«عجایب هفتگانه» جهان باستان چه سرنوشتی داشتند؟

نویسندگان باستان از هفت شاهکار شگفتانگیز انسانی سخن گفتهاند که ما آنها را «عجایب هفتگانه دنیای باستان» مینامیم، اما چه بلایی بر سر آنها آمد؟
فرادید| «عجایب هفتگانه دنیای باستان» مجموعهای از سازهها بودند که نویسندگان و مسافران یونان باستان آنها را شاهکارهای زیبایی و مهندسی توصیف میکردند.
به گزارش فرادید، نویسندگان باستانی مانند دیودوروس سیکیلیوس و آنتیپاتر سیدونی فهرستهایی از این «دیدنیها» تهیه کردهاند، اما فهرستی که اینجا به آن پرداختهایم در دوره رنسانس ثبت شده، زمانی که تنها یکی از عجایب باستانی پابرجا بود. در ادامه با عجایب هفتگانه دنیای باستان و سرنوشت آنها آشنا میشوید.
۱. اهرام بزرگ جیزه (مصر)
اهرام بزرگ جیزه، اثر آدریان داوزات، نزدیک ۱۸۳۰
«اهرام بزرگ جیزه» تنها شگفتی باستانی است که هنوز پابرجاست. این اهرام نزدیک ۲۵۰۰ پیش از میلاد و در دوران سلسله چهارم مصر ساخته شدند و ساخت آنها به سه نسل از سازندگان اهرام تعلق دارد. بزرگترین هرم توسط فرعون خوفو ساخته شد. دومین هرم بزرگ توسط پسرش خفره ساخته شد که بیشتر مصرشناسان معتقدند او سازنده ابوالهول نیز بوده و کوچکترین هرم توسط پسر خفره، منکورع ساخته شد.
اهرام بهعنوان محل دفن نهایی فراعنه طراحی شدند و ابتدا با سنگ آهک سفید درخشان و رأسهای طلایی تزئین میشدند. با اینکه برخی جزئیات ساخت آنها هنوز مرموز است، باستانشناسی نشان میدهد مصریان توانایی بسیج نیروی کاری ماهر با دستمزد مناسب را داشتند، بدون آنکه نیازی به برده یا موجودات فرازمینی باشد.
اهرام جیزه
مانند بیشتر مقابر سلطنتی در مصر، اهرام هزاران سال پیش غارت شدند. احتمال دارد این اتفاق در دوران نخست میانی پس از سقوط سلسله کهن مصر نزدیک ۲۲۰۰ پیش از میلاد رخ داده باشد. اهرام به هدفی جذاب برای غارتگران تبدیل شدند و ناکامی در حفاظت از ساکنانشان ممکن است دلیل تغییر ظاهری آنها به مقبرههای کمتر آشکار مانند مقبرههای دره پادشاهان باشد. گذر زمان و غارت موجب شد سنگآهکها و رأسهای طلایی از بین بروند و تنها سنگهای خام باقی بمانند. با این حال، اهرام از شناختهشدهترین سازههای جهان و شاهد قدرت عظیم فراعنه ۴۰۰۰ سال پیش به شمار میآیند.
۲. مقبره هالیکارناسوس (آناتولی)
مقبره، اثر ژاک پیکار، نزدیک ۱۶۶۰
«مقبره هالیکارناسوس» در شهر هالیکارناسوس در ساحل غربی ترکیه امروزی و در اواسط قرن چهارم پیش از میلاد برای شاه کاریایی «موسولوس» و خانوادهاش ساخته شد. ساخت آن پیش از مرگ موسولوس آغاز شد و پس از مرگ او به دستور خواهر و همسرش آرتمیسیا دوم تکمیل شد؛ زنی که اندوه عمیق ش صدها سال موضوع آثار هنری بوده است.
مجسمه مرمری از مقبره هالیکارناسوس معروف به «آرتمیسیا»، نزدیک ۳۵۰ پیش از میلاد
مقبره ساختمانی ۴۵ متری بود که بیش از ۴۰۰ مجسمه از بهترین مجسمهسازان جهان یونان را در خود جای میداد. بالای آن هرمی داشت که موسولوس و آرتمیسیا بر ارابهای چهار اسبه سوار آن بودند. پلینیوس، استرابو، ویتروویوس و دیگران از زیبایی باشکوه آن سخن گفتهاند. امروزه تنها توصیفات آنها و بقایای اندکی از مجسمهها باقی مانده است. این مقبره تا دوره رومی پابرجا بود، اما پیش از سال ۱۴۰۲ تخریب شد و شوالیههای صلیبی بقایای آن را برای ساخت قلعه بُدروم استفاده کردند.
۳. معبد آرتمیس در اِفِسوس (آسیای صغیر)
«معبد آرتمیس» در شهر یونانی اِفِسوس سازهای باشکوه بود که به الهه شکار «آرتمیس» اختصاص داشت. او خدای محافظ شهر بود و اهالی اِفِسوس مانند آتن که آتنا را ستایش میکردند، از او تجلیل میکردند.
معبد آرتمیس در واقع سه بار ساخته و تخریب شد. تاریخ ساخت نخستین معبد روشن نیست، اما در قرن هفتم پیش از میلاد بهدلیل سیل تخریب شد. معبد دوم با تغییرات اندک در طراحی بازسازی شد، اما در ۳۵۶ پیش از میلاد توسط هارستراتوس آتش زده شد، کمابیش همزمان با تولد اسکندر مقدونی. پلوتارک میگوید معبد به دلیل حواسپرتی خدایان از آمدن اسکندر سوخت.
سومین و آخرین معبد اواخر قرن چهارم پیش از میلاد ساخته شد و ستونهای متعددی در پیرامون خود داشت. این معبد قرنها پابرجا بود و تصویر امروزی ما از آن را شکل داد. با حملات گوتها در قرن سوم میلادی به شدت آسیب دید و اواخر قرن چهارم توسط مسیحیان کاملاً تخریب شد. این مکان سالها گم شد تا اینکه یک هیئت بریتانیایی آن را دوباره کشف کرد. امروز در آن محوطه، تنها ستونی دیده میشود که از کنار هم قرار دادن قطعات پراکنده کشفشده ساخته شده است.
۴. مجسمه زئوس در المپیا (یونان)
زئوس المپی، اثر کاترمر دو کوئینسی، ۱۸۱۵
«زئوس» مهمترین خدای یونان بود و مجسمه عظیم زئوس در المپیا مشهورترین تصویر او بود. این مجسمه از چوب ساخته شده و با طلای خالص و عاج پوشانده شده بود. زئوس بر تخت عظیمی نشسته بود و قد مجسمه ۱۴ متر بود، طوری که سرش کمابیش سقف معبد را لمس میکرد. این اثر در قرن پنجم پیش از میلاد توسط معمار مشهور یونانی، فیدیاس ساخته شد.
مجسمه زئوس در معبد المپیا، نقاشی آلفرد چارلز کونراد، ۱۹۱۳-۱۹۱۴
این مجسمه یکی از دشوارترین عجایب از دید ردیابی در تاریخ است. این اثر هنوز در المپیا در سال ۳۹۱ میلادی وجود داشت، زمانی که تئودوسیوس اول تمامی معابد غیرمسیحیان در امپراتوری روم را بست، اما پس از آن هیچ سند روشنی وجود ندارد. احتمال دارد هنگام آتشسوزی معبد در قرن پنجم میلادی از بین رفته باشد. داستانی افسانهای نیز وجود دارد که میگوید مجسمه مخفیانه به قسطنطنیه منتقل شد، اما شواهدی برای اثبات آن وجود ندارد.
۵. کولوسوس رودس (یونان)
شهر رودس به پاس احترام به خدای حمایتگرشان، یک مجسمه عظیم از خدای هلیوس ساخت که به عنوان «کولوسوس رودس» شناخته شد. این مجسمه برنزی به ارتفاع ۳۳ متر، بر بندرگاه این کشور دریانوردی سایه انداخته بود. بااینکه تاریخنگاران درست نمیدانند این مجسمه کجا قرار داشته، چگونه ساخته شده و چه حالتی داشته، اما این موضوع سبب نشده هنرمندان طی هزاران سال از بازآفرینی تصویر آن دست بکشند.
این مجسمه در دهه ۲۸۰ پیش از میلاد برای جشن شکست دیمتریوس پولیورکتس در محاصره رودس ساخته شد. ۱۲ سال طول کشید تا این مجسمه ساخته شود، اما در ۲۲۶ پیش از میلاد، تنها ۵۴ سال پس از اتمام، زمینلرزه آن را تخریب کرد. با وجود پیشنهاد پادشاهان بطلمیوسی مصر برای بازسازی، اهالی رودس آن را نشانه ناخشنودی خدایان دانستند و بازسازی نکردند.
کولوسوس رودس، چاپ اثر فیلیپس گاله، ۱۵۷۲
کولوسوس پس از فروریختن، قرنها همانجا باقی ماند و همچنان شگفتی بازدیدکنندگان را برمیانگیخت. سرنوشت نهایی آن روشن نیست، اما احتمال میرود به مرور زمان تحلیل رفته باشد و مردم محلی فلزات آن را بازیافت کرده باشند. آنچه مسلم است تا اواخر ۶۵۰ میلادی دیگر اثری از آن باقی نمانده بود.
۶. فانوس دریایی اسکندریه (مصر)
نقاشی فانوس دریایی اسکندریه، اثر هرمان تیرش، ۱۹۰۹
این فانوس دریایی ساختاری کاربردی داشت و فقط مذهبی نبود. در جزیره فاروس ساخته شد و به حمایت از تجارت دریایی اسکندریه خدمت میکرد. این سازه ۱۰۰ متری به دستور بطلمیوس دوم ساخته شد.
نقاشی فانوس دریایی اسکندریه
سرانجام زلزلهها موجب فروپاشی آن شدند. آسیبهای شدید در ۹۵۶.۱۳۰۳ و ۱۳۲۳ رخ داد و فانوس کاملاً از کار افتاد. در نهایت در ۱۴۸۰ پایه آن توسط ممالیک (سلسله ممالیک مصر) تخلیه شد و سنگها برای ساخت قلعه قایتبای (از بناهای مهم تاریخی مصر) استفاده شد. بقایای فانوس هنوز در آبهای کمعمق نزدیک محل سابق آن باقی مانده است.
۷. باغهای معلق بابل
تصور هنرمندانه از باغهای معلق، اثر فلیکس گاردون
آخرین عجایب هفتگانه باغهای معلق بابل است که گفته میشود نبوکدنصر دوم آنها را در قرن هفتم پیش از میلاد ساخته است. این باغها ساختاری چندطبقه با گیاهان متنوع و سیستمهای آبیاری پیشرفته داشتند.
نقش برجستهای از نینوا که ساختمانی با باغ را نشان میدهد که ممکن است باغ واقعی باشد، اثر آستین هنری لنیارد، ۱۸۵۳
با این حال، هیچ مدرک مستقیمی از آنها وجود ندارد و منابع یونانی که از باغها صحبت کردهاند، خودشان نیز هرگز آنها را ندیدهاند. برخی معتقدند باغها در بخشهایی از شهر که هنوز حفاری نشده، وجود داشتهاند یا ممکن است این روایت نادرست از باغهای شاه آشوری سناخریب باشد که در نینوا ساخته شده است.
به همین دلیل نمیتوان با اطمینان گفت باغها به راستی وجود داشتهاند یا خیر، اما احتمال دارد همانند سایر عجایب به تدریج فرسوده و نابود شده باشند. بابل خود نیز از یک شهر بزرگ به روستایی کوچک تبدیل شد و مکان آن قرنها گم شد.
نقشه هفت عجایب دنیای باستان
مترجم: زهرا ذوالقدر