تصاویر؛ زیگورات اور عراق، بنایی که صدام حسین آن را به گروگان گرفت

حدود ۴۰۰۰ سال پیش، این تکه از کویر در عراق، مرکز تمدن بود. امروزه ویرانههای شهر عظیم اور که زمانی مرکز اداری بینالنهرین به حساب میآمد، در دل برهوتی بیآبوعلف، نزدیک بدنامترین زندان عراق قرار دارد.
همانطور که مصر اهرام جیزه را دارد، عراق زیگورات اور را دارد؛ دستاورد مهندسی شگفتانگیزی که بهخوبی حفظ شده و بر ویرانههای یک شهر باستانی مهم سر برافراشته است.
حدود ۴۰۰۰ سال پیش، این تکه از کویر در عراق، مرکز تمدن بود. امروزه ویرانههای شهر عظیم اور که زمانی مرکز اداری بینالنهرین به حساب میآمد، در دل برهوتی بیآبوعلف، نزدیک بدنامترین زندان عراق قرار دارد.
در سایه حصارهای سر به فلک کشیده زندان، ابو اشرف، سرایدار خودخوانده این محوطه باستانشناسی، و تعداد انگشتشماری از گردشگران تنها نشانههای حیات در این حوالی هستند. در انتهای یک گذرگاه دراز چوبی، یک زیگورات عظیم کمابیش تمامِ چیزی است که از این کلانشهر باستانی سومری باقی مانده است.
برای رسیدن به اینجا، در صندلی عقب یک تاکسی چپانده شدم که ساعتها در میان کویر بالا و پایین میرفت تا سرانجام بنای مشهور شهر را دیدم که در دوردست خودنمایی میکرد؛ زیگورات اور، یک زیارتگاه پلهپله ۴۱۰۰ ساله عظیم با پلکانهایی غولآسا.
یک حصار زنجیری بلند که ورودی را مسدود کرده بود و یک پارکینگ آسفالتشده تنها نشانههای دنیای مدرن بودند.
اولین زیگوراتها قدمتشان به قبل از اهرام مصر میرسد و بازماندههایی اندک از آن دوران را هنوز میتوان در عراق و ایران پیدا کرد.
این بناها به اندازه همتایان مصریشان باشکوهاند و کارکردهایی دینی هم داشتهاند ولی از بعضی جهات با هم تفاوتهایی دارند: زیگوراتها بر خلاف دیوارهای صاف اهرام، چند سطح پلکانی دارند، و اتاقکهای داخلی ندارند ولی به جای مقبرههایی در داخل، معبدهایی در بالای خود دارند.
مادلینا رومر، متخصص خاور نزدیک باستانی در دانشگاه کیس وسترن ریزرو در ایالات متحده میگوید: «زیگورات یک بنای مقدس است و در واقع معبدی است که روی سکویی پلهدار واقع شده است. نخستین معبدها سازههایی متشکل از زیارتگاههایی یک اتاقه روی سکویی کوتاه را نشان میدهد. به مرور زمان، معبدها و سکوها به دفعات بازسازی شدند و گسترش یافتند که باعث رشد پیچیدگی و اندازه آنها شد که در زیگورات چندسطحی [اور] به کاملترین شکل خود میرسد».
زیگورات اور اندکی بعدتر (حدود ۶۸۰ سال پس از نخستین هرمها) ساخته شده است ولی از این جهت مشهور است که یکی از بناهایی است که به بهترین شکل حفظ شده است و همچنین به خاطر موقعیت آن در اور که موقعیتی برجسته در کتابهای تاریخ دارد.
به گفته رومر، بینالنهرین خاستگاه آبیاری مصنوعی بود: مردم اور آبراههها و خندقهایی حفر کرده بودند تا جریان آب را تنظیم کند و زمینهایی را دورتر از کرانههای رودخانه فرات آبیاری کند.
تصور میشود اور مکان تولد حضرت ابراهیم نیز باشد و چنان که اشرف هنگام قدم زدن میان دیوارهای ویرانه شهر توضیح میدهد، موطن نخستین قانون جهان، قانون اور-نامو نیز هست که حدود سال ۲۱۰۰ قبل از میلاد مسیح – ۴۰۰ سال قبل از قانون مشهورتر حمورابی نوشته شده است.
سومریها صدها سوراخ مربعشکل در دیوارههای بیرونی ایجاد کرده بودند تا قسمت داخلی آجری خِشتی خشک باقی بماند
رومر میگوید: «در بینالنهرین، تصور این است که هر شهری به عنوان اقامتگاه خدا یا الههای پایهگذاری و ساخته شده است ... که نقش حافظ و صاحب اختیار سیاسی آن را ایفا میکردند».
در اور این نانا، خدایگان ماه بود که این زیگورات به عنوان خانهای زمینی و معبد برای او ساخته شده بود. او میگوید: «کیشِ نانا در ایام بسیار قدیم حول ناحیه پایین فرات (که اور در مرکز آن واقع است) در رابطه با گلهداری گاو و چرخههای طبیعت که باعث افزایش گلهها میشد، شکل گرفت».
طبقات پایینتر این سازه امروزه هنوز باقی است، هر چند معبد و سطوح بالایی آن از میان رفتهاند. برای فهمیدن اینکه اینها چه شکلی بودهاند، متخصصان از انواع فناوریها و نوشتههای باستانی (از نوشتههای مورخانی چون هرودوت و همچنین عهد عتیق انجیل) استفاده کردهاند.
آمیلیا اسپاراویگنا، که متخصص تصویربرداری باستانشناختی در دانشگاه پلیتکنیک تورین است، در مقالهاش در سال ۲۰۰۶ با عنوان «یک زیگورات و ماه» مینویسد: «زیگوراتها سازههایی هرمی شکل بودند که بالایشان مسطح بود و داخلشان از خشت آفتابخورده ساخته شده بود. آنها پوشیده از خشت پخته بودند. نماها با رنگهای مختلف لعاب داده میشدند…».
بر اساس بقایای یافتشده در این مکان، باور عمومی این است که زیگورات اور، معبدی نیلگون داشته که در بالای دو طبقه آجر خشتی عظیم واقع بوده است.
فقط قاعده آن بیش از ۷۲۰ هزار آجر دارد که به دقت روی هم چیده شدهاند و وزن هر یک از آجرها به ۱۵ کیلوگرم میرسد.
هر یک از چهار گوشه زیگورات که نشان از دانش سومریها از چرخههای ماه و خورشید دارد، با دقت قطبنما به جهتهای اصلی اشاره میکنند و پلکانی عظیم به سوی سطوح بالاتر، جهت طلوع خورشید در انقلاب تابستانی را نشان میدهد.
وقتی اشرف، من و چند گردشگر دیگر را به سوی پلکان اصلی راهنمایی میکرد، میتوانستم باقیماندههای این دستاورد عظیم را ببینم.
او این مکان را خیلی خوب میشناسد؛ او ۳۸ سال پیش به همراه پدرش به اینجا آمده بود تا در کار حفاریهای باستانیشناسی کمک کند. منزل خانوادگیاش چند قدم دورتر از در ورودی اینجاست.
وقتی به بالای بنا رسیدیم، میتوانستم پادشاهی باستانی عظیمی را تجسم کنم که هزاران سال پیش در هر جهتی گسترش یافته بود.
هر یک از چهار گوشه زیگورات به یکی از جهتهای اصلی اشاره میکند و پلکانی عظیم رو به سوی طلوع خورشید انقلاب تابستانی دارد
شاه اور-نامو نخستین خشت زیگورات را در سال ۲۱۰۰ قبل از میلاد مسیح نهاد. بعدها پسرش، شاه شولگی بنا را به اتمام رساند؛ زمانی که دیگر این شهر مرکز پر رونق بینالنهرین شده بود. اما تا قرن شش قبل از میلاد مسیح، این زیگورات به خاطر گرمای شدید کویر و شنهای خشن ویران شده بود.
نبونعید، پادشاه بابل حدود سال ۵۶۰ قبل از میلاد مسیح دست به کار مرمت آن شد. ولی به جای بازآفرینی سه سطح اصلی آن، هفت سطح درست کرد که همسو با سایر سازههای باشکوه بابلی آن زمان، مثل زیگورات اتمنانکی بود که بعضی معتقد بودند برج مشهور بابل بوده است.
بخش عمدهای از این زیگورات امروزه سالم باقی مانده است که عمدتاً به دلیل سه نوآوری خلاقانه مهندسان اولیه سومری بوده است.
اولین آنها تهویه بود. مانند سایر زیگوراتها، این یکی هم هستهای از خشتهای گِلی داشت و بیروناش را خشتهای پختهشده زیر آفتاب احاطه کرده بودند. و از آنجا که آن قسمت داخل رطوبت به خود میکشید و میتوانست منجر به تخریب کلی سازه شود، سومریها صدها سوراخ مربعشکل در دیوار بیرونی ایجاد کردند تا تبخیر سریع در آن رخ دهد.
رومر توضیح میدهد که بدون این جزییات «قسمتهای داخلی خشتگلی ممکن بود به خاطر بارانهای شدید نرم شده و در نهایت برآمده شود یا فروبریزد».
دوم اینکه دیوارها با شیبی ملایم ساخته شده بودند. این امر اجازه میداد که آب از کنارهای زیگورات به پایین جاری شود و مانع از درست شدن چاله آب در سطوح بالاتر شود؛ این زاویه باعث میشد سازه از دور بزرگتر به نظر برسد و ترس در دل دشمنان امپراتوری بیندازد.
دست آخر هم اینکه معبد در بالا با خشتهای گلی کاملاً پخته شده ساخته شده بود که با قیر به هم چسبیده بودند. این قیر طبیعی جلوی رسوخ آب را به قسمت داخلی و خشتی پختهنشده بنا میگرفت.
به رغم تمام این دستاوردها، تا قرن ششم میلادی، این کلانشهری که زمانی بسیار پررونق بود هم از حیث استعاری و هم از حیث مادی خشک شده بود. رود فرات مسیرش را عوض کرده بود و شهر دیگر آبی نداشت و در نتیجه غیرقابل سکونت شده بود. اور و زیگورات را رها کردند و در نهایت آنها زیر کوهی از شنهای انباشته شده با حرکت باد و به مرور زمان دفن شدند.
تا سال ۱۸۵۰ طول کشید که زیگورات را یک بار دیگر پیدا کنند؛ بعداً در دهه ۱۹۲۰، سر لنونارد وولی، باستانشناس بریتانیایی کار حفاری عمیق بنا را انجام داد و آنچه را که از سازه باقی مانده بود آشکار کرد و دشنههایی طلایی، مجسمههای کندهکاریشده، چنگهای ظریف و سرپوشهای ظریفی را از گورهای اطراف بیرون کشید.
اما به گفته اشرف «در شرایطی که هنوز تنها ۳۰ درصد از کل این مکان حفاری شده، خیلی چیزهای دیگر مانده که کشف شوند».
تصور میشود اور زادگاه ابراهیم پیامبر است و خاستگاه نخستین قانون جهان
در عین حال، این زیگورات آنقدر مهم است که در دوره جنگهای مدرن از آن به عنوان گروگان در جنگ استفاده شده است. طی جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، صدام حسین دو فروند از جتهای جنگنده میگ خود را کنار آن پارک کرد و امیدوار بود که این مانع از حمله ایالات متحده و کشورهای خارجی شود. با این حال متأسفانه زیگورات صدمات اندکی را متحمل شد.
در سال ۲۰۲۱، عراق درهایش را به روی کشورهای مختلف غربی گشود و گردشگری به تدریج رونق گرفت.
ژانت نیوئنهام، یک روزنامهنگار گردشگری ایرلندی، مدت کوتاهی بعد از راهاندازی برنامه «صدور ویزا هنگام ورود»، از عراق دیدن کرد.
از آن موقع، او چندین تور گروهی به این منطقه تدارک دیده است. «در نخستین سفر ما در ژوییه سال ۲۰۲۱ حتی یک گردشگر دیگر را هم ندیدیم. تا وقتی که سفر آوریل ۲۰۲۲ من اتفاق افتاد، خیلی اوقات گروههای کوچکی از گردشگران ماجراجو را میدیدیم ... اما هیچ وقت بیش از چهار یا پنج گردشگر دیگر را همزمان با هم ندیدیم».
اما تقریبا هر روز، اشرف به دل گرما میزند و به گردشگران کمک میکند تا اهمیت زیگورات را درک کنند.
او میگوید خودش با «مطالعه فرهنگ لغت» به خودش انگلیسی یاد داده است و وقتی که بیشتر بازدیدکنندگان خارجیاش ژاپنی بودند، سعی کرده اندکی ژاپنی هم یاد بگیرد.
همانطور که با دقت از پلکان عظیم منتهی به طبقه مسطح بالایی صعود میکردم، هنوز هم ذراتی از قیر میان آجرهای شکسته میدیدم.
یک آجر کوچک حکاکیشده هم یافتم که از صدام حسین برای بازسازی بخشی از بنا در سال ۱۹۸۰ یاد میکرد. سطوح بالاتر و معبد رنگارنگ آن مدتهاست که از میان رفتهاند و در زمان گم شدهاند.
اما آن سوی گسترده کمابیش مسطح کویر، میتوانستم تپههای کوچک و پراکندهای را در سرتاسر منطقه ببینم که منتظر حفاری بودند و بیشک جهانی از گنجینهها را در خود جای داده بودند که باید هنوز کسی آنها را کشف کند.
منبع: انتخاب