چرا در اروپای قرون وسطی یک «خوک» به دادگاه رفت و به اعدام محکوم شد؟
محاکمه برخی حیوانات اهلی و وحشی در اروپای قرون وسطی بخشی کاملا واقعی از تاریخ است، هرچند که ممکن است باورنکردنی به نظر برسد؛ یکی از این دادگاهها به محاکمه خوک بدنامی اختصاص داشت که از قضا پایان خوشی هم برای حیوان به دنبال نداشت.
فرادید| هر قدر هم دور از ذهن به نظر برسد، به هر حال واقعیت این است که در قرون وسطی چندین و چندبار اتفاق افتاد که پای حیوانات به دادگاه باز شد.
به گزارش فرادید؛ از حیوانات مزرعه و حیوانات خانگی گرفته تا انبوهی از حشرات یا سایر آفات، حیواناتی که به مردم آسیب میرساندند پاسخگو دانسته شده، کافر خوانده شده یا حتی به مرگ محکوم میشدند. در این مطلب، پرونده عجیبی را بررسی میکنیم که در آن، یک خوک از همه جا بیخبر را به دادگاه بردند و او را مجرم اعلام کردند.
تاریخچه محاکمه حیوانات
برگی از کتاب «تعقیب کیفری و مجازات اعدام حیوانات در قرون وسطی»
در قرون وسطی، دو نوع محاکمه مختلف برای حیوانات وجود داشت. پروندههای دادگاهی سنتی و غیرمرتبط با مذهب بیشتر درباره حیوانات تک مانند حیوانات مزرعه بود که فردی را کشته یا آسیبهای شدیدی به او وارد کرده بودند. نوع دیگر محاکمه بیشتر مبتنی بر مذهب بود. این یکی معمولاً درباره وقوع بلایا در مقیاس بزرگ بود که کل روستاها را تحت تأثیر قرار داده بود و بیماری یا گرسنگی به بار آورده بود، مانند انبوه ملخهایی که محصولات مورد نیاز انسانها در زمستان را از بین برده بودند یا موشها که هجومشان موجب بیماری شده بود.
این محاکمهها از دین طوری استفاده میکردند که لزوماً مورد تأیید کلیسا نبود و مراسمی انجام میدادند که معنویت، جادو و آموزههای کلیسا را میآمیختند تا این حیوانات را تکفیر کنند، شهر را پاکسازی کنند و به مردم امید حل مشکل را بدهند. آن زمان که کلیسای کاتولیک حیوانات را صاحب روح واقعی نمیدانست، تکفیر حیوانات بخاطر رفتارشان، یک انتخاب غیرعادی بود. این چیزی نبود که کلیسا آن را تأیید کرده باشد، اما اگر این کار حامیان کلیسا را راضی نگه میداشت، کلیسا به چشم دیگری به این عمل نگاه میکرد.
انجام این محاکمهها نظم خاصی نداشت. حدود ۲۰۰ نمونه از آنها برای مطالعه توسط مورخان و آرشیودارها وجود دارد. بسیاری از این سوابق در کتاب «تعقیب کیفری و مجازات اعدام حیوانات» اثر ادوارد پِیسون ایوانز ثبت شده است. قدیمیترین مورد آنها مربوط به اواسط دهه ۱۲۰۰ در فونتِنِی-اُکس-رُزِز رخ داده که با اعدام یک خوک بیچاره به پایان رسیده است.
چه حیواناتی محاکمه میشدند؟
محاکمه خوک ماده و بچه هایش در لاوگنی. رابرت چمبرز، ۱۸۷۹
بسیاری از پروندههای دادگاه حیوانات درباره حیوانات اهلی بود مانند گاو نر، اسب، گاو و خوک. بیشترین تعداد محاکمات ثبتشده مربوط به خوکها است. خوکها حیواناتی بودند که به خاطر مصدوم کردن یا کشتن مردم شهر محاکمه میشدند.
موجودات دیگر گروههایی از حیوانات از جمله ملخها و موشهای صحرایی بودند. این محاکمهها بیشتر جنبه نمایشی داشت. حیواناتی که افراد را مصدوم کرده یا کشته بودند، اغلب مجرم شناخته شده و کشته میشدند، اما هیچ راهحل واقعی برای انبوه آفات وجود نداشت. به این حیوانات یک وکیل داده میشد تا از آنها دفاع کند و به روند درست محاکمه کمک کند.
استر کوهِن یکی از مقامات برجسته در زمینه محاکمه حیوانات و نویسنده مقاله «قانون، فولکلور و داستان حیوانات» است. او در این مقاله یک مورد از چنین دادگاههایی را شرح داده که در آن، «… سال ۱۵۸۷ وکیل انجمن سنت جولین دو مورین از مگسهایی شکایت کرد که باغهای انگورشان را تخریب کرده بودند … [و] وکیلی را با حقوقی ناچیز اختیار کرده بود تا حیوانات خطاکار بدون دفاع باقی نمانند.» امروزه نیز حیوانات به خاطر کارهایی که علیه مردم انجام میدهند پاسخگو هستند، مثلاً اگر سگی کسی را گاز بگیرد، مسئول است، اما دیگر دادگاهی برای اثبات خطای او برگزار نمیشود.
چرا خوک مورد نظر محکوم به مرگ شد؟
اعدام خوک محکوم
چندین نمونه شناختهشده از محاکمه خوکها وجود دارد. فقط یک نمونه آن، محاکمهای است که در ساوینی، فرانسه انجام شد. زمان این محاکمه، یکم دسامبر سال ۱۴۵۷ در فرانسه بود. خوک مورد نظر یک خوک ماده با شش بچهخوک بود که مرتکب وحشیگری شده بودند که در نتیجه آن یک نوزاد جانش را از دست داده بود.
صاحب خوک نیز در محاکمه حضور داشت. او به بیتوجهی متهم شد، در حالی که خوک مادر محکوم شد. بچهخوکها متهم نشدند چون هیچ مدرکی وجود نداشت که ثابت کند آنها در قتل مشارکت داشتند. خوک مادر به اعدام محکوم شد و از پاهایش آویزان شد. این عمل نه غیرمعمول بود و نه بدترین روش اعدام یک خوک بود. خوکهای قاتل انسان آن زمان معمولاً به شیوههای مختلف اعدام میشدند از جمله سوزاندن یا سر بریدن و محاکمه آنها مشابه همتایان انسانیشان بود.
خوکها در قرون وسطی نماد چه چیزی بودند؟
نقاشیهای قرن پانزدهمی
در قرون وسطی، خوکها هم وحشی و هم اهلی بودند. زمانی که گوشت گران بود، شکار حیواناتی مانند گوزن مختص افراد برگزیده و خاص بود، در حالی که گوشت خوک مختص مردم عادی بود. شکار گراز وحشی در قرون وسطی در اروپای غربی برای همه آزاد بود. با این حال، حتی خوکهای اهلی آن زمان با استانداردهای امروزی واقعاً اهلی نبودند، به همین دلیل باز هم حوادث و مرگ و میر رخ میداد.
خوکها جدای اینکه منبع غذا بودند، در جامعه ادغام شده بودند. از خوکها در اروپای اوایل قرون وسطی برای تولید داروهایی استفاده میشد که انواع بیماریها از جمله بیماریهای پوستی، مشکلات معده و دردهایی مانند آرتریت را درمان میکردند. آنها نماد رفاه و رونق نیز در نظر گرفته میشدند و بر اساس همین باور بود که واژه Piggy Bank در زبان انگلیسی برای واژه «قلک» انتخاب شد.
مترجم: زهرا ذوالقدر