( تصاویر) زبانهایی که از تاریخ محو شدند

هزاران زبان در طول تاریخ در اثر عواملی همچون استعمار، همگونسازی فرهنگی یا گذر زمان از بین رفتهاند و تنها آثار مکتوب یا سنگنوشتههای پراکندهای از آنها باقی مانده است. این زبانهای منقرضشده که حتی ساختار و صدای آنها نیز ناشناخته باقی مانده است، پنجرهای به دورانی هستند که دیگر وجود ندارند.
زبان یکی از مهمترین نشانههای تمدن بشری است که فرهنگها را شکل داده، تاریخها را حفظ کرده و نسلها را به هم پیوند زده است. در کنار زبانهایی که امروزه زندهاند، هزاران زبان دیگر در اعماق تاریخ ناپدید شدهاند؛ بعضی با زبانهای غالب جایگزین شدند و بعضی دیگر در اثر فتوحات، استعمار یا گذر زمان از بین رفتند.
زبانهای فراموششده نگاهی اجمالی به دورانی میدهند که دیگر وجود ندارند. بسیاری از آثار مکتوب غنی به این زبانها نوشته شدهاند، اما بعضی به قدری محو شدند که حتی نمیتوان حدس زد چه صدایی داشتند یا ساختارشان چگونه بوده است.
زبان مرده و زبان منقرضشده تفاوت دارند؛ زبان مرده هنوز وجود دارد و در بعضی اشکال استفاده میشود، حتی اگر کسی آن را بهصورت مادری صحبت نکند، اما زبان منقرضشده بهطور کامل ناپدید شده و هیچ چیز از آن باقی نمانده است. زبانهای مرده ممکن است در نوشتار باقی بمانند، اما زبانهای منقرضشده بهصورت غیرقابل بازگشت از بین رفتهاند.
زبانها بهطور معمول یک شبه ناپدید نمیشوند. نسلهای جوان بهتدریج از یادگیری آنها خودداری میکنند و به زبانهای رایج روی میآورند. با گذشت زمان، واژگان فراموش میشوند، دستور زبان سادهتر میشود و سرانجام مرگ آخرین گویشور مادری، پایان این زبان را رقم میزند.
وقتی قدرتهای استعماری سرزمینهای جدیدی را تصرف میکردند، زبان خود را تحمیل و زبانهای محلی را سرکوب میکردند. مدارس، قوانین و اجبار به همگونسازی، مردم محلی را وادار میکرد تا زبان مادری خود را رها کنند. این امر شکاف نسلی ایجاد میکرد و موجب میشد فرزندان دیگر زبان اجدادی خود را یاد نگیرند.
بسیاری از زبانهای منقرضشده هیچ شکل مکتوبی نداشتند و تنها بر داستانها، ترانهها و گفتوگوهای شفاهی تکیه میکردند. با مرگ آخرین گویشوران، این زبانها نیز ناپدید شدند، چون هیچ سند یا نوشتهای از آنها وجود ندارد، هیچ ردپایی از خود به جا نگذاشتند و بازسازی آنها غیرممکن است. در ادامه به بعضی از زبانهای منقرضشده در سراسر جهان اشاره میشود.
اتروسکی
زبان اتروسکی در ایتالیای پیش از روم رایج بود و بر لاتین تأثیر گذاشت، اما بهطور کامل ناپدید شد. خط آن تا حدودی رمزگشایی شده، اما بیشتر واژگانش ناشناخته مانده است. محققان در تلاش هستند تا با قطعاتی از سنگنوشتهها، کتیبههای مقبرهها و ظروف سفالی، فرهنگ از دست رفتهای را از طریق باستانشناسی زبانی بازسازی کنند.
لمنیایی
این زبان تا سده ششم پیش از میلاد در جزیره لمنوس صحبت میشد. اگرچه آثار کمی از آن باقی مانده است، اما به نظر میرسد با اتروسکی مرتبط باشد. زبان لمنیایی پس از تسخیر جزیره توسط یونانیان ناپدید شد و تنها چند سنگنوشته از آن باقی مانده است.
گوتی
گوتی زبان قبیلههای قدرتمند گوتها بود که رم را محاصره کردند، با این حال، با همگونسازی گوتها، این زبان ناپدید شد. مهمترین اثر باقیمانده از آن، کتاب وولفیلای گوتی است که این زبان را در تاریخ ثبت کرده است.
سومری
سومری قدیمیترین زبان مکتوب شناختهشده در تاریخ است که در بینالنهرین شکوفا شد، اما با زبان اکدی جایگزین شد. اگرچه تا سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد کاربرد خود را بهعنوان یک زبان گفتاری از دست داد، اما در متون علمی باقی ماند. هزاران لوح گلی حاوی خط میخی، وجود آن را ثبت کردهاند، اما بسیاری از متون هنوز ترجمه نشدهاند.
پیکتی
پیکتها مردمانی مرموز در اسکاتلند بودند که به زبان پیکتی صحبت میکردند. سنگهای حکاکیشدهشان نمادهایی دارد که ممکن است کلمات را نشان دهد، اما هیچ ادبیاتی از آن باقی نمانده است. زبان گالیک سرانجام جایگزین آن شد و تا قرون وسطی، پیکتی تنها بهعنوان یک خاطره تاریخی باقی ماند.
دالماتی
دالماتی زبانی بود که در ساحل کرواسی صحبت میشد و در سال ۱۸۹۸ با مرگ آخرین گویشورش، توونه اوداینا، ناپدید شد. این زبان رومی و مرتبط با ایتالیایی بود. اگرچه این زبان از بین رفته، اما ردپای آن در گویشهای محلی منطقه باقی مانده است.
هونی
از زبان هونها، امپراتوری آتیلا در سده پنجم میلادی، تنها چند کلمه در متون تاریخی به جا مانده است. بعضی معتقدند این زبان ترکی بوده، اما هیچکس نمیتواند صدای واقعی آن را بازسازی کند.
توچاری
توچاری یا توخاری که زمانی در غرب چین صحبت میشد، یک زبان هندواروپایی بود که به طرز چشمگیری از هموطنان اروپایی خود فاصله داشت. دستنوشتههای آن که بر متون باستانی بودایی نوشته شده است، فرهنگ غنی را نشان میدهد، اما با وجود استفادهاش در مناطق جاده ابریشم، در قرن نهم بهطور کامل ناپدید شد.
فریگی
زبان فریگی، زبان پادشاه میداس در اساطیر یونانی، زمانی در آناتولی رشد داشت، اما در نهایت با غلبه یونانیان بر آناتولی ناپدید شد. اگرچه کتیبههایی از آن به جا مانده است اما درک درستی از آن وجود ندارد. فریگیها اسطوره و فرهنگ خاص خود را داشتند، اما زبان آنها کم رنگ شده است.
اوسکی
اوسکی که در ایتالیای پیش از روم صحبت میشد، زمانی زبان اصلی بود و خط و ادبیات خاص خود را داشت، اما تسلط لاتین آن را از بین برد. امروزه کتیبههای روی سنگ و سفال تنها بقایای آن هستند که آنها نیز فقط کلمات اسکانی هستند که با حروف لاتین نوشته شدند.
گالیش
این زبان در فرانسه صحبت میشد، اما پس از فتح ژولیوس سزار در سال ۵۰ پیش از میلاد، جای خود را به لاتین داد. اگرچه بعضی کلمات آن در زبان فرانسوی مدرن باقی مانده، اما خود زبان از بین رفته است.
پروسی قدیمی
زبان پروسی قدیمی از آلمانی متمایز بود و تا قرن هجدهم میلادی توسط قبیلههای پروس صحبت میشد. شوالیهها و بعدها مهاجران این زبان را سرکوب کردند و آن را با آلمانی و لهستانی جایگزین کردند. امروزه تنها بازسازیهای زبانی از آن باقی مانده است.
ایلامی
این زبان در ایران باستان پیش از غلبه فارسی صحبت میشد. اگرچه متون خط میخی آن باقی مانده، اما دستور زبانش هنوز رمزگشایی نشده است. ایلامی نقش مهمی در تاریخ اولیه ایران داشت، اما تا زمان هخامنشیان و قرن ششم پیش از میلاد، بهتدریج ناپدید شد.
ایبریایی
قبل از غلبه لاتین بر اسپانیا، ایبریاییها به زبان مخصوص خود صحبت میکردند که اکنون از بین رفته است. اگرچه خط آن رمزگشایی شده، اما معنای آن هنوز ناشناخته است. این زبان پس از فتح رومیان در سده دوم پیش از میلاد
مروئی
این زبان در پادشاهی کوش (مناطق کنونی سودان و مصر) صحبت میشد و از هیروگلیفهای مصری وام گرفته بود. اگرچه میتوان خط آن را خواند، اما واژگان و دستور زبانش بهدلیل انقراض حدود سال ۴۰۰ میلادی، هنوز ناشناخته مانده است.
این زبانها نهتنها تاریخ بشری را غنیتر کردهاند، بلکه یادآوری میکنند که زبانها همچون موجودات زنده هستند، میتوانند رشد کنند، تغییر کنند و سرانجام ناپدید شوند.
منبع: ایمنا