سفر به ایران قدیم؛ یادداشتهای علم، جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۵۱: از کمونیستها و عربها میخوریم؛ ما سد راه آنها هستیم

یادداشتهای اسدالله علم: در مراجعت باز مدت زیادی راجع به اوضاع دنیا و تجزیه و تحلیل این که از کجا بر علیه ما تبلیغات می شود، صحبت کردیم. من عرض کردم: تصور نمیکنم از طرف دوستان غربی باشد. بلکه از کمونیستها و عربها میخوریم، شوخی هم ندارد. ما مهم شده ایم و سد راه آنها هستیم. در جنگ هم حلوا پخش نمیکنند.
کد خبر :
۲۳۶۲۹۸
بازدید :
۸۸۸۹
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۵۱: صبح در فرح آباد سواری رفتم. وقتی برمیگشتم، به شاهنشاه برخوردم که سوار شده بودند. در رکاب مبارک نیم ساعتی رفتم، اسبم خیلی سرکشی کرد. خسته شدم، مرخصی خواستم. فرمودند: من این جا ناهار میخورم، تو هم بمان تا برگردم.
در مراجعت باز مدت زیادی راجع به اوضاع دنیا و تجزیه و تحلیل این که از کجا بر علیه ما تبلیغات می شود، صحبت کردیم. من عرض کردم: تصور نمیکنم از طرف دوستان غربی باشد. بلکه از کمونیستها و عربها میخوریم، شوخی هم ندارد. ما مهم شده ایم و سد راه آنها هستیم. در جنگ هم حلوا پخش نمیکنند. فرمودند: صحیح است، مدتی هم باز به مسأله امیر هوشنگ گذشت. من عرض کردم: بر حسب توصیه دوست ما و وکیل، امیر هوشنگ باید زودتر برود. فرمودند: با این حال قلبی او_سکته کرده است_اگر او را بفرستیم ممکن است از بین برود. واقعاً شاه آقاست. عرض کردم: چاره ای ندارد. برای این که زودتر جلوی تبلیغات سوء گرفته شود، باید برود. شاهنشاه از تصمیم قاطع من تعجب آمیخته با تحسین کردند، که من احساس کردم.
منبع: انتخاب
۲۶