یادداشت‌های علم، شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۹: می‌خواستند برای رفع عصبانیت به شاه تریاک بدهند، اما من مخالفت کردم
یادداشت‌های اسدالله علم: شب یکی از همراهان که پیرمرد تریاکی است خواست به شاه تریاک تقدیم کند بکشند. برای رفع عصبانیت خوب بود. من شدیداً مخالفت کردم. عرض کردم من خودم [بی بند و بار]bohemien هستم، ولی شاه ایران که قاچاقچی را اعدام می‌کند حق ندارد لب به تریاک بیالاید با آن که شاه عصبانی‌تر شدند، ولی با کمال انصاف عرض مرا قبول فرمودند.
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۹: بوشهر رفتیم شاهنشاه بر سر چای سردی که تقدیم شد، عصبانی شدند. عصر برگشتیم. هنوز عصبانی هستند. من فکر می‌کنم عصبانیت شاه به علت وصول گزارش بحرین باشد... شب یکی از همراهان که پیرمرد تریاکی است خواست به شاه تریاک تقدیم کند بکشند. برای رفع عصبانیت خوب بود. من شدیداً مخالفت کردم. عرض کردم من خودم [بی بند و بار] bohemien هستم, ولی شاه ایران که قاچاقچی را اعدام می‌کند حق ندارد لب به تریاک بیالاید با آن که شاه عصبانی‌تر شدند، ولی با کمال انصاف عرض مرا قبول فرمودند.
منبع: انتخاب
