نئاندرتال نیز به دنبال غذا بوده‌اند

ردپا‌های اخیر در اسپانیا بسیار خاص هستند، چرا که احتمالا تنها مدرکی را ارائه می‌دهند که نشان می‌دهد کودکان کوچک نئاندرتال نیز بخشی از جست‌وجوی روزانه غذا بوده‌اند. بالاخره آن‌ها باید به نوعی این کار را یاد می‌گرفتند.

نشانه‌هایی وجود دارد که می‌گوید کودکان و نوجوانان نئاندرتال، حتی شکار‌های بزرگ حیوانی را نیز حمل می‌کرده‌اند.

همه این‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها اگر چه شباهت‌های زیادی به کودک انسان مدرن امروزی داشته‌اند، اما در عین حال وظایف مهم و خطیری را نیز انجام می‌داده‌اند.

منبع: راز بقا

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید