ماجرای یک «خنجر جواهرنشان گمشده» که جویندگان گنج به دنبال آن میگردند

گذشته پرفراز و نشیب یک خنجر جواهرنشان که گمان میرود به پادشاه بدنام انگلستان وابسته باشد، موضوع نمایشگاه تازهای در لندن شده است.
فرادید| میان شکوه و جلال پرترههای نمادین هنری هشتم، یک شیء بیش از همه خودنمایی میکند: یک خنجر گوهرنشان در دست چپ این پادشاه قدرتمند. هرچند کاربرد اصلی این سلاح نمایشی و تشریفاتی بود، اما نماد نیرومند ثروت، اقتدار و قدرت نظامی دودمان تودور به شمار میرفت.
به گزارش فرادید، این خنجر عثمانی که با یاقوت و الماس تزئین شده در آستانه قرن بیستم بهشکل مرموزی ناپدید شد. نمایشگاهی که قرار است در خانه استرابری هیل در لندن برگزار شود، مسیر پرماجرای این خنجر را دنبال میکند: از ساخت آن در کارگاهی ترکیهای در قرن شانزدهم، نقش آن در سیاستهای دربار تودور و قرنها جلب توجه اشراف انگلیسی تا تبدیل شدنش به ابزار صحنه در تئاتر عصر ویکتوریا.
جان کارتر، خنجر هنری هشتم، حدود ۱۷۸۸
نمایشگاه «خنجر گمشده هنری هشتم: از دربار تودور تا صحنه ویکتوریایی» که از اول نوامبر افتتاح میشود، به جستوجوی اخیر برای یافتن این گنجینه گمشده هم میپردازد. از این خنجر تنها طراحیهایی از جان کارتر به جا مانده، اما نمایشگاه میزبان دو خنجر مشابه است که یکی از موزه هنرهای تاریخی وین و دیگری از صومعه وِلبَک در انگلستان امانت گرفته شدهاند.
سال ۱۷۷۰، این خنجر که اکنون ناپدید شده به عنوان یک شیء تاریخی با ارتباطات سلطنتی در یک حراجی عرضه شد. خریدار آن، عتیقهشناس برجسته هورِس والپول بود که علاقه زیادی به اشیاء قیمتی با گذشته جالب داشت. او این خنجر را در ویلای افسانهای و نئوگوتیک خود با نام «استرابری هیل» در اتاقی هشتضلعی به نام «تریبون» که ویژه نمایش نفیسترین گنجینههایش بود، قرار داد و روی آن این برچسب را زد: «خنجر هنری هشتم» .
خنجر عثمانی
هرچند مدرکی قطعی مبنی بر وابستگی این خنجر به پادشاه بدنام تاریخ در دست نیست، به نظر میرسد والپول این داستان را باور کرده بود. بدونشک طراحی خنجر به آثار ترسیمشده توسط هانس هولباین برای دربار تودور شباهت داشت. پس از مرگ هنری هشتم در سال ۱۵۴۷، در فهرست اموال او از خنجری «بسیار پرزرقوبرق» نام برده شده بود. این گونه اسلحههای فاخر عثمانی بیشتر مورد علاقه نخبگان اروپایی بودند که آنها را اشیایی «خارجی و غریب» میدانستند و روزبهروز بیشتر به امپراتوری عثمانی بهعنوان یک قدرت جهانی پی میبردند.
اتاق «تریبون» در خانه استراوبری هیل، جایی که خنجرها به نمایش گذاشته خواهند شد.
سال ۱۸۴۲، وارثان والپول کل مجموعهاش را فروختند و این خنجر اسرارآمیز عثمانی نصیب بازیگر شکسپیری، چارلز جان کین شد. او در انگلستان ویکتوریایی با اجرای نمایشهایی که تا حد امکان به بازسازی دقیق محیط تاریخی و لباسها وفادار بودند، شهرت یافته بود؛ چه در تولید «مکبث» (۱۸۵۷) با حالوهوای اسکاتلند قرون وسطی و چه در «تاجر ونیزی» (۱۸۵۸) با فضای رنسانس ایتالیا. علاقه او به خاندان تودور ممکن است با اجرای نمایش «تاریخ مشهور زندگی شاه هنری هشتم» از شکسپیر جرقه خورده باشد.
بازیگر شکسپیری چارلز جان کین و همسرش النتری در نقشهای مکبث و بانوی مکبث با لباسهایی که هدفشان بازسازی دقیق تاریخی بود، ۱۸۵۸
هرچند قطعی نیست کین این خنجر را روی صحنه استفاده کرده یا نه، اما بدون شک بر نحوه اجرای او و توجه وسواسگونهاش به تحقیق تاریخی اثر گذاشته بود. حتی یکی از منتقدان، نمایشهای کین را «موزههای زنده» توصیف کرده بود که نوید میدادند با غنابخشیدن به داستانگویی سنتی، مخاطب را به سفر در زمان ببرند.
پس از مرگ کین، خنجر در حراج کریستی به فروش رسید و به دست دلالی به نام جورج هانت هایهام رسید و از آن پس هیچ خبری از آن نبود. سیلویا داوُلی، متصدی خانه استرابری هیل، جستوجویی چندینساله برای یافتن این خنجر گمشده را رهبری کرد و انگیزهاش این باور بود که «تماس با گذشته به کمک اشیاء میتواند ما را به زمانهای دیگر ببرد.» گرچه خنجر اصلی هنوز پیدا نشده، داوُلی توانسته شش نمونه کم و بیش یکسان را در مجموعههایی در سراسر جهان شناسایی کند. حضور دو نمونه از آنها در نمایشگاه «خنجر گمشده هنری هشتم» به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد که از نزدیک این شیء گرانبها را ببینند.
مترجم: زهرا ذوالقدر