آیا خوب است فرزندانمان را تشویق کنیم که در جشن سال نو، تصمیمات تازه بگیرند؟

آیا خوب است فرزندانمان را تشویق کنیم که در جشن سال نو، تصمیمات تازه بگیرند؟

سال جدید فرا می‌رسد و همه پیش خودشان قرار و مدار می‌گذارند برای اینکه در سال پیش رو، کارهای بزرگی بکنند. حالا این تمایل اندک اندک به بچه‌ها هم سرایت کرده است. اگرچه شاید اهدافشان گاهی از زودتر و خوش‌خط‌تر نوشتن مشق‌ها فراتر نرود، بااین‌حال، مهم است که همین تصمیمات کوچک را خودشان بگیرند و به آن‌ها متعهد بمانند. پدر و مادر چه می‌توانند بکنند که ارزش تصمیم و تعهد برای بچه‌ها بهتر فهمیده شود؟

کد خبر : ۲۳۳۱۲۲
بازدید : ۲۵

سندی مان، بی‌بی‌سی— وقتِ رسم همه‌ساله‌ای‌ است که طبقِ آن زندگی‌مان را سبک‌سنگین کرده و اهدافی را برای سال پیش ‌رو تعیین می‌کنیم. این روزها تشویقمان می‌کند تا سال نو را با بهترین نیت‌ها برای یک «زندگی بهتر» آغاز کنیم، خواه تعهدی باشد برای زندگی سالم‌تر، ورزش بیشتر یا پرهیز از مصرف گوشت.

اما ازآنجایی‌که بسیاری از ما تنها چند هفته پس از سال نو، اهدافی را که به‌دقت چیده بودیم پشت گوش می‌اندازیم، آیا فکر خوبی است که بچه‌ها را هم به تصمیم‌گرفتن برای سال نو تشویق کنیم؟

آیا این مراسمِ سالانۀ خوداندیشی برای ذهن در حال رشدِ آن‌ها مفید است؟ یا فقط موجب سرخوردگی‌شان می‌شود؟

تصمیم‌ها چه فایده‌ای دارند؟

یکی از محاسنی که تصمیمات تازه دارند این است که وادارمان می‌کنند ضعف‌ها و کاستی‌هایمان را بازبینی کنیم و کمی خویشتن‌داری به خرج دهیم که به‌شدت ضروری است. البته این جشن در زمانی از سال است که شدیداً ما را به ناپرهیزی سوق می‌دهد، به همین جهت، این تعهد فرصتی را فراهم می‌کند تا کمی تعادل برقرار کنیم. آموختنِ چگونگی مهارِ جسم، ذهن و رفتارمان بخشِ مهمی از رشد است؛ نوزاد خودمحوری که علاوه‌ بر اعمالش از مهار جسمش نیز عاجز است باید به آدمِ بالغِ مستقلی تبدیل شود که مسئولیت رفتارش را کاملاً بر عهده می‌گیرد.

تصمیم‌های سال نو1 می‌توانند در این مسیر به نوجوانان کمک کنند تا کارهایی را که نیاز به تلاش بیشتری دارند تشخیص دهند و اهدافی را برای رسیدن به مقصد تعیین کنند. تحقق این اهداف مستلزم خوداندیشی، اذعان به ضعف‌ها و انگیزۀ غلبه بر آن‌ها است، خواه این هدف تلاشی باشد برای مهربان‌تربودن، داشتن تغذیۀ سالم‌تر، یا سر موقع انجام‌دادنِ تکالیف. نوجوانان در این وقفۀ سالانه می‌توانند بار دیگر خودشان را «ارزیابی» کنند تا مطمئن شوند برای اینکه به آدم‌بزرگ ایده‌آلشان تبدیل شوند در مسیر درستی قرار دارند.

صرفِ‌نظر از اینکه درواقع چه رفتاری هدفِ ماست، خودِ تعیینِ اهداف و دنبال کردنشان تا آخر نیز می‌تواند مفید باشد. هدف‌گذاری به جوانان کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی کنند، بفهمند که دستیابی به برخی اهداف زمان‌بر است و «تاب‌آوری» -تواناییِ پایبندی به هدف، حتی اگر دستیابی به آن دشوار باشد- را در خود بپرورند.

چه می‌شود اگر تصمیم‌ها به نتیجه نرسند؟

یکی از مشکلات نوجوانان در تصمیم‌گرفتن برای سال نو با بقیه مشترک است؛ چند هفته یا حتی چند روز بعد از آخرین آتش‌بازی شب سال نو، تصمیمات زیادی فراموش می‌شوند. نوجوانانی که در چرخۀ تصمیمات خودسازانۀ اول سال و فراموش‌کردن همه‌شان تا سال بعد گرفتار می‌شوند بهره‌ای نصیبشان نخواهد شد. درواقع، عادت‌های زیان‌باری کسب می‌کنند که تا آخر عمر گریبان‌گیرشان خواهد بود. آن‌ها صرفاً به این نتیجه می‌رسند که هر عهد و پیمانی روزی شکسته خواهد شد، تلاش برای خودسازی هرگز به جایی نخواهد رسید و خوداندیشی ارزش صرف وقت ندارد.

بدتر اینکه می‌فهمند هدف‌گذاری بی‌نتیجه است، چون هیچ‌وقت استقامت و تاب‌آوری لازم را برای دنبال کردن اهدافشان ندارند. این فهم موجب می‌شود که به باورهای اساسی زیان‌باری دربارۀ خودشان برسند، باورهایی مثلِ «همیشه درجا می‌زنم» یا «وقتی چیزی سخت باشد، تسلیم می‌شوم». مسلماً، وقتی فرزندانمان را به تعیینِ چالش‌های سال نو ترغیب می‌کنیم، نمی‌خواهیم چنین پیام‌هایی در آن‌ها نهادینه شود.

چطور می‌توانیم در پایبندی به تصمیم‌ها شانس بیشتری داشته باشیم؟

روان‌شناسان از مدل‌های انگیزشی برای پیش‌بینیِ میزان پایداری تصمیم‌ها استفاده می‌کنند. هرچه به فواید تغییری که به آن تشویق می‌کنیم اعتقاد بیشتری داشته باشیم، در پایبندی به آن شانس بیشتری خواهیم داشت. اما هرچه به هزینه‌داربودنِ این تغییرات (مثلاً از لحاظ زحمت و انرژی) باور بیشتری داشته باشیم، به‌احتمال زیاد پای تصمیمان نخواهیم ماند.

به‌علاوه، با باور به توانایی‌مان برای تغییرکردن (که به آن «خودکارآمدی» می‌گویند) و همچنین داشتن تعداد زیادی «محرک‌های عملی» که به ما یادآوری کنند از برنامه‌هایمان دست نکشیم، شانسمان در پایبندی به تغییر افزایش خواهد یافت.

بنابراین، اگر می‌خواهیم فرزندانمان به تصمیمات خود، مثلاً بازیافت بیشتر، پایبند بمانند، باید واقعاً باور داشته باشند که این کار برای زمین یا محیط‌زیست محلی‌‌شان مهم است، باید بفهمند بازیافت چه فوایدی نصیب خودشان و دیگران می‌کند (مثلاً، آلودگی و زبالۀ کمتر در محل زندگی‌شان) و اینکه باید زحمت و هزینه را به حداقل رساند (دسترسی به سطل بازیافتِ اتاق از کوچه ‌و خیابان راحت‌تر است). تعیین اهداف کوچک‌تر و دست‌یافتنی‌تر (مثلاً به‌جای همه ‌چیز، فقط قوطی‌های نوشیدنی‌شان را بازیافت کنند) می‌تواند خودباوری‌شان را تقویت کند و داشتنِ یادآورهای متعدد در اطرافشان نیز (مثل نشانه‌ها، سطل بازیافت، مقاله‌های آگاهی‌بخش و غیره) می‌تواند کمک‌کننده باشد.

پیش‌بینی موانع نیز مهارت مهمی است که فرزاندانمان باید بیاموزند. یکی از موانعی که می‌تواند در برنامه‌ها خلل ایجاد کند تصمیم‌های به‌شدت بلندپروازانه‌ای است که کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌گیرند. تصمیم‌های بزرگ به‌سبکِ تیک‌تاک و اینستاگرام که شاملِ تحول دنیا یا تغییر ظاهر می‌شوند ممکن است اهداف محدودتر را بی‌ارزش جلوه دهند و حتی موجب نوعی فومویِ2توسعۀ فردی شوند. اما گفت‌وگوکردن با نوجوانان دربارۀ ماهیتِ غیرواقع‌بینانه‌ای که تعهدات پرجاذبۀ شبکه‌های اجتماعی دارند می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا دریابند که چقدر عمل به این تعهدات دشوار است.

ناکام‌ماندن جوانان در دستیابی به هدفشان یگانه نگرانی ما نیست، گاهی از این نگرانیم که مبادا به اهدافشان دست یابند، به‌خصوص وقتی که تصمیماتشان زیان‌بار یا حتی خطرناک است. مثلاً، تصمیماتی نظیر رژیمِ غذایی ناسالم یا وعده‌های غذایی محدودکنندۀ آسیب‌زا می‌توانند نگران‌کننده باشند. در اینجا هم شبکه‌های اجتماعی ممکن است تأثیرِ قابل‌ملاحظه‌ای داشته باشند. پس حواستان باشد که فرزندانتان کدام «اینفلوئنسرها» را دنبال می‌کنند و این اینفلوئنسرها با ژست‌هایی که پر از تصمیم‌های مهم برای سال نو است، چه پیام‌هایی مخابره می‌کنند.

تعهدات مشترک بین والدین و فرزندان چطور؟

پدر و مادرهای زیادی هستند که تصمیم گرفته‌اند برنامه‌های خانوادگی مشترک داشته باشند (بازیافت مثال خوبی است) یا حتی با هم به‌شیوۀ «بده‌بستان» عهد ببندند، مثلاً «تو هر هفته اتاقت را مرتب می‌کنی و من دیگر ناخنم را نمی‌جوم». این‌‌گونه تصمیمات خوب نیستند، زیرا ممکن است موجب سرخوردگی جوانان شوند. مثلاً همۀ اعضای خانواده باید در برنامه‌های خانوادگی شرکت داشته باشند، که احتمالاً به‌خاطر خصوصیات شخصیتی مختلف ممکن نیست. اگر یکی از اعضا شکست بخورد، کل برنامه به خطر می‌افتد.

یکی از خطرات این تعهداتِ «بده و بستانی» می‌تواند این باشد که مسئولیتِ تعهد بزرگسالان به دوش جوانان می‌افتد. مثلاً در چیز مهمی مانند ترک سیگار بار سنگینی بر دوش آن‌ها خواهد بود. حتی در تعهدات کم‌اهمیت‌تر هم، اگر بینِ تصمیم‌های آن‌ها و تصمیم‌های خودتان پیوندی چنین نزدیک برقرار کنید، خطر شکستشان دوچندان خواهد شد. بهتر است اجازه دهید هرکس مسئولِ خودش باشد. این‌طور، خوداتکایی و مسئولیت‌پذیری را به فرزندانتان یاد می‌دهید.

الگوی فرزندانتان باشید

در وضعیتی مطلوب، همیشه تلاش خواهیم کرد الگوی خوبی برای فرزندانمان باشیم و این روند در روزِ سال نو نیز نباید متوقف شود. وقتی ببینند ما در این چرخۀ بی‌پایان گرفتار شده‌ایم که یک رژیم غذاییِ سخت را از اول سال آغاز می‌کنیم اما در ۲۵ روز بعد، جلوی کیک‌ها کم می‌آوریم، یاد خواهند گرفت که ضعف انسان همیشه بر ارادۀ او می‌چربد، و احتمالاً دربارۀ ضعف‌های خودشان نیز این پیام را نهادینه می‌کنند.

پس وقتی تصمیم‌های خودمان را می‌گیریم باید، با استفاده از رهنمون‌های مشابه، آن‌ها را واقع‌بینانه و دست‌یافتنی‌تر کنیم تا در برخورد با اولین مانع احتمال شکستشان کمتر شود (شاید به همین خاطر است که تصمیماتی از سنخِ ژانویۀ پاک3خیلی خوب جواب می‌دهند؛ یک ماه بسیار دست‌یافتنی‌تر از «همیشه» است).

تمام حرف این است: تعادل

بنابراین، ترغیب به تصمیم‌گیری می‌تواند سودمند باشد، اما فقط در صورتی‌که تصمیم‌ها واقع‌بینانه و هدفمند باشند و فرزند نوجوانتان مسئولیتِ آن‌ها را بپذیرد و باورشان داشته باشد. در این راه دام‌هایی سر راه شما و فرزندانتان پهن شده‌اند که شما را زمین بزنند. اما اگر محتاطانه گام بردارید، فرزند نوجوانتان احتمالاً در این سال نو -و کلِ سال ۲۰۲۲- از مزایای تصمیم‌گیری بهره‌مند خواهد شد.

این مطلب را سندی مان نوشته و در تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۱۹ با عنوان «Should you encourage your teen to make New Year’s resolutions» در وب‌سایت بی‌بی‌سی منتشر شده است.

دکتر سندی مان (Sandi Mann) دانشیار روان‌شناسی در دانشگاه سنترال لنکشایر انگلستان است. حوزهٔ تخصصی پژوهش‌های او روان‌شناسی سلامت است.

منبع: ترجمان

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید