تصاویر تلخ از شهری بحرانزده که به ایدز و کوکائین آلوده بود
شهر نیویورک در دهه ۱۹۷۰ در تنگنای شدید اقتصادی و تقریباً ورشکسته شده بود. قرضهای سنگین نیویورک، شهردار آن زمان، آبراهام بیم، را مجبور کرد تا بودجه پلیس نیویورک، آتشنشانها و سایر ادارات مانند اداراتی که به امور نظافت و بهداشت شهری میپرداختند را کاهش دهد.
فرادید | تصاویر سیاهوسفیدِ تلخ از زمانی صحبت میکنند که شهر نیویورک با خشونت، جرایم فزاینده، مشکلات مالی و کاهش دستمزدها و بیشمار مصائب دیگر روبهرو بود: بحران اچآیوی/ایدز و بحرانهای مالی رو بهرشد بود و بلای کوکائین محلههای متعدد این شهر را آلوده کرده بود.
به گزارش فرادید، جیل فریدمن (۱۹۳۹ تا ۲۰۱۹) در چنین زمانی حضور داشت تا خوب، بد و زشتیهای نیویورک را در دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ ثبت کند. فریدمن دسترسیِ بیسابقهای به چند اداره پلیس در نیویورک داشت و هنگامی که افسران پلیس برای دستگیری به محلهها میرفتند و مشغول مستندنگاری میشدند، همراه آنها بود.
فریدمن یکبار گفت: «من قصد داشتم تا از خشونت جلوهزدایی کنم.»
تصاویر فریدمن امروز هم آشناست. در دوران همهگیری کرونا و اعمال محدودیتها، جرم در شهر افزایش یافت. برطبق گزارشهای اداره پلیس نیویورک، میزان جرایم در ماه اکتبر امسال افزایش یافته است. در این مدت میزان کل جرایم ۱۱.۲ درصد، دزدی ۱۵.۸ درصد و بزهکاری ۱۳.۸ درصد رشد داشته است؛ و درحالیکه به طور کلی تعداد قتل کاهش داشته است، اما قتل خانگی همچنان بالاتر از میزانی است که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ گزارش شده است.
شهردار جدید شهر، اریک آدامز، که خودش پلیس بوده است، گفته است که دوباره پلیسهای لباس شخصی - واحد ضدجرمی که بعد از قتل جورج فلوید ملغی شد - را به خیابان خواهد آورد.
ایندرحالیست که هاوک نیوسام، یکی از مؤسسان جنبشِ زندگی سیاهان اهمیت دارد، گفته است با از سرگیری نیروی پلیسی که مسبب قتل چندین سیاهپوست بوده است، شهر دوباره صحنه آشوب، خونریزی و آتش خواهد شد.
فریدمن در کتابی که نخستینبار در سال ۱۹۸۱ منتشر شد و اخیراً تجدیدِ چاپ شده است، نوشته است: «برخی اوقات متعجب میشوید که چه چیزی وادارتان میکند که از خانه بیرون بروید؟ چه چیزی باعث میشود که نیمههای شب برای دوچرخهسوای به محلههای هارلِم یا برانکسِ جنوبی بروید؟»
فریدمن که در سال ۱۹۳۹ در پیستبرگ، به دنیا آمده بود، قصد نداشت که عکاس شود. او جامعهشناسی خوانده بود و اهل سفر بود. در سال ۱۹۶۴ او به نیویورک نقل مکان کرد و ۲ سال بعد دوربین به دست گرفت.
دهه ۱۹۶۰، دهه تحولات در آمریکا بود که نیروی پیشبرنده آن جنبشهای عدالت اجتماعی و ضدفرهنگ، جنگ ویتنام و موسیقی بود. این دهه، همچنین، دهه فقدان بود. رئیسجمهور آمریکا، جان اف. کندی در سال ۱۹۶۳، برادر او و رهبر حقوق مدنی، مارتین لوتر کینگ جی. آر، در سال ۱۹۶۸ کشته شده بودند.
فریدمن ابتدا جنبشِ مردمان فقیر را که بعد از مرگِ لوتر کینگ شکل گرفته بود، مستندنگاری کرد و تصاویر آن در مجله لایف و سپس در نخستین کتاب او منتشر شد.
شهر نیویورک در دهه ۱۹۷۰ در تنگنای شدید اقتصادی و تقریباً ورشکسته شده بود. قرضهای سنگین نیویورک، شهردار آن زمان، آبراهام بیم، را مجبور کرد تا بودجه پلیس نیویورک، آتشنشانها و سایر ادارات مانند اداراتی که به امور نظافت و بهداشت شهری میپرداختند را کاهش دهد.
اتحادیه پلیس نیویورک آنچنان از کاهش بودجه خشمگین بود که کاغذهایی را در سطح شهر پخش کرد که روی آنها نوشته بود: «گاتهام، شهرِ ترس» و روی این کاغذها به گردشگران هشدار داده بود که علاوه بر خیلی موارد دیگری که در این کاغذها به آنها اشاره شده بود، حتماً از ایستگاه متروی ترسناک با تصاویر دیوارنگاری دوری کنند.
در چنین دیوانهخانهای بود که فریدمن عکاسی را آغاز کرد و آنچه را که خودش «تئاتر خیابانی نامید را در آغوش گرفت» و گفت «هر چه عجیبتر، بهتر».
کار او ترکیبی از کنشگری و مشاهدهگریِ بیسروصدا بود.
«من تمام تلاشم را میکردم که نامرئی باشم. وقتی کودک بودم، همیشه آرزو داشتم تا یکی از آن حلقهها یا شنلهایی که نامرئیتان میکند را داشته باشم. سالها بعد فهمیدم که پشت دوربین نامرئی هستم، من دوربین هستم.»
مشکلات مالی نیویورک در دهه ۱۹۶۰ شروع شد، اما در دهه ۱۹۷۰ به اوج رسید و با کاهشِ پول فدرال، قرضها به حدی اوج گرفت که مردم مجبور شدند شهر را ترک کنند و به حومهها پناه ببرند.
صاحبخانهها به جای پرداخت مالیات سنگین بر املاکِ، ساختمانهای خودشان را در برخی از نقاط شهر رها کردند و در برخی موارد نیز خانههای خود را سوزاندند تا از بیمه خسارت دریافت کنند.
در سال ۱۹۷۱، بودجه اداره آتشنشانی شهر نیویورک نیز کاهش یافت. فریدمن ۲ سال را در ایستگاههای آتشنشانی یا در ماشین اصلی آتشنشانی میخوابید تا بتواند این اوضاع را مستندنگاری کند. این عکسها بخشی از تصاویر کتابش با عنوان «خانه آتش» را که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد، پوشش داد.
بیشتر وقتِ فریدمن با دو ایستگاه پلیس شامل میدتاون جنوبی و نهم میگذشت. میدتاون جنوبی میدان تایمز را پوشش میداد که در طی دهه ۱۹۷۰ محل تجمع کارگران جنسی و پورنوگرافی بود.
ایستگاه نهم ناحیهای از خیابان هیوستون شرقی تا خیابان ۱۴ شرقی برادوی را پوشش میداد. در سال ۱۹۸۸، معترضان در آشوبی که به آشوبِ میدانِ تامپکینز پارک معروف شد، با پلیس درگیر شدند.
فریدمن تمام روزهای خودش را در خیابانها میگذراند و شبها با پلیسهای زن و مرد نیویورک وقت میگذارند و شاهد قهرمانیها و دلسوزی پلیسهای خوب شهر بود. او در کتابش درباره پلیسهای خوب نوشته است: «آنها کسانی هستند که هیچکس دربارهشان صحبت نمیکند، کسانی که در شهر حضور دارند و خوب و بدِ انسانها را میبینند. آنهایی که مردم عاشقشان هستند و به آنها احترام میگذارند.»
فریدمن در کتاب پلیسهای خیابان، درباره این افراد نوشته است: «آنها همه چیز را میبینند، من به قدر کافی دیدهام.»
منبع: The Daily Mail
ترجمه: سایت فرادید
*گاتهام نام غیررسمیِ شهر نیویورک است که نخستینبار واشینگتن اروینگ، نویسنده و سیاستمدار آمریکایی، در سال ۱۸۰۷ آن را به شهر نیویورک اطلاق کرد. گاتهام نام روستایی در ناتینگاهمشایرِ انگلستان بود که به روایتی مردمانِ دیوانه داشت. بعدها (۱۹۴۰) این شهر، به شهری تخیلی معروف شد که محل تولد بتمن، شخصیتِ تخیلی و ابرقهرمانِ داستانهای کامیک بود.